خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»
سخنرانی هاشمی در کنفرانس معارضان عراقی در تهران *** جشن عراقیها در پی شکست عملیات ایران دربغداد
شنبه 6 دی 1365 تلفنی با آقای رئیس جمهور صحبت کردم. نگران نتایج حمله بودند. قرار شد جلسهای داشته باشیم که برنامه آینده را توضیح بدهم. به سرهنگ ترابی گفتم از اقامتگاه تحقیق کنند که دفترچه رمز من که همراهم نیست، کجا مانده است و اگر پیدا نشد به قرارگاه بگوید تا رمزها را عوض کنند. گزارشهای خبری دیروز را آوردند، خواندم. عراقیها شکست تهاجم ما را جشن گرفتهاند و آمار و ارقام مبالغه آمیزی منتشر میکنند. احتیاج به سر و صدای تبلیغی دارند ولی چون ما از اول عملیات را محدود و انهدامی معرفی کردهایم، در سطح جهان تبلیغاتشان نگرفته است. آقای ]احمد[ سالک برای آمادگی من جهت سخنرانی امشب، تلفنی گزارش کنفرانس معارضان عراقی را داد. احمدآقا آمد. گزارش عملیات و برنامه آینده را برای امام توضیح گرفت و جریان بازداشت سید هادی ]هاشمی[ را توضیح داد. عصر هم به استراحت و مطالعه گزارشها گذشت. شب در جلسه کنفرانس همیاری ملت عراق در هتل استقلال شرکت کردم. مدیران کنفرانس از نتایج کار و کیفیت برگزاری راضی بودند. سرودی توسط اسرای عراقی اجرا شد که حضار گریه کردند. گزارش کمیسیونها هم قرائت شد. قطعنامه کنفرانس توسط آقای ]محمدصادق[ تسخیری در 17 بند خوانده شد و آقای سالک صحبت کوتاهی داشت. من سخنرانی مفصلی ایراد کردم. به خانه برگشتم. بعد از نیمه شب اعظم و عماد ]همسر و فرزند محسن هاشمی[ از کانادا آمدند. به دنبال مطرح شدن حضور محسن در کانادا، در مطبوعات غربی و علنی شدن آدرس و محل تحصیل او، دیگر ماندن آنها در کانادا مشکل است و خطر دارد. محسن هم بعد از یک ماه دیگر خواهد آمد. عماد را باحال و شیرین یافتم.