تفسیر قرآن
  • صفحه اصلی
  • تفسیر قرآن
  • تفسیر آیات قرآن کریم- سوره محمد(ص)- آیه4 – کتاب تفسیرراهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی

تفسیر آیات قرآن کریم- سوره محمد(ص)- آیه4 – کتاب تفسیرراهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • نزول آیه ( مدنی )
  • سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸

فَإِذا لَقِیتُمُ الَّذینَ کَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَاب حَتَّی إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاء حَتَّی تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِکَ وَلَوْ یَشَاء اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَکِن لِّیَبْلُوَ بَعْضَکُم ببَعْضٍ وَالَّذینَ قُتِلُوا فِی سَبیلِ اللَّهِ فَلَن یُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ

 

پس وقتی که با[تهاجم] کافران روبه رو شدید آنان را گردن بزنید تا آن گاه که زمین گیرشان کردید (و اسیر شدند) بندهایشان را محکم ببندید تا بعداً یا با احسان [و] یا با فدیه آزادشان کنید، [این دستور ]برای این است که جنگ [پایان یابد و]بارهایش را بگذارد، این است [فرمان خدا] و اگر خداوند بخواهد خود، آنان را به کیفر می رساند ولیکن [دستور دفاع داد] تا برخی از شما را به وسیله بعضی دیگر آزمایش کند، و کسانی که در راه خدا کشته شوند اعمالشان را هرگز تباه نمی کند.

 

1- لزوم پیکاری بی امان با کافران ستیزه جوی در میدان های جنگ

 

فإذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب

 

2- ایمان به پیروزی راه ایمان و شکست نهایی کافران، مقتضی صلابت و جدیت مؤمنان در نبرد با جبهه کفر

 

الذین کفروا ... أضلّ أعمـلهم ... فإذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب

فاء در «فإذا لقیتم» مفید ترتب و نتیجه است; یعنی، اکنون که دانستید تلاش کافران بی ثمر خواهد ماند (أضلّ أعمالهم) و فرجام مؤمنان به صلاح خواهد گرایید (أصلح بالهم) پس دلگرم باشید و با یقین به پیروزی نبرد کنید (فإذا لقیتم... فضرب الرقاب).

 

3- پیروی کافران از باطل، مستلزم امان ندادن به آنان، آن گاه که به جنگ جبهه ایمان و نبردی رویاروی آمده اند.

 

الذین کفروا اتّبعوا البـطل ... فإذا لقیتم الذین کفروا فضرب الرقاب

برداشت بالا بنا بر این نکته است که «فإذا لقیتم» تفریع بر «الذین کفروا اتّبعوا الباطل» باشد; یعنی، چون کافر بر باطل است، زمانی که به جنگ تو آمد در کشتن او تردید نداشته باش.

 

4- لزوم کشتن کافران و امان ندادن به آنان، در میدان جنگ تا مرحله زمین گیرشدن دشمن

 

فضرب الرقاب حتّی إذا أثخنتموهم

آیه شریفه در مجموع بیانگر یکی از قوانین کارآمد و حیاتی در میدان جنگ است. خداوند، به رزمندگان مسلمان رهنمود داده است تا قبل از غلبه یافتن بر دشمن و زمین گیر ساختن او، اقدام به گرفتن اسیر نکنند; بلکه بی درنگ هر دشمنی که در مقابلشان قرار گرفت، بکشند.

 

5- اهتمام به گرفتن اسیر در میدان جنگ، قبل از متلاشی ساختن دشمن، کاری نادرست و مخالف اصول جنگ

 

فضرب الرقاب حتّی إذا أثخنتموهم فشدّوا الوثاق

از آیه شریفه استفاده می شود که خداوند، به سپاه اسلام شیوه و قانون جنگ و نکاتی را که موجب قوت و پیروزی آنان می شود آموخته است و به آنان تذکر داده که مبادا، به هوای گرفتن اسیر خود را به شکست بکشانند.

