خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال ۱۳۶۰؛ عبور از بحران

 صبح اول وقت، آقای محسن طباطبائی آمد. از اینکه یک بازرس دارائی به خاطرمعامله‏ای در سال پنجاه و شش، ایراد مالیاتی به ایشان گرفته و مبلغی از ایشان مطالبه می‏کنند،شکایت داشت.

 سپس دکتر محمد علی امین آمد. از آقای صادقیان فرماندار کرج، که به دست و پای‏پولداران می‏پیچید، شکایت داشت و از اینکه دادگاه انقلاب پرونده آقای فاتح  پدر زن مرحوم‏ایشان را مطرح کرده، ناراحت بود و چون ادعا کرد که درختهای سیب باغ شاهپور غلامرضا رابریده‏اند، قرار شد، فردا من از مجلس کسی را برای تحقیق بفرستم.

 آقایان خلیلی  و مصطفی میرخانی از هواداران یا اعضاء جنبش مسلمانان مبارز - امت -آمدند و خیلی صحبت کردند. غرضشان این بود که به امتی‏ها اعتماد کنیم و آنها را بکار بگیریم‏و پیشنهاد جلسه مشترکی با دکتر [حبیب‏الله ] پیمان داشتند. نگران حرکت لیبرالها بودند و یا آن‏را بهانه تصمیم همکاری کرده بودند.

 مهندس حسین سالاری آمد و مطالبی راجع به نواقص  و کم کاریهای وزارت نفت داشت‏که قرار شد، تعقیب کنم. بعدازظهر در بیمارستان ولی‏عصر - اختصاصی سپاه - از مجروحان‏جنگ عیادت کردم. یکدست از طبیب و پرستار و مریض، سپاهی و بسیجی بودند. روحیه‏ها وعملکردها خیلی خوب است؛ ای کاش عملکرد همه بیمارستانها چنین بود.

 سپس به منزل بچه‏ های مرحوم اخوی حاج قاسم رفتم، مدتها بود که فرصت رفتن به خانه‏ آنها را نکرده بودم، بچه‏ ها خیلی خوشحال شدند و نزدیک [ساعت]دوازده به خانه برگشتم.