خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

  • دوشنبه ۴ خرداد ۱۳۶۶

 

دوشنبه 4 خرداد  |  26 رمضان 1407                            25 می 1987

 در منزل بودم. پیش از ظهر آقای هدایت ]لطفیان[ فرمانده قرارگاه حمزه آمد. از انحلال قرارگاه حمزه و تغییرات سریع در سازمان‌های سپاه و اختناق و اسراف و بد به کارگرفتن سربازان مشمول انتقاد داشت.

ظهر ]سرتیپ حسنی سعدی[ فرمانده نزاجا ]= نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی[ آمد. توضیح عملیات آینده را داد و برای تعمیر تانک ها و توپ ها و اتومبیل‌های نظامی اعتبار خواست و خواستار برگشتن توپخانه‌های مأمور به سپاه بود که قرار شد رسیدگی شود.

عصر آقایان ]محمدجواد[ لاریجانی و ]سیروس[ ناصری از وزارت خارجه آمدند. طرحی برای تحرک تبلیغ در خصوص موضع ایران در تامین امنیت خلیج‌فارس داشتند که براساس موضع مثبت و طرفداری از امنیت است؛ تذکراتی دادم. موقع افطار، آقای محسن طباطبائی آمد. او  از زارعین مزرعه‌اش که درخت‌های آن را بریده‌اند، شکایت داشت.

شب در گوش نوزاد فائزه اذان و اقامه گفتم. به یاد امام حسن(ع) و پدر بزرگش آقای لاهوتی، اسمش را "حسن" گذاشتیم و پشت قرآن، تاریخ ولادتش را نوشتم.