مصاحبه آیت ا... هاشمی رفسنجانی درباره آیتالله اشرفی اصفهانی
○ با توجه به سالگرد آیتالله اشرفی اصفهانی، به نظر حضرتعالی خلق و خوی این شهید بزرگوار در زندگی علمی و مبارزاتی چگونه بود؟
● بسم الله الرحمن الرحیم. حوادثی که در سالهای اول انقلاب در شورشهای کور مسلحانه اتفاق افتاد، حقیقتاً جای تفسیر، تحلیل و تبیین زیادی دارد. گروههایی که وابسته بودند و بعدها وابستگی آنها معلوم شد و امروز هم خیلی واضح در دامان آمریکا، اسرائیل، استکبار و ارتجاع هستند، فکر میکردند از راه ترور، انفجار و مبارزات به اصطلاح مسلحانه میتوانند این انقلاب عظیم مردمی را در جهت خواستههای خود پیش ببرند. اشتباه بزرگی کردند، چون خیلیهایشان میتوانستند با مردم همکاری کنند و درانقلاب جا داشته باشند. وقتی به جنایتهای ترور و تخریب آلوده شدند، بدترین کارهایی را که ممکن بود، انجام دادند. یعنی به طور کلی سقوط کردند.
یکی از نمونههای فاحش جنایات آنها ترور شهدای محراب است. البته همه عزیزانی که از دست اینها آسیب دیده اند و شهید و یا مجروح شده اند، بزرگ و مقدس هستند. چون دشمنان به سراغ برگزیدهها میرفتند. ولی شهدای محراب وضع خاصی دارند. همه شهدای محرابی که منافقین ترور و شهید کردند، از شخصیتهای بزرگ علمی حوزه ها، آیت اللههای خیلی مهم کشور، امتحان داده و دارای میلیونها علاقمند و عاشق در سراسر کشور بودند. حضور این شخصیتها در نمازهای جمعه با انبوه جمعیتی که میآمدند، نشان از نفوذشان در جامعه بود.
منافقین با یک تحلیل اشتباه به این نتیجه رسیده بودند که اگر بسیج کنندگان انقلاب را از مردم بگیرند، مردم از انقلاب جدا میشوند و کسی آنها را به میدان نمیآورد. اشتباه آنها این بود که فکر میکردند به آسانی میتوان این گونه شخصیتها را از مردم گرفت. نخوانده بودند که خون اینها بیشتر از حضورشان میتواند مردم را در صحنه نگه دارد.
الان دارم برای شهید آیتالله اشرفی اصفهانی حرف میزنم، اما همه مطالبی که درباره ایشان میگویم، درباره دیگر شهدای محراب، مثل آیتالله دستغیب، آیتالله صدوقی، آیتالله مدنی و آیتالله طباطبایی صدق میکند. البته هر یک از این بزرگواران تفاوتهایی هم دارند. من از شهید آیتالله اشرفی میگویم.
ایشان از دیرباز که ما در جوانی میدیدیم، استوانهای در حوزه بودند. طلبهها به ایشان علاقمند بودند. چون شخصیتی زاهد، پارسا، عالم و حقیقتاً سازنده برای حوزه بودند. مأموریتهای مهمی که آیتالله بروجردی و بعدها امام به ایشان دادند، با تواضع میپذیرفتند. واّلا اگر در حوزه هم میماندند، بین علما و طلبهها جایگاهی بسیار عالی و بالایی داشتند. با تواضع میپذیرفتند و در همه زمینهها پشتوانه مردمی خوبی برای منطقه خدمتی خود، به خصوص در غرب کشور بودند. آن موقع کرمانشان تقریباً خط مقدم جبهه بود، گرچه نیروهای دشمن را کنار زده بودیم، ولی باز نقطه داغ جبهه بود.
انسان میبیند که مردم زیادی از منطقه غرب که امکان مهاجرت داشتند، به خاطر انفاس قدسیه این شهید مهاجرت نکردند. چون خود ایشان در آنجا و در میان مردم ماندند. کرمانشاه و غرب را با نشاط و در خدمت دفاع مقدس و در خدمت انقلاب نگه داشت، آن هم علی رغم مشکلات فراوانی که مردم مناطق غرب کشور در دوران دفاع داشتند. وضع مردم جنوب در خوزستان بهتر نبود و حتی بدتر بود، ولی من الان دارم از غرب میگویم.
در جبههها که بودیم، در قرارگاهها و میادین ایشان را با لباس بسیج میدیدیم و گاهی هم با عمامه میآمدند. به گونهای با رزمندگان محشور بودند که رزمندگان ایشان را از خودشان میدانستند. در همان حالت دفاع، حوزه علمیه کرمانشاه را نگه داشتند و تقویت کردند و مردم را در صحنه نگه داشتند و دلگرم کردند. نیروهای رزمنده را با ملاطفتهایی که میکردند، خیلی خوب نگه میداشتند.
من اینگونه میبینم که اگرچه وجود شهدای محراب مایه دلگرمی همه ما بود، ولی شهادت آنها این مطلب را ثابت کرد که مخالفان انقلاب اسلامی، مخالفان علم، فضیلت، شهادت، ایثار و مبارزه هستند. منافقین در خدمت صدام رفتند و زندگی خود را با جاسوسی و ستون پنجم دشمن شدن گذراندند.
الان هم میبینیم که در خدمت آمریکا هستند، ولی روزگارشان را ببینید که به کجا رسیدند! معلوم است که دولت عراق آنها را به عنوان یک گروه جنایتکار که بسیاری از مردم عراق را هم کشته، تحمل نمیکند. بسیاری از مخالفان صدام از کردها، شیعیان و سنیها توسط منافقین کشته شدند. معلوم است که تحملشان نمیکنند.
الان برای آنها از هر جا تقاضای پناهندگی میکنند، ولی هیچ دولتی حاضر نیست به آنها پناهندگی بدهد. در اردوگاه اشرف به دریوزگی مشغولند و هنوز هم دارند جاسوسی میکنند.
اینها قاتلان شهدای محراب و بسیاری از شهدای ما هستند. آن از جاسوسی، آن از تفرقهاندازی، آن هم از تلاش آنها برای تجزیه کشور و آن هم از خیانت بزرگ گرفتن علمای متشخص، مبارز و مجاهدی که میتوانستند به عنوان ستونهای خیمه انقلاب در هر گوشه و منطقهای باشند که آیتالله اشرفی در غرب و آیتالله صدوقی در شیراز و آیتالله طباطبایی در آذربایجان باعث گرمی جامعه در راه اسلام و انقلاب بودند.
به هر حال این مصیبت را بارها به امت و ملت ایران و به خانوادههای عزیزشان تسلیت گفتیم و باز هم تسلیت عرض میکنیم. توصیه ما این است که مردم بیشتر درباره این شخصیتها مطالعه کنند و مسئوولین بیشتر نام اینها را زنده نگه دارند و آثار وخدماتشان را بگویند که وجودشان سمبل جهاد، دانش و ایثار است. انشاءالله موفق باشید