خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
چهارشنبه 30 بهمن 1364 9 جمادی الثانی 1406 19 FEBRUARY 1986
صبح زود به مجلس رفتم ولی در جلسه علنی خیلی نماندم و برای تمشیت امور جنگ به دفترم آمدم. در بحثهای نمایندگان مخالف و موافق، موقعی که آقای موسویانی نماینده تهران گفت که مدیریت کشور با ماستمالی امور را اداره میکنند و چنین نسبتی را به من هم داد، نمایندگان به او اعتراض کردند و نتوانست حرفهایش را تمام کنند؛ سپس به نوعی عذر خواهی کرد.
در جبهه به خاطر باران دیروز، زمین گل است و تحرکی نیست و نیروهای ما به تحکیم مواضع میپردازند. عصر جمعی از هیأت رئیسه مجلس آمدند و درباره جنگ با آنها صحبت کردم. آقای وحیدی مسئول اطلاعات سپاه آمد. درباره پیشنهادهای آمریکاییها درباره گروگانهای آنها در لبنان مذاکره کردیم. از ما خواستهاند که برای نجات آنها در مقابل دادن بعضی از نیازهای جنگی کمک کنیم.
آقای خلیلی - که در فرانسه مقیم است - آمد و پیغام حکام فرانسه را آورد. از من برای کمک به نجات گروگانهای فرانسوی استمداد کرد. گفتم فرانسه قدم اول را برای تحسین روابط بردارد و سپس از ما تقاضای کمک کند.
شب مهمان آقای [موسوی] اردبیلی بودیم. آقایان ولایتی و آقازاده گزارش سفر به الجزایر و برنامه اقدامات برای حفظ قیمت نفت را دادند و برای برنامه تصمیمگیری کردیم و قرار شد فعلاً نفت را به قیمت »تت بک« بفروشیم. درباره جنگ و کیفیت رفتار با همسایههای جنوبی خلیجفارس هم بحث شد. برای خواب به مجلس رفتم.