خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1365/ کتاب «اوج دفاع»

  • یکشنبه ۲۸ اردیبهشت ۱۳۶۵

یکشنبه 28 اردیبهشت 1365   ساعت هفت‌ونیم صبح به دفترم رسیدم. در گزارش‌ها رجزخوانی عراقی‌ها در خصوص تصرف شهر مهران خودنمائی می‌کند. بهره‌برداری سیاسی و روحیه‌ای می‌کنند. با آقایان رضایی و شمخانی در خصوص لزوم اقدام برای پس گیری مهران تاکید کردم. قبل از شروع رسمی جلسه به نمایندگان، توضیح کوتاهی درباره از دست رفتن مهران دادم. آنها هم خیلی ناراحتند. ساعت ده‌ونیم به دفترم آمدم. ]آقای بیژن نامدار زنگنه[ وزیر جهاد سازندگی آمد. درباره نیاز به ماشین آلات سنگین برای مهندسی جبهه و آموزش راننده ماشین‌های سنگین و تونل زیر آب اروند یا بهمن‌شیر و اصلاح اراضی دیمی و بودجه مذاکره کردیم. ]آقای سعیدالذاکرین[ معاون روابط عمومی ]مجلس[ آمد. درباره سیاست خارجی و جناح بندی‌های داخلی، تحلیل گونه‌ای بیان داشت. ذهن سیاسی نیرومندی دارد. می‌خواهد از مجلس برود. آقای محسن رضایی آمد. درباره پس گرفتن مهران مذاکره کردیم. صلاح نمی‌دانست که امشب حمله کنیم. وقتی فهمید نیروهای در خط آماده حمله‌اند، اظهار رضایت کرد. درباره لزوم تشکیل گردانها و تیپهای متخصص سپاه برای تامین پدافند در کنار ارتش به منظور آزاد سازی نیروهای پدافندی سپاه صحبت کرد. قرار شد اقدام وسیع کنیم. کمی خوابیدم؛ خسته و ناراحت. عصر جمعی از نیروی دریایی سپاه آمدند. برای آنها مفصلاً صحبت کردم. آقای ]حسین[علائی فرمانده نیروی دریایی ]سپاه[ گزارشی از پیشرفت کار و طرح ساخت قایقهای کنترل از راه دور، برای ضربه زدن به کشتی‌ها و موشک‌های جدید چینی داد. آقای ]رضا[امراللهی ]رئیس سازمان انرژی اتمی[ آمد. از خرید بعضی از نیازها و از عدم تحویل راکتور اتمی از طرف آلمان گفت. ]سرهنگ جلالی[ وزیر دفاع آمد. درباره ساصد ]= سازمان صنایع دفاع[ و نیازها گفت. آقای جاسبی آمد و راجع به دانشگاه آزاد اسلامی و معافیت دانشجویان آن صحبت کردیم. آقای سعیدی مسئول حفاظت سپاه آمد. از ابهام وظایف و کیفیت ارتباط واحد با فرماندهی و از عدم مراعات ضوابط در سپاه می‌نالید و این شکایت خیلی‌ها است. شب مهمان رئیس جمهور بودیم. در همه زمینه‌های مسائل روز مذاکره شد.