خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»

    بنا بود به زیارت امام برویم. اما تأخیر کردم و امام به حسینیه آمدند. عازم لیبی هستم، وقت هم کم دارم. خاطرات عقب مانده را نوشتم. برای خداحافظی به زیارت امام در اندرون رفتم. درباره مسائل لبنان که باید روی آن با لیبی و سوریه بحث شود، مشورت کردم. امام دعای سفر در گوشم خواندند؛ لذت بردم.

    برای پرواز به لیبی ساعت دو بعداز ظهر به فرودگاه رسیدیم با مقداری تأخیر هواپیما حاضر شد. مصاحبه‏ای کردم و پرواز کردیم. جمعی از نمایندگان مجلس و نظامیان و سپاهیان و اعضای وزارت خارجه همراه من بودند. به ملاحظه مسائل امنیت سفر، مسیر را طولانی‏تر کردند و از خاک شوروی و ترکیه و یونان و... گذشتیم.

    ساعت ده‏ونیم به وقت تهران و هشت صبح به وقت لیبی وارد طرابلس شدیم. [سرگرد عبدالسلام]جلوّد [عضو شورای فرماندهی لیبی] با مراسم رسمی نظامی استقبال کرد. به هتل کبیر در ساحل دریای مدیترانه رفتیم. مذاکرات مقدماتی انجام شد. شام خوردیم و خوابیدیم. مهدی و یاسر هم با من هستند.