خاطرات یاسر هاشمی از دوران زندان آیت الله هاشمی
یاسر هاشمی رفسنجانی گفت: ملاقات ما با پدر دو حالت داشت؛ یا در چادر و در ارتفاعات اوین با ایشان ملاقات می کردیم یا اینکه به اتاقک خاصی می رفتیم که از طریق تلفن و شیشه امکان صحبت داشتیم.
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری برنا؛ آیت الله هاشمی رفسنجانی در دوران قبل از انقلاب در زندان بودند. شرایط خانواده در آن زمان چگونه بود. دیدارها با حاج آقا در زندان به چه صورت انجام میشد؟
یاسر هاشمی در پاسخ به این سؤال گفت: من متولد سال ۱۳۵۰ هستم و وقتی انقلاب شد، ۷ ساله بودم. در آن دوره رفت و آمدهای ایشان به خصوص با اعضای شورای عالی انقلاب قبل از ورود حضرت امام به کشور و قبل از اینکه انقلاب به شرایط اوج خود برسد، زیاد بود. یکی از خاطرات خوب من، حضور شهید بهشتی، شهید محمد منتظری و شهید مطهری در منزلمان بود.
مهمترین خاطره من مربوط به زمان زندانی بودن پدر است. پدر در سال ۵۴ و کمی قبلتر از آمدن امام به ایران در زندان بودند. ما با خانواده به صورت هفتگی منظم و در برخی موارد غیر منظم به زندان اوین میرفتیم. ساعتها برای ملاقات جلوی در زندان اوین مینشستیم. من بچه بودم و از درخت توت بالا میرفتم تا پس از اعلام ساعت ملاقات به داخل زندان اوین برویم. ملاقات ما با پدر دو حالت داشت؛ یا در چادر و در ارتفاعات اوین با ایشان ملاقات میکردیم یا اینکه به اتاقک خاصی میرفتیم که از طریق تلفن و شیشه امکان صحبت داشتیم. آیت الله هاشمی هیچ وقت با لباس زندان پیش ما نمیآمدند و اقلامی که در زندان به دستشان میرسید را به من میدادند. دلخوشی من بعد از دیدن پدر این بود که شکلات به من بدهد. فرصت گفتگو زیاد نبود و ایشان فضا را جوری مدیریت میکرد که شرایط سختی در زندان ندارند. حاج آقا را همیشه خندان و شاداب میدیدیم و سفارشهای لازم را به مادر میکرد. چون آیت الله هاشمی امکان ارتباط با بیرون را نداشتند، سعی میکردیم نظرات ایشان با اطرافیان از طریق اعلامیهها، پیغامها و ملاقاتها را به بیرون از زندان منتقل کنیم.
در نبود پدر، بیشترین وظیفه به دوش مادرم بود تا ارتباط میان مبارزان داخل و خارج زندان برقرار باشد. کار آسانی نبود زیرا ما کاملاً در رصد بودیم تا چیزی را به زندان نبریم و چیزی از زندان خارج نکنیم. بعد از ورود امام به تهران پدر آزاد و زمزمه پیروزی آرام آرام محقق شد. این اتفاقات برای ما چون در دل جریان بودیم، شیرینی زیادی داشت و تلخی نبودن پدر با اتفاقاتی که میدیدیم، پاک میشد و کم کم شاهد انقلاب ۵۷ بودیم.