خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1367/ کتاب «پایان دفاع ، آغاز بازسازی»
سهشنبه 3 آبان 1367 | 13 ربیعالاول 1409 25 اکتبر 1988
ساعت هشت و نیم صبح برای سخنرانی در مراسم افتتاح کنگره وحدت مسلمین به دانشگاه تهران رفتم؛ پیشنهادهایی برای همکاری و اتحاد عملی مسلمین ارائه دادم[1]. به مجلس رفتم. بعد از تنفس برای اداره مجلس رفتم. تا ظهر در جلسه بودم. ظهر آقای [مهدی] مهدیزاده نماینده گناباد آمد. از استاندار خراسان و فرماندار جدید گناباد و وزارت کشور شاکی است. آقای نصرالله بهرامی [از همدرسان و دوستان قدیمی] آمد. برای معالجه در خارج کمک خواست. عصر آقای سنجقی آمد. او از بی نظمی در سپاه شاکی است و در خصوص رفتن نیروها از سپاه اعلام خطر کرد.
با [آقای کلودیو آرانزادی] وزیر صنایع [و انرژی] اسپانیا و هیأت همراه که نامه رئیس مجلس اسپانیا را آورده بودند، ملاقاتی داشتم. مذاکرات دوستانه و در جهت توسعه روابط بود[2]. دکتر [عبدالله] جاسبی آمد. گزارش سفر به ایتالیا و کارهای دانشگاه آزاد اسلامی را داد و گفت امسال مجموعاً شصت هزار دانشجو میگیرند و با [آقای محمد فرهادی] وزیر فرهنگ و آموزش عالی، قرار همکاری بهتر گذاشتهاند.
سرشب [آقای غلامرضا آقازاده] وزیر نفت آمد. گزارش سفر برای اوپک و ملاقات خصوصی با وزیر نفت عربستان و تفاهم بر سر مسائل قیمت و سهمیه و همکاری در منطقه را داد. عربستان نفت تحویلی منطقه بی طرف به عراق را از چند هفته بعد قطع میکند و گفته روزانه دویست هزار بشکه [به عراق] میدادهاند.
در جلسه مجمع تشخیص مصلحت شرکت کردم. آقای خامنهای در سفر [کردستان و آذربایجان غربی] هستند و من جلسه را اداره کردم. قانون مبارزه با مواد مخدر تمام شد. قرار شد درباره کیفیت رفتار با بهاییها در آینده بحث کنیم.
یاسر گفت که وزارت کشاورزی اطلاع داده ممکن است [آفت] ملخهای موجود در عربستان به زودی به ایران برسند. نیاز به سوخت برای هواپیماهای سمپاشی داریم. به نخست وزیری اطلاع دادم. بعد از شام با آقای موسوی اردبیلی درباره محدود کردن تصمیمات شورای بازسازی مذاکره کردیم. به خانه آمدم.
دکتر روحانی اطلاع داد که در پادگان حمزه که سپاه رفته تا از ارتش تحویل بگیرد، درگیری شده و جمعی مجروح شدهاند. گفتم از طرف بازرسی و دادگاه نظامی برای تحقیق بروند.