تفسیر آیات قرآن کریم – سوره حج – آیه 5 - کتاب تفسیر راهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی
یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِن کُنتُمْ فِی رَیْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاکُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَیِّنَ لَکُمْ وَنُقِرُّ فِی الْأَرْحَامِ مَا نَشَاء إِلَی أَجَلٍ مُّسَمًّی ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَمِنکُم مَّن یُتَوَفَّی وَمِنکُم مَّن یُرَدُّ إِلَی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلَا یَعْلَمَ مِن بَعْد عِلْمٍ شَیْئًا وَتَرَی الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَیْهَا الْمَاء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ
ای مردم! اگر از برانگیخته شدن [بعد از مرگ] در شکّید، پس [به این نکته توجّه کنید که] ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، سپس از علقه، سپس از پاره گوشتی با خلقتی کامل یا غیر کامل تا[قدرت خود را ]برای شما روشن کنیم; و آنچه را می خواهیم تا وقتی معیّن در رحم ها مستقر می نماییم، سپس شما را به شکل کودک [از شکم مادر ]بیرون می آوریم، آن گاه [رشدتان می دهیم ]تا به قوّت فکری خود برسید; و بعضی از شما [پیش از فرتوتی] می میرند و بعضی از شما به پست ترین مرحله عمر برده می شوند که سرانجام بعد از علمی که [به چیزهایی ]داشتند هیچ نمی دانند. و زمین را افسرده می بینی، پس وقتی آب بر آن نازل کنیم، می جنبد و بر می آید و از هر نوع [گیاهان ]بهجت آور می رویاند.
قنـکم
1- انکار معاد و رستاخیز، از ناحیه شرک پیشگان عصر بعثت
یـأیّها الناس إن کنتم فی ریب من البع
2- غفلت از قدرت نامحدود خدا، منشأ شک و تردید مشرکان عصر بعثت در امکان معاد و حیات دوباره انسان
یـأیّها الناس إن کنتم فی ریب من البعث فإنّا خلقنـکم
جواب شرط در جمله «إن کنتم فی ریب من البعث» حذف شده است و تقدیر آن چنین می باشد: «إن کنتم فی ریب من البعث فانظروا إلی بدء خلقکم; اگر در امکان برپایی رستاخیز تردید دارید، به آغاز پیدایش خود بنگرید». مقصود از جمله یاد شده این است که: همان طور که خداوند توانست انسان ها را در این نشأه بیافریند مسلّماً قدرت آن را دارد که دوباره و در نشأه دیگر آنان را زنده کند.
3- خدا، خالق و آفریدگار انسان ها است.
فإنّا خل
4- توجه به پیدایش انسان و آفریده شدن وی از عناصری بی جان (خاک، نطفه، علقه و مضغه)، زداینده هر گونه تردید در امکان برپایی رستاخیز و قدرت خدا بر بخشیدن حیات دو باره به مردگان
یـأیّها الناس إن کنتم فی ریب من البعث فإنّا خلقنـکم ...ثمّ من مضغة
5- خاک، مبدأ نخستین آفرینش انسان
فإنّا خلقنـکم من تراب
6- قابلیت خاک برای پیدایش موجودات زنده از آن
فإنّا خلقنـکم من تراب
7- تحول خاک به نطفه، تبدیل نطفه به علقه و تکامل علقه به مضغه، روند آفرینش انسان
فإنّا خلقنـکم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ من مضغة
8- وجود فاصله زمانی، میان تحول خاک به نطفه، نطفه به علقه و علقه به مضغه
فإنّا خلقنـکم من تراب ثمّ من نطفة ثمّ من علقة ثمّ من مضغة
با توجه به، به کارگیری «ثمّ» که برای بیان فاصله زمانی است ـ برداشت فوق به دست می آید.
9- مضغه، مرحله شکل گیری و ظهور تدریجی اعضا و جوارح جنین در رحم مادر است.
