خاطرات دیگران از آیت الله هاشمی رفسنجانی
حسن محمدی، مدیر مسئول سایت آزادگان ایران
مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی سفرهای متعددی به عربستان داشت و بارها از سوی ملک عبدالله به آن کشور دعوت شده بود. خاطرات مکتوب آیتالله نشان میدهد در هر سفر صرفنظر از مذاکرات رسمی، دیدارهای خانوادگی و خصوصی نیز با پادشاه داشت. نفوذ آیتالله و دوستی او با پادشاه عربستان تا آنجا بود که گره از چالشهای سیاسی و مخصوصا «حج» باز میکرد؛ هرچند این آمد و شدها به مذاق عدهای خوش نمیآمد، تا آنجا که آخرین دعوتهای ملک عبدالله از جانب هاشمی رفسنجانی بدون پاسخ ماند.
غلامعلی رجایی – مشاور فرهنگی رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام – سال ۹۲ با انتشار مطلبی در سایت خود، از نامه پادشاه عربستان به هاشمی رفسنجانی نوشت که نشاندهنده روابط آنها بود: «سهشنبه بود که شنیدم ملک عبدالله پادشاه عربستان برای حج امسال از آقای هاشمی دعوت کرده است. یکی از اعضای دفتر میگفت در این چند سال این سومین دعوت ملک عبدالله از آقای هاشمی است. هنوز معلوم نیست آقای هاشمی به این دعوت چه پاسخی خواهند داد، باید صبر کرد. همهچیز محتمل است.
نکته مهمی که نظر مرا جلب کرد، این بود که ملک عبدالله که علاقه و اعتماد خاصی به هاشمی دارد، در تعبیری بسیار عاطفی و کمنظیر در پای نامه خود نوشته و امضا کرده است اخوک عبدالله (برادرِ تو عبدالله). باید قدر این اعتمادها را بسیار دانست. افسوس که بعضی نمیدانند.»
از آیتالله هاشمی به عنوان معمار روابط ایران و عربستان یاد میشد. وی جایگاه خاصی هم نزد مقامات عربستانی داشت، تا آنجا که در سال ۱۳۸۷، از وی که ریاست مجلس خبرگان رهبری و مجمع تشخیص مصلحت نظام را بر عهده داشت، به عنوان مهمان ویژه کنفرانس بینالمللی گفتوگوی اسلامی دعوت شد. سفر ۱۰ روزهی او به عربستان، عمره استثنایی را برای زائران ایرانی که همزمان در مکه و مدینه حضور داشتند، رقم زد.
خرداد ۸۷ در جریان همان سفر، نفوذ آیتالله هاشمی موجب شد درهای باغ فدک به روی گروهی از زائران باز شوند؛ فدک، سرزمینی ۲۴۰ کلیومتر دورتر از مدینه کنونی که حالا مخروبهای بیش نیست، نخلهایش سوخته و مسجد فاطمهاش خرابه شده است. در آن سفر، معدود افرادی فرصت بازدید از سرزمینِ فاطمه (س) را پیدا کردند؛ جایی که رفتن شیعیان به آنجا ممنوع است. قرار بود از آن سفر به بعد درهای فدک به روی زائران ایرانی باز شود، اما نشد و آن اتفاق یکبار برای اولین و آخر بار رخ داد.
روابط دوستانه، طلسم بقیع را هم شکست. آیتالله هاشمی چهار شب از آن سفرِ ۱۰ روزه را در مدینه سپری کرد و شبهایی که به زیارت بقیع میرفت، سیاست به خرج میداد تا فرصت زیارت از نزدیک برای بانوان نیز مهیا شود. او در آستانه درب آهنی میایستاد و همراهانش بانوان را هدایت میکردند تا وارد قبرستان شوند.
آن سال مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه (س) هرچند کوتاه، در قبرستان بقیع با حضور جمعی از زائران شیعه و مداحی ایرانیها برگزار شد. با آنکه در شب سومِ حضور آیتالله در قبرستان، شمار نیروهای امنیتی افزایش یافته و هشدار داده شده بود، اما نفوذ ایشان، مانع از برخورد با زائرانی شد که از ابراز احساسات خودداری نمیکردند.
هاشمی رفسنجانی همان سال در ضیافت ناهار با امیر مدینه درباره حضور بانوان ایرانی در قبرستان بقیع مذاکره کرد. امیر ماجد گفت که «ملکعبدالله به من دستور این کار را دادهاند و انشاءالله پس از هماهنگی با مسئولان مربوط، اقدام خواهیم کرد.»
آن سال اولین و آخرین باری بود که بانوان شیعه حاضر در مدینه موفق به زیارت قبور بقیع در داخل قبرستان شدند و فرصت دیگری برای ادامه مذاکرات دست نداد.
در آن سفر آیتالله هاشمی رفسنجانی دیداری با ملک عبدالله داشت که از آن فرصت برای بیان محدودیتها و سختگیریهایی که به زائران ایرانی میشد، استفاده کرد و گفت: «در زمان شما وضع خیلی بهتر شده است، ولی متأسفانه هنوز هم سختگیریهایی میشود.»
