خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»
دوشنبه 10 خرداد
ساعت هشت صبح جلسه ]مجلس[ شروع شد. به خاطر قرعه‌کشی صندلیها مقداری تأخیر پیش آمد. وزارت آقای بهزاد نبوی و آقای ]غلامرضا[آقازاده در دستور بود. تقاضای تشکیل جلسه خصوصی شد که مخالفان بتوانند حرفهای خود را بگویند و آنها از تریبون مجلس پخش نشود. یک ساعت جلسه خصوصی طول کشید. مخالفان حرف مهمی ندارند روی خط انحرافی (افراطی در اقتصاد) آقای ]بهزاد[نبوی تکیه می‌کردند. از ساعت ده صبح جلسه وارد بحث شد. عصر هم جلسه ادامه داشت. اختلافات درون سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی جناح حزب‌الله سازمان علیه جناح بهزاد ]نبوی[ بیشتر در مجلس مطرح می‌شد. از آنها دفاع موثری کردم و با رای بالائی هردو نفر پذیرفته شدند. آقای نخست وزیر هم بود و دفاع هم کرد.ظهر ملاقات با فرماندار گلپایگان داشتم که از ایذاءهای نماینده گلپایگان شکایت داشت. آقای اعتمادیان سرپرست سازمان اوقاف، دکتر دستمالچی متخصص سطح بالای طب کودکان را که از آمریکا برای خدمت به انقلاب آمده بود، آورد و معرفی کرد. پیشنهاد می‌کرد مجتمع پزشکی دانشگاه آزاد]اسلامی[ در یزد باز شود.مشهدی عیدی میزبان زمان پیش از انقلاب من در اراک آمد و تقاضائی داشت. کمک کردم و یک کتاب به او هدیه دادم.عصر ملاقاتی با کارکنان مجله عروه الوثقی (مجله کودکان حزب) داشتم و برایشان صحبت کردم*. ملاقاتی هم با مسئولان سازمان بهزیستی داشتم و ملاقاتی با سرهنگ کتیبه که از ستاد ارتش و شخص آقای ظهیرنژاد شکایت داشت.