خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»

  • سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۶۱

سه شنبه 17 اسفند 

 مقداری در منزل کار کردم و به مجلس رفتم. لایحه بودجه مطرح شد. مخبر کمیسیون و مخالفان و موافقان صحبت کردند. تا دوسه روز دیگر هم چنین خواهد بود. نزدیک ظهر اداره جلسه را به آقای یزدی سپردم و برای تماشاچیان که سپاهیان رشت ]و اعضای انجمنهای اسلامی فیروزکوه[ بودند، صحبت کردم.ظهر آقای ]عبدالواحد[موسوی لاری آمد و گزارش سفرش به آلمان، فرانسه و جنوب خلیج فارس را داد. از اختلاف دانشجویان با سفارت‌های آلمان و فرانسه و موفقیت‌های حزب‌الله در محیط دانشجوئی فرانسه و فشار آلمانی‌ها بر دانشجویان اسلامی و مخالفت سفارت ما در دوبی با آقای برقعی که قبلاً نماینده امام بوده گفت.


 

آقای آشتیانی مسئول ماشین‌های مجلس آمد. قالیچه گرانبهائی از مال خودش برای جنگ آورده بود و خبر داد که پسرش در عملیات والفجر مفقودالاثر شده. (مردم چقدر خوبند). عصر دکتر ارانی از دوستان بنی‌صدر که پاکسازی شده آمد و کمک می‌خواست. روحانیون بوئین زهرا آمدند و برای شهرستان شدن منطقه اصرار داشتند. آقای کوثری مداح اهل بیت آمد و برای ما روضه حضرت زهراس خواند. صله‌ای دادم. روضه خوان بسیار خوبی است.دو نفر از حزب جمهوری ]اسلامی[ خمین آمدند و از اختلافات خمین و موضع‌گیری آقای ]غلامرضا[رضوانی عضو شورای نگهبان شکایت داشتند و از آقای قریشی. آنها را امر به همکاری با آقای جلالی ـ امام جمعه که اخیراً به خمین رفته ـ کردم و از اختلاف برحذر داشتم. گروهی از دانشگاه تربیت مدرس آمدند و از ضعف مدیریت ستاد انقلاب فرهنگی و مخالفت استادان دانشگاه‌ها گفتند و کمک خواستند.از ستاد همکاری فیضیه و دانشگاه دو نفر آمدند و برای شرکت در سمینارشان دعوت کردند و نشریاتشان را آوردند. آقای گلسرخی از هند آمد و گزارشی از وضع هند و پاکستان و عدم همکاری سفارت هند با ایشان داد و برای گرفتن ارز کمک خواست. مقداری گزارش خواندم و کارهای اداری را انجام دادم.