مقالات
  • صفحه اصلی
  • مقالات
  • توسعه محوری‌در‌دولت سازندگی‌ و‌ الزامات‌آن برای‌سیاست‌خارجی ایران

توسعه محوری‌در‌دولت سازندگی‌ و‌ الزامات‌آن برای‌سیاست‌خارجی ایران

فصلنامه دولت پژوهی، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، سال دوم، شماره 6

  • جمعه ۱ مرداد ۱۳۹۵
هدف پژوهش حاضر بررسی الزامات سیاست خارجی برای تحقق سیاست توسعهمحوری در دوران سازندگی است. بهطور مشخص مقاله بهدنبال پاسخ این سؤال است که سیاست خارجی ایران برای همراه شدن با سیاست توسعهمحوری دستخوش چه تغییراتی شد؟ فرضیهی اصلی مقاله به تغییر اولویتهای سیاست خارجی ایران و انطباق آن با محیط داخل و بینالملل اشاره دارد. برای اینمنظور از روش توصیفی ـ تحلیلی و نظریهی لیبرالیسم اقتصادی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد تعدیل مواضع دولت در برخی حوزههای سیاست خارجی اگرچه توانست به سیاست توسعهمحوری کمک نماید اما ناکافی بود و وضع تحریمهای جدید علیه ایران عمالً سیاست تنشزدایی و جذب سرمایهگذاری خارجی را با مشکل مواجه ساخت. تالش برای نشان دادن اقدامات صورت گرفته در حوزه سیاست خارجی در راستای توسعه محوری و نیز تمرکز بر شاخصهای اقتصادی توسعه محوری و ارتباط آن با بحث سیاست خارجی این اثر را از سایر پژوهشهای صورت گرفته متمایز میسازد.

مقدمه

سیاست خارجی ایران پس از انقالب اسالمی دستخوش تغییر و تحوالت جدی گردید. یکی از بارزترین این تغییرات خروج ایران از زمرهی متحدین آمریکا و بلوک غرب و پیوستن آن به بلوک کشورهای غیرمتعهد با انتخاب شعار نه شرقی و نه غربی برای سیاست خارجی خود بود )رمضانی، 2832 :32 .)اتخاذ این سیاست خارجی و پیگیری اصل صدور انقالب، حمایت از مستضعفین، حمایت از جنبشهای آزادیبخش، مبارزه با استکبار و استثمار که در اصول 291 و 291 قانون اساسی مورد اشاره قرار گرفته بودند واکنش نظام بینالملل و منطقه را در برابر انقالب ایران بههمراه داشت. کشورهای عرب منطقه بههمراه آمریکا با استفاده از داعیههای قدرتطلبی و رهبری منطقه که در صدام حسین وجود داشت جنگی ناخواسته را بر ایران تحمیل نمودند تا انقالب ایران را در نطفه خفه سازند )باقری دولتآبادی؛ رشیدی، 2858 :251-211 .)اگرچه جنگ نتوانست خواستههای اولیهی حامیان آنرا برآورده سازد؛ اما بهمیزان زیادی از توان اقتصادی و نظامی ایران کاست. بدهیهای خارجی و کسری بودجه، کاهش میزان تولید، کمبود سرمایه، فقدان سرمایهگذاریهای کالن در زیر ساختهای کشور بهعلت اولویت نیازهای جنگ، کاهش درآمدهای ارزی کشور، خسارت و خرابیهای ناشی از جنگ، افزایش جمعیت نزدیک به دو برابر و باالخره سقوط قیمت نفت از جمله عواملی بودند که منجر به بحران اقتصادی در دوران جنگ شدند )رحمانی، 2838 :32 .)پس از جنگ خرابیها و مشکالت مالی و مادی ناشی از آن، وضعیت مهاجران و اسرای جنگی، نابودی مراکز تولید، کاهش سرمایه ملی، محاصره اقتصادی و بهطور کلی نابسامانیهای اقتصادی، موجودیت جمهوری اسالمی را شدیداً تهدید میکرد. ضمن اینکه تعقیب سیاست مفرط بیاعتنایی به ترتیبات بینالمللی طی 3 سال جنگ، هیچ یک از خواستههای تجدیدنظر طلبانه بینالمللی ایران را تأمین نکرده بود

فایل‌های ضمیمه