 

6- اسیرکردن نیروهای دشمن در میدان جنگ، امری مجاز پس از متلاشی کردن سپاه کفر و زمین گیر ساختن آنان

 

حتّی إذا أثخنتموهم فشدّوا الوثاق

 

7- لزوم اهتمام رزمندگان مسلمان، به نابودی سپاه کفر در مرحله نخست و نیندیشیدن به دیگر منافع و غنایم*

 

حتّی إذا أثخنتموهم فشدّوا الوثاق

گرایش به گرفتن اسیر، در یک احتمال ناشی از برخی تمایلات منفعت طلبانه و غنیمت جویانه بوده است. از این جهت خداوند، رزمندگان را از آن منع کرده و به هدف اصلی توجه داده است.

 

8- مجاهدان، موظّف به رعایت احتیاط و محکم بستن اسیران در میدان جنگ

 

فشدّوا الوثاق

 

9- ضرورت احتیاط در کارهای نبرد، تدبیر و محکم کاری است.

 

فشدّوا الوثاق

با الغای خصوصیت از مورد اسیران; از تعبیر «فشدّوا الوثاق» استفاده می شود که پس از زمین گیرشدن دشمن نیز باید امور جنگ را جدّی گرفت و باز هم با تدبیر پیش رفت.

 

10- عدم جواز کشتن دشمن، پس از زمین گیر شدن و قدرت نداشتن او بر دفاع*

 

فضرب الرقاب حتّی إذا أثخنتموهم

مفهوم «حتّی إذا أثخنتموهم»، ممکن است این باشد که پس از زمین گیر شدن دشمن و ناتوانی وی بر دفاع از خویش، کشتن او (ضرب الرقاب) لازم نیست; بلکه موقع اسیر گرفتن او «شدّوا الوثاق» است.

 

11- هدف اسلام از جنگ با کافران، دفع تجاوزها و هجوم آنان است; نه صرفاً کشتن ایشان.*

 

فضرب الرقاب حتّی إذا أثخنتموهم فشدّوا الوثاق

عبارت «فشدّوا الوثاق» احتمالاًاین معنا را افاده کند که پس از زمین گیر شدن دشمن، دیگر کشتن آنان لازم نیست; زیرا هدف که دفع شر و تهاجم آنان بوده حاصل شده است.

 

12- حکم خداوند در مورد اسیران: آزادی بلاعوض و یا رها ساختن آنان در قبال فدیه

 

فإمّا منّا بعد و إمّا فداء

 

13- اهتمام اسلام، به آزادی نیروهای به اسارت درآمده از دشمن

 

فشدّوا الوثاق فإمّا منّا بعد و إمّا فداء

پس از «فشدّوا الوثاق» ـ که دستور اسیر گرفتن دشمن را می رساند ـ خداوند، نخست به آزادی بلاعوض و سپس به آزادی آنان در قبال فدیه اشاره کرده است. از این ترتیب، می توان به نکته یاد شده دست یافت.

 

14- جهت گیری اصلی اسلام، به سمت عفو و امتنان و نه انتقام و سودجویی

 

فإمّا منّا بعد و إمّا فداء

از این که خداوند نخست موضوع عفو و گذشت بدون عوض را مطرح ساخته و در مرحله بعد، مسأله گرفتن «فدیه» را مجاز شمرده است، مطلب بالا استفاده می شود.

 

15- ممنوعیت کشتن نیروهای دشمن، پس از به اسارت درآوردن آنان*

 

فشدّوا الوثاق فإمّا منّا بعد و إمّا فداء

از مقابله «منّا» و «فداءً» با «ضرب الرقاب»، استفاده می شود که پس از اسارت، مسأله قتل مطرح نیست.

 

16- لزوم حفظ حالت جنگی و تهاجم بر دشمن، برای کشتن و اسیر گرفتن تا زمان فرو نشستن شعله های نبرد

 

حتّی تضع الحرب أوزارها

می توان گفت: «حتّی تضع...» غایت برای مجموع پیام آیه است که عبارت بود از یورش بر دشمن، برای نابود ساختن و اسیر گرفتن آنان.