ثمّ من مضغة مخلّقة و غیر مخلّقة
«مخلّقه» اسم مفعول از باب تفعیل و صفت برای «مضغة» است و «غیر مخلقة» نیز عطف بر «مخلقة» می باشد. «تخلیق» (مصدر «مخلقة») به معنای تصویر و شکل دادن است. توصیف «مضغة» به «مخلقة و غیر مخلقة» می رساند که جنین در این مرحله، مرتباً شکلی را می پذیرد و صورتی را از دست می دهد و این روند تا ظهور کامل اعضا و جوارح ادامه می یابد.
10- آفرینش انسان از عناصر بی جانی چون: خاک، نطفه، علقه و مضغه، جلوه روشنی از توانایی خدا بر احیای مجدد انسان در روز رستاخیز است.
فإنّا خلقنـکم من تراب ... لنبیّن لکم
«لنبیّن لکم» مفعولٌ له برای «خلقناکم» و به تقدیر «لنبیّن لکم ان اللّه قادر علی أن یحیی الموتی» است; یعنی، ما شما را از خاک و سپس از نطفه و سپس ... آفریدیم تا روشن سازیم که خدا، بر احیای دوباره شما توانا است.
11- رحم زنان، قرارگاه جنین
و نقرّ فی الأرحام مانشاء
12- استقرار جنین در رحم و مصونیت آن از سقط شدن، در گرو مشیت و اراده خدا است.
و نقرّ فی الأرحام مانشاء
13- زمان استقرار هر جنین در رحم، مدتی مشخص و از پیش تعیین شده است.
و نقرّ فی الأرحام... إلی أجل مسمَّی
14- سقط شدن برخی از جنین ها و استقرار برخی دیگر در رحم و نیز مشخص بودن مدت هر جنین در آن، جلوه هایی از مشیت مطلق و اراده بلامنازع خدا
و نقرّ فی الأرحام... إلی أجل مسمَّی ثمّ نخرجکم
15- وجود فاصله زمانی میان پایان یافتن مراحل رشد جنین در رحم و فرا رسیدن زمان زایمان
و نقرّ فی الأرحام ... إلی أجل مسمَّی ثمّ نخرجکم
عطف «نخرج» بر «نقرّ... إلی أجل مسمًّی»به وسیله «ثمّ» ـ که برای تراخی در زمان است ـ می رساند که جنین پس از این که مراحل رشد خود را در رحم به پایان رساند، باید مدتی دیگر در رحم بماند تا زمان زایمان فرا برسد.
16- زندگی دنیوی دارای دو منحنی صعود و نزول است.
فإنّا خلقنـکم من تراب... ثمّ لتبلغوا أشدّکم... و منکم من یردّ إلی أرذل العمر
17- منحنی صعود انسان در زندگی دنیوی، از طفوبیت آغاز می شود و در اوج جوانی، به پایان می رسد.
فإنّا خلقنـکم من تراب... ثمّ نخرجکم طفلاً ثمّ لتبلغوا أشدّکم
18- پایان اوج مرحله جوانی (بلوغ الأشد)، نقطه آغازین منحنی نزول است. و سرانجام مرحله پیری (أرذل العمر)، نقطه پایانی این منحنی در زندگی انسان می باشد.
فإنّا خلقنـکم من تراب... ثمّ لتبلغوا أشدّکم... لکیلا یعلم من بعد علم شیئًا
19- منحنی صعود، قوس رشد و تکامل قوای جسمی و عقلی انسان و منحنی نزول، قوس ضعف و انحطاط آن قوا است.
لتبلغوا أشدّکم... منکم من یردّ إلی أرذل العمر
20- برخی از انسان ها، پیش از رسیدن به مرحله پایانی پیری (أرذل العمر) زندگی را به درود گفته و از دنیا می روند.
و منکم من یتوفّی و منکم من یردّ إلی أرذل العمر
21- قوای جسمی و عقلی در مرحله نهایی پیری، به درجه ای کاهش می یابد که انسان از فراگیری محروم می ماند و تمامی دانسته های پیشین خود را از دست می دهد.
منکم من یردّ إلی أرذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئًا
22- مرحله پایانی پیری، مرحله ناپسند دوران زندگی برای انسان است.
إلی أرذل العمر
23 - ارزش انسان و زندگی او، در پرتو علم و آگاهی
أرذل العمر لکیلا یعلم من بعد علم شیئًا
24 - تنها برخی از انسان ها به مرحله پایانی پیری (أرذل العمر) می رسند.
و منکم من یردّ إلی أرذل العمر
25 - انسان، موجودی است مرکب از جسم و جان.
و منکم من یتوفّی
«توفی» (مصدر «یتوفّی») به معنای دریافت تام و کامل است و آنچه از انسان به وقت مرگ دریافت می شود، روح او است نه جسم وی. پس انسان، از دو عنصر جسم و روح تشکیل شده است.
26 - جان آدمی، حقیقتی است باقی و فناناپذیر.
و منکم من یتوفّی
دریافت کامل روح انسان به هنگام مرگ (و منکم من یتوفّی) بیانگر بقای روح پس از مرگ و فناناپذیری آن است.
27- خداوند به هنگام مرگ آدمی، کالبد او را تهی کرده و جان وی را تماماً دریافت می کند.
و منکم من یتوفّی
28 - روح، عنصر اصلی حقیقت آدمی است.
و منکم من یتوفّی
29 - رویش و رشد گیاهان گوناگون بر زمین های مرده، جلوه ای از قدرت خداوند
یـأیّها الناس إن کنتم فی ریب من البعث... و تری الأرض هامدة... من کلّ زوج بهیج
30 - مطالعه در چگونگی رویش و رشد گیاهان گوناگون بر زمین های مرده، زایل کننده هر گونه شک و تردید در امکان برپایی رستاخیز و قدرت خدا بر احیای دوباره مردگان
یـأیّها الناس إن کنتم فی ریب من البعث ... و تری الأرض هامدة ... من کلّ زوج بهیج
31 - آب، مایه رویش و رشد گیاهان
فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزّت وربت
32 - گیاهان، دارای اصناف و دسته های گوناگون
من کلّ زوج بهیج
«زوج» در این جا به معنای صنف و دسته است.
33 - گیاهان، مایه زیبایی و خرمی زمین
من کلّ زوج بهیج
«بهجة و بهاجة» به معنای حسن و خرمی است. بنابراین «بهیج»; یعنی، نیکو و خرم.
34 - عوامل طبیعی، مجاری فعل و اراده خداوند
فإذا أنزلنا علیها الماء اهتزّت و ربت
35 - «عن أبی جعفر(ع): «ولنبیّن لکم» کذلک کنتم فی الأرحام «و نقرّ فی الأرحام ما نشاء» فلایخرج سقطاً;
از امام باقر(ع) روایت شده است که در[باره معنای «و لنبیّن لکم» در آیه یاد شده فرمود:] تا برای شما روشن کند که در ارحام مادران این گونه بوده اید [و این مراحل را طی کرده اید] و[در باره معنای «و نقرّ فی الأرحام ما نشاء» نیز فرمود:] و آنچه را می خواهیم در ارحام مستقر می کنیم و[ آن] به صورت سقط بیرون نمی آید».(1)
36- «و روی أنّ أرذل العمر أن یکون عقله عقل إبن سبع سنین;
روایت شده که پست ترین دوران عمر زمانی است که عقل انسان، همانند عقل بچه هفت ساله گردد».(2)
37- «عن أبی عبدالله بن مسعود قال: حدثنا رسول الله(ص)... ان أحدکم یجمع خلقه فی بطن أمّه أربعین یوماً نطفة، ثمّ یکون علقة مثل ذلک، ثمّ یکون مضغة مثل ذلک;
عبداللّه بن مسعود می گوید: رسول خدا(ص) به ما فرمود: ...آفرینش هر یک از شما در شکم مادر[ بدین گونه ]کامل می شود که چهل روز «نطفه» است; سپس به قدر همین مدّت «علقه» است; سپس به قدر همین مدّت «مضغه» است».(3)
_______________________________________________________________________________________
آب
فواید آب 31
اجل
اجل مسمی 13
ارزش
ملاکهای ارزش 23
انسان
آثار خلقت انسان 10; ابعاد انسان 25; انسان از خاک 5; بلوغ انسان 18; پیری انسان 24; جسم انسان 25; حقیقت انسان 28; خالق انسان ها 3; دورانهای عمر انسان 36; رشد انسان 17; رشد جسمانی انسان 19; روح انسان 25; زمان شکل گیری انسان 9; ضعف جسمانی انسان 19; طول عمر انسان ها 20; عمر انسان 16، 17، 18، 21، 22 ,36; عنصر خلقت انسان 4، 5، 7; فضایل انسان 23; مراحل خلقت انسان 7، 8، 9، 15، 37
ایمان
عوامل ایمان به احیای اخروی مردگان 30; عوامل ایمان به قدرت خدا 4، 30; عوامل ایمان به قیامت 30; عوامل ایمان به معاد 4، 30
پیری
دوران پیری 18، 22; ضعف در پیری 21; فراموشی در پیری 21; مرگ قبل از پیری 20
تعلم
وقت محرومیت از تعلم 21
جنین
استقرار جنین در رحم 35; سقط جنین 14; مدت استقرار جنین در رحم 13، 14، 15; مکان جنین 11; منشأ امنیت جنین 12
جوانی
پایان دوران جوانی 18; دوران جوانی 17
جهان بینی
جهان بینی توحیدی 3
خاک
تبدیل خاک به نطفه 7; فواید خاک 6
خدا
آثار اراده خدا 12; آثار مشیت خدا 12; افعال خدا 27; خالقیت خدا 3; مجاری اراده خدا 34; مجاری افعال خدا 34; نشانه های اراده خدا 14; نشانه های قدرت خدا 10، 29; نشانه های مشیت خدا 14
خلقت
خلقت از خاک 5، 6، 7
ذکر
آثار ذکر خلقت انسان 4
رحم(زهدان)
نقش رحم(زهدان) 11
روایت 35، 36، 37
روح
جاودانگی روح 26; قابض روح 27; نقش روح 28
زمین
منشأ زیبایی زمین 33; منشأ شادابی زمین 33
علقه
تکامل علقه به مضغه 7
علم
ارزش علم 23
عمر
بدترین دوران عمر 18، 22، 36; دورانهای عمر 16، 17، 18، 19، 21، 22
عوامل طبیعی
نقش عوامل طبیعی 34
غفلت
آثار غفلت از قدرت خدا 2
قوای ادراکی
دقت در ضعف قوای ادراکی 21; رشد قوای ادراکی 19; ضعف قوای ادراکی 19
کودکی
دوران کودکی 17
گیاهان
آثار مطالعه رویش گیاهان 30; تنوع گیاهان 29، 32; رویش گیاهان 29; عوامل رشد گیاهان 31; عوامل رویش گیاهان 31; نقش گیاهان 33
مردگان
دلایل احیای اخروی مردگان 10
مرگ
حقیقت مرگ 27
مشرکان
مشرکان صدراسلام و معاد 1; منشأ شک مشرکان صدراسلام 2
معاد
دلایل معاد 10; مکذبان معاد 1; منشأ شک در معاد 2
نطفه
تبدیل نطفه به علقه 7
___________________________________________________________________
1. تفسیر قمی، ج 2، ص 78; نورالثقلین، ج 3، ص 471، ح 10.
2. خصال صدوق، ص 546، ح 25، باب أربعین,ح25; نورالثقلین، ج 3، ص 67، ح 144.
3. الدرالمنثور، ج 6، ص 9.
اء اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن کُلِّ زَوْجٍ بَهِیجٍ