خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1366/ کتاب «دفاع و سیاست»

ماجرای چشم زدن مسئولان عقیدتی سیاسی چه بود؟ *** ملاقات فرماندهان نیروی دریایی با هاشمی

  • شنبه ۲۸ آذر ۱۳۶۶

 

شنبه 28 آذر   |   27 ربیع الثانی 1408                              19 دسامبر 1987

قبل از اذان صبح بیدار شدم. رادیو را تا اخبار ساعت هفت روشن کردم. صبحانه را با - حضور آقایان روحانی، سعدی، جمالی و انصاری فرمانده هوانیروز صرف کردیم و سر سفره، درباره جنگ و نیروی زمینی صحبت شد. به آنها که امکانات بیشتر می‌خواستند، گفتم با انجام حملات جدی و کسب موفقیت، زمینه کمک بیشتر را فراهم کنند. آقای انصاری نیازهای هوانیروز و مشکلاتش را با سپاه گفت.

با اتومبیل از طریق بهبهان، گناوه و به سوی بندر بوشهر حرکت کردیم ولی پس از بهبهان، از راه اشتباهی رفتیم و در جاده‌های خاکی و فرعی افتادیم و سر از جلگه‌ای بنام زیدون درآوردیم. درکنار روستای اسلام آباد که به جای چند روستای مخروبه از سیل ساخته شده در صحرا و کنار رودی توقف کردیم و پس از نماز و ناهار برگشتیم و بعد از مدتی سرگردانی در جاده‌های خاکی به جاده آسفالته دوگنبدان رسیدیم و در راه گناوه افتادیم.

نزدیک غروب به گوره محل تلمبه خانه عظیم ارسال نفت به خارک رسیدیم. از تلمبه خانه‌ها و محل‌های اصابت موشک و بمب‌های عراقی بازدید کردیم. نیروی زیادی صرف

پدافند غیر عامل شده است. چند تلمبه سالم است و با دقت دفاع می‌شود. از آنجا به گناوه رفتیم و غروب رسیدیم. بنزین زدیم و به طرف بوشهر راه افتادیم. در بین راه ماشین حامل ما خاموش شد و نتوانستیم روشن کنیم. با ماشین دیگری به حرکت ادامه دادیم. ساعت هفت و نیم به بوشهر رسیدیم و در مهمانسرای پایگاه نیروی هوایی اقامت کردیم.

فرماندهان نیروهای دریایی و هوایی هم آمده بودند و پس از استراحت و نماز، شام را با حضور آنها و مسؤولان عقیدتی و سیاسی دو پایگاه هوایی و دریایی و فرماندهان دو پایگاه صرف کردیم. معمولاً در سفرهای محرمانه هم فرماندهان عقیدتی سیاسی را خبر می کنند، مثل اینکه چشم می‌زنند! در اخبار، تظاهرات فلسطینی‌ها علیه اسرائیل در اراضی اشغالی، شدت گرفتن جنگ و کشتی زدن‌ها در خلیج‌فارس در اوج است.