خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»
یکشنبه 3 آبان | 1 ربیع الاول 1408 25 اکتبر 1987
قبل از رفتن به جلسه علنی مجلس، در دفترم گزارشها را خواندم و به اخبار صبح گوش دادم. کمی احساس آرامش در خلیجفارس به چشم میخورد. قبل از جلسه به نمایندگان -توصیه کردم که هنگام حضور هیأت پارلمانی هند در جلسه، نظم را مراعات کنند. ساعت نه صبح رئیس مجلس هند و همراهان به جلسه آمدند. آنها در محل تماشاچیها نشستند و من خیرمقدم کوتاهی گفتم. ساعت نه و نیم دور دوم مذاکرات را انجام دادیم. حرف تازهای نداشتیم و جلسه به تعارفات و کلیات گذشته با الفاظ دیگر تکرار شد. من به دفترم آمدم و هیأت هند، با هیأت رئیسه مجلس ملاقات داشت.
دکتر روحانی برای امور دفاع در خلیجفارس آمد و گفت سپاه و ارتش تهدید اشغال جزایر ما از طرف آمریکا را جدی نمیگیرند و بهای لازم را به آن نمیدهند. درباره پدافند و تشکیل قرارگاهی به فرماندهی صیاد شیرازی برای خلیجفارس هم مذاکره کردیم.
خبرنگار هندی همراه هیأت آمد و مصاحبه کوتاهی با من انجام داد. ظهر رؤسای عقیدتی سیاسی ارتش و شهربانی و ژاندارمری آمدند. آنها بودجه ندارند. قرار شد از جائی پرداخت شود. عصر چند ملاقات درباره امور جنگ داشتم.
شب برای بدرقه رئیس مجلس هند به فرودگاه رفتم. در آنجا مصاحبههای کوتاهی توسط من و آقای بالرام جاکار رئیس مجلس هند انجام شد. باران میبارید، لذا مراسم و تشریفات سطح بالا انجام نشد.
از آنجا برای شرکت در جلسه سران قوا به دفتر آیتالله خامنهای رفتم. در این جلسه درباره مذاکرات جاری با فرانسه بحث شد. این مذاکرات پیشرفتی نکرده است. قرار شد برخورد ما از روی بینیازی باشد. درباره جواب به نامه دبیرکل سازمان ملل هم بحث و تصمیمگیری شد. از آقای نخست وزیر به خاطر عدم انجام کامل تصمیمات شورایعالی جنگ انتقاد شد و ایشان پذیرفت که بپذیرد و توصیه شد در مورد کارهای ایذائی علیه آمریکا افراط نشود، ولی در مقابله به مثل قاطع باشیم. نخست وزیر گزارش نتایج سفر به سوریه را داد. دیر وقت به خانه رسیدم.