خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی سفر آیت الله هاشمی به همراه خانواده به مشهد مقدس پس از بهبودی نسبی حادثه ترور گروه فرقان

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی سفر آیت الله هاشمی به همراه خانواده به مشهد مقدس پس از بهبودی نسبی حادثه ترور گروه فرقان

  • پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۵۸

سفر آیت الله هاشمی به همراه خانواده به مشهد مقدس پس از بهبودی نسبی حادثه ترور گروه فرقانتاریخ 17/3/1358      تقریبا کمی بیش از یک ماه که از حادثه ترور می‌گذشت، بهبودی مناسبی برای حضور در محافل عمومی پیدا کردم و در اولین اقدام به شکرانه کسب سلامتی به همراه اعضای خانواده ]در تاریخ 19 تیر  1358[، عازم زیارت امام رضا (ع) در مشهد مقدس شدم و چند روزی در آنجا اقامت کردم؛ البته در آن ایام از حضور در مجالس مردمی و پیگیری امور جاری کشور نیز غافل نبودم. از جمله به دیدار آیت‌الله شیرازی و آیت‌الله قمی رفتم و با ارائه گزارشی از دلایل تشکیل حزب ]جمهوری اسلامی[ و فعالیتهای آن به "دستهای مرموزی که متاسفانه با شایعه پراکنی و فتنه انگیزی می‌خواهند وحدت مردم را به هم بریزند"، اشاره کردم و حمایت بیشتر حضرات علما را از انقلاب و خدمتگزاران آن، خواستار شدم.     اما یکی از مهمترین کارهایم در این روزها، انجام سلسله سخنرانی‌هایی تحت عنوان "ارزشها و مکتبها"، بود که طی سه شب ]در تاریخهای 20، 21 و 22 تیر ماه  1358 [در صحن مبارک بارگاه حضرت رضا(ع)، برای عموم ایراد کردم.

     بحث اصلی من در این شبها ارائه پاسخ به این پرسش بود: چرا مکاتب آسمانی می‌توانند برای قرنهای طولانی باعث حرکت و تکامل انسان و جهان باشند؟" که پس از تحلیل مسائل سیاسی، اجتماعی و عقیدتی روز، نتیجه صحبتم این شد که مکتبهای آسمانی به خاطر برخورداری از ریشه علم و احاطه الهی از هر جهت آمادگی اداره بهتر جامعه را دارند و به همین دلیل برخوردار از بقا و دوام و ادامه وجودند و نتیجه گرفتم که اساس دشمنی استعمارگران و استثمارچیان با نهضتهای اسلامی نیز از همین جا ریشه می‌گیرد که می‌بینند نهضتهای دینی، به خاطر این اتصالی که به ریشه عالم وجود دارند، به آسانی قابل شکست نیستند، بنابراین به این فکر افتاده‌اند که نگذارند این نهضت دینی روح بگیرد و رواج پیدا کند.

     آن گاه با ارائه شواهدی از صدر اسلام و رفتارهای پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی(ع) به مقایسه جایگاه ارزشهای انسانی مانند آزادی، عدالت، برادری، تواضع و فروتنی در اسلام با سایر مکاتب پرداختم و اشاراتی نیز به جایگاه رفیع انسان در مکتب اسلام داشتم.     این بحث را سالها پیش از این نیز به صورت مستقل، در زندان و در همان روزهایی که بحث‌های فکری و سیاسی در میان زندانیان اوج گرفته بود، نوشته و تنظیم نهایی کرده بودم، که بعدها و پس از آزادی از زندان و اطلاع دوستان از آن متن، آقای]محمدحسن[ رحیمیان که از سالها قبل با من آشنا بودند و ارتباط خانوادگی داشتیم، پیشنهاد نمود که این نوشته‌ها را چاپ و منتشر نماید.     من هم با توجه به اوج‌گیری فعالیت جریاهای چپ در روزهای بعداز پیروزی انقلاب با انتشار آن مطالب موافقت کردم، اما چون در یادداشت اصلی اسم بسیاری از کشورها و شخصیتهای کمونیست یا مخالفان آنها را آورده بودم و در شرایط بعد از انقلاب که من در سمت‌های بالا مسئولیت داشتم، مناسب نبود که متعرض کشورها یا شخصیتها بشوم. قرار شد با حذف بسیاری از اسمها و بدون معرفی نویسنده به صورت پاورقی در ماهنامه "پاسدار اسلام" چاپ شود، که شد. ضمن آنکه بعداً همان مقاله‌ها با جزئیات و شرح و بسط کامل‌تری به صورت کتابی مستقل و تحت همین عنوان، چاپ و منتشر گردید.     البته با سقوط شوروی و از هم پاشیده شدن سیستم منسجم احزاب مارکسیست در سراسر جهان و از رونق افتادن اینگونه بحثها، آن مطالب دیگر تیتر رسانه‌ها و نقل محافل نیست. اما آن بحثها ذاتاً مهم است و احتمالاً در آینده با خیزش مجدد سوسیالیسم اصلاح شده در مقابل سرمایه‌داری ستمگر منفور، بار دیگر شاهد نیاز جامعه به آن مطالب با ادبیاتی جدید و مناسب با زمان خواهیم بود.منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری