خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۱ / کتاب « پس از بحران»
آغاز "سفرهند" هاشمی
در خانه ماندم. بیشتر وقتم به مطالعه گذشت. پیش از ظهر آقای صادق طباطبائی آمد و نتیجه اقداماتش را در خصوص پس گرفتن پولهایی که بابت تانکهای 48M داده بود، گفت. دو نفر را بازداشت کرده و حدود سی میلیون دلار گرفته است. حدود شانزده میلیون دلار دیگر مانده که باید از خود آنها یا بیمه لویدز بگیرد. به دادگاهی در سوئیس شکایت کرده و میگفت که خوب کار
میکنند.عصر احمد آقا آمد و راجع به ملاقات اعضای شورای عالی قضایی با امام و درخواست آنان برای تأیید مجدد و جبران اظهارات گذشته امام که باعث تضعیفشان شده بود، گفت. آقای ]عبدالکریم[موسوی اردبیلی هم از من خواستهاند که در این خصوص خدمت امام شفاعت کنم. آقای ]محمد[امامی کاشانی هم آمدند و راجع به اقدامات در جریان حادثه سبزوار و بازداشت چند نفر از سران سپاه و کمیته و اطرافیان آقای ]واعظ[طبسی گفتند و از تصمیم بر قاطعیت قضایی. راجع به محل دیوان عدالت اداری و منزلشان صحبت کردیم و قرار شد نماز جمعه آینده را ـ چون بناست من به هند بروم ـ اقامه نمایند. شب دوسه نفر از بستگان آمدند.تلفنی با جبهه تماس گرفتم و خبر رفتن فرزندم محسن را به قرارگاه کربلا دادم. گفتند که امشب تکهایی به دشمن میزنند و امروز دشمن خواسته است، جلو بیاید که تلفاتی داده است.