خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

  • سه شنبه ۲ شهریور ۱۳۶۱

سه شنبه 2 شهریور 

  پس از نماز صبح مشغول مطالعه گزارش‌ها شدم. جلسه علنی داشتیم. پیش از دستور راجع به دستور امام درباره لغو قوانین مخالف اسلام صحبت کردم و از نمایندگان خواستم که برای رفع مشکل همکاری کنند. در تنفس برای انجمن‌های اسلامی دانشجویان و کار آموزان تربیت معلم، درباره لزوم کار و ایثار بیشتر برای مبارزه با دشمنان انقلاب صحبت کردم*. وزیر بهداری درباره اوضاع وزارتخانه‌اش یک ساعت صحبت کرد. ظهر هم امام جمعه خرامه، برای توضیح درباره اختلافاتش با نماینده آنجا آقای ]محمدامین[سازگار نژاد آمد.عصر گروهی از خواهران و برادران کادر آموزشی حزب جمهوری]اسلامی[ آمدند. برایشان درباره اهداف و ماهیّت حزب جمهوری]اسلامی[ و تفاوت آن با احزاب معمولی صحبت کردم. سپس آقای ]علیرضا[افشار که از جهاد به سپاه رفته آمد. آقای احمد جلالی آمد و خواهان جلب اعتماد و گرفتن کار سیاسی و خدمت به انقلاب بود. به خاطر این که در منزل قطب‌زاده اتاق برای وسایل خانه‌اش داشته نگران است که تردید ایجاد شود. آقای دکتر محمود کاشانی داور ایرانی اجرای بیانیه الجزایر از لاهه آمد و درباره مشکلات کارهایش و از جمله اختلاف با آقای محمدی رئیس آن دفتر مطالبی گفت. آقای ]محمود[کریمی رئیس بنیاد مستضعفان آمد و از وضع بنیاد گفت. به
آقای ربانی املشی درباره گواهی فوت مرحوم ]حسن[لاهوتی تلفنی صحبت کردم. بعد از نماز مغرب آقایان ]اسدالله[بیات و ]سیدحسن[شاهچراغی آمدند و گزارش سفرشان به بحرین، قطر، یمن جنوبی و شمالی را دادند. از آنها استقبال شده و آنها مایل به همکاری با ایرانند. گفتند که حکام یمن جنوبی برعکس یمن شمالی در عمل، اسلام زدایی می‌کنند.اخبار را گرفتم و گزارش ها را خواندم. ساعت ده و نیم به خانه آمدم. فیلم سفر هندوستان را گذاشته بودند، قسمتی را تماشا کردیم.