پادشاه عربستان هم با ابراز نگرانی از این شرایط گفته بود: «ما جلوگیری میکنیم، به شرطی که شما هم جلوگیری کنید.» پاسخ آیتالله هم این بود: «مطمئن باشید مسئولان و علمای ایران در توصیههای مکرر به مسافران سرزمین وحی بر رعایت اعتدال در انجام مناسک تأکید میکنند.»
همان دوره، ورود همزمان ملک عبدالله و هاشمی رفسنجانی به سالن کنفرانس گفتوگوی اسلامی در حالی که دست در دست یکدیگر داشتند و پخش آن صحنه از تلویزیونهای عربی به صورت زنده، نشان از جایگاه جمهوری اسلامی ایران و شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی نزد ملک عبدالله داشت.
روابط آیتالله هاشمی با پادشاه وقت عربستان زوایای پیدا و پنهانی داشته که در مجموعه خاطرات او و حتی بخشی از آن در خاطرات حجتالاسلام والمسلمین محمدی ریشهری – که آن دوران سرپرستی حجاج در عربستان را به عهده داشت – آشکار شده است.
آیتالله در روابط ایران و عربستان کاتالیزور بود. در خاطراتش نوشته که بعد از حج خونین سال ۶۶، دو دیداری که با پادشاه عربستان در حاشیه اجلاس سران کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی در سنگال و پاکستان داشته، در آغاز و تحکیم روابط دو کشور بیتاثیر نبوده است.
حتی در پی تشدید اختلافات میان ایران و عربستان و حوادث منتهی به تعطیلی حج و نافرجامی مذاکرات دو کشور، بسیاری یقین داشتند که فقط او میتواند گره کور این روابط را باز کند؛ هرچند نامه بیپاسخ او از جانب شاه عربستان درباره عفو شیخ نمر، نشان داد ریاض تنور روابط دو کشور را سردتر از آن کرده که تصور میشد. با این حال، باورِ عام که بهبود روابط دو کشور پس از دهه ۶۰ را به یاد داشت، همچنان بر این بود که جایگاه آیتالله در عربستان محفوظ است.
آیتالله هاشمی رفسنجانی به گفته مشاور فرهنگیاش در مجمع تشخیص مصلحت نظام، در تمام این سالها دعوتنامههایی از مقامات عربستان برای سفر به این کشور دریافت کرده بود که بعد از سال ۸۷ هیچ یک را اجابت نکرد.
«احمد الساعدی» – تحلیلگر عرب – سال ۹۳ یعنی یکسال قبل از اعدام «آیتالله نمر» و شدتگرفتن جنگهای خاورمیانه و البته یمن و دو سال قبل از آنکه حج و عمره ایرانیها لغو شود، مقالهای برای هاشمی رفسنجانی نوشت با این عنوان: «به خاطر اسلام، به عربستان برو «. او تحلیل کرده بود که «فقط سفر آیتالله هاشمی به عربستان میتواند زمینه تمامکردن بحرانهای منطقه را فراهم کند. به نظر میآید برایشان تکلیف باشد که فراتر از موانع سیاسی موجود، به عنوان یک چهره شاخص مذهبی، به خاطر اسلام رخت سفر به عربستان بربندد.»
همان موقع بود که آیتالله وحید خراسانی نیز به آیتالله هاشمی پیشنهاد داده بود «برای بهبود روابط با عربستان به این کشور سفر کنید»؛ که البته ایشان هم در پاسخ گفته بود: «بروم عربستان که چه بگویم؟ من مسئولیتی ندارم که بگویم با این کار موافق یا با آن کار مخالفم. این کار در درجه اول از اختیارات رهبری و سیاست نظام و بعد دولت است. باید اول طرحی مثل همین مذاکرات ژنو، تهیه و خطوط قرمز مشخص شوند تا کسانی که برای مذاکره میروند، بدانند چه بگویند.»
آیتالله هاشمی رفسنجانی چند وقت بعد همین پاسخ را به یک روزنامه ژاپنی داده بود: «اگر زمانی به عربستان سفر کنم، سفر زیارتی خواهد بود چون مسائلی که مربوط به رهبری و دولت میشود، از مسئولیتهای من نیست. بهبود روابط با عربستان در اولویت برنامههای من است که هر وقت کمک بخواهند، کمک میکنم.»
آیتالله هاشمی در شهریور امسال در شرایطی که با هجمه انتقادها درباره روابط گذشتهاش با مقامات عربستان مواجه بود، در واکنش به محرومیت ایرانیها از حج و عمره گفت: «در قرآن چند آیه داریم که تأکید دارد بدترین عذابها نصیب کسانی خواهد شد که مانع رسیدن مردم به خانه خدا میشوند و آنها باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند. متأسفیم که ایرانیان امسال در حج نبودند و امیدواریم اقدامات شیطنتآمیزی که مانع حضور حجاج ایرانی در مراسم حج شد، برای سال آینده اصلاح شود.»
آیتالله هاشمی رفسنجانی معتقد بود: «اگر به همه دستوراتی که در حج معین شده عمل شود، میلیونها انسان پاک و ممتاز و متّحد خواهیم داشت و این، جهان اسلام را مثل دانههای تسبیح به هم متصل میکند؛ اما متأسفانه برخی اوقات اختلافات بین کشورها و دولتها باعث میشود که کفار بتوانند از آن (سوء)استفاده کنند.»