 

17- رزمندگان، موظف به جنگیدن و اسیر گرفتن دشمن تا خلع سلاح آنان و فرونشستن جنگ*

 

فشدّوا الوثاق ... حتّی تضع الحرب أوزارها

ممکن است «حتّی تضع...» غایت برای گرفتن اسیران باشد; که از مضمون «فشدّوا الوثاق» به تلازم استفاده می شود.

 

18- عدم ضرورت به بند کشیدن اسیران، پس از فرو نشستن شعله های نبرد و شکست دشمن

 

فشدّوا الوثاق ... حتّی تضع الحرب أوزارها

بنابر این که «حتّی تضع ...» صرفاً غایت برای «فشدّوا الوثاق» باشد، برداشت بالا استفاده می شود.

 

19- امت اسلامی، موظّف به نبرد بی امان با جبهه کفر تا فرونشاندن شعله های شرارت آنان

 

فشدّوا الوثاق ... حتّی تضع الحرب أوزارها

خطاب آیه، می تواند به امت اسلامی در همه زمان ها باشد; یعنی، هرگاه جبهه کفر با اسلام به ستیز برخاست، مسلمانان موظف اند تا مرحله خلع سلاح جبهه کفر به مبارزه ادامه دهند. این مطلب از ملاک هایی که آیه به دست داده است (أثخنتموهم ... تضع الحرب) استفاده می شود.

 

20- خداوند، قادر بر انتقام از کافران، بدون دخالت نیروهای بشری

 

و لو یشاء اللّه لانتصر منهم

 

21- کافران، مستحق انتقام الهی

 

و لو یشاء اللّه لانتصر منهم

مفاد آیه این است که تنها مانع انتقام، مشیت الهی است و گرنه کافران، مستحق انتقام و مجازاتی سخت می باشند.

 

22- فرمان خداوند به جهاد، در عین قدرت او بر نابودسازی کافران، به منظور آزمایش آدمیان

 

و لو یشاء اللّه لانتصر منهم و لـکن لیبلواْ بعضکم ببعض

 

23- مشیّت الهی، نافذ و تخلف ناپذیر

 

و لو یشاء اللّه لانتصر منهم

 

24- عدم تعلق مشیّت الهی بر نابودسازی کافران، بدون تلاش و جهاد مؤمنان

 

و لو یشاء اللّه لانتصر منهم و لـکن لیبلواْ

«لو» برای امتناع است; یعنی، اگر خداوند بخواهد که کافران بدون حضور در جبهه نبرد نابود شوند، می تواند آنان را نابود کند; اما او چنین نخواسته است.

 

25- کافران، وسیله آزمایش مؤمنان

 

لیبلواْ بعضکم ببعض

مراد از «بعضکم ببعض» گروه مؤمنان، در برابر گروه کافران است که از صدر آیه استفاده می شود.

 

26- جهاد، وسیله آزمایش اهل ایمان

 

و لـکن لیبلواْ بعضکم ببعض

مورد اصلی آیه شریفه، جهاد است که آزمایش در چنین موردی مطرح شده است.

 

27- وعده خداوند، به حفظ و تداوم اعمال و تلاش های شهیدان

 

و الذین قتلوا فی سبیل اللّه فلن یضلّ أعمـلهم

مراد از «فلن یضلّ» ممکن است هدر نرفتن تلاش ها و ایثارگری های شهیدان، در دنیا باشد; یعنی، گرچه شهیدان خود چشم فرومی بندند; اما خداوند خود آرمان ها و تلاش هایشان را پاس می دارد.

 

28- کشته شدگان راه خدا، پیروزمندان صحنه آزمون الهی (جهاد)

 

و لـکن لیبلواْ بعضکم ببعض و الذین قتلوا فی سبیل اللّه فلن یضلّ أعمـلهم

خداوند، پس از معرّفی جهاد به عنوان آزمون مؤمنان و کافران، تنها به یک گروه نوید داده است و آن کشته شدگان راه حق و شهیدان اند. از این نوید استفاده می شود که پیروزمندان این آزمون همانان هستند.

 

29- تضمین قطعی پاداش شهیدان، از سوی خداوند

 

و الذین قتلوا فی سبیل اللّه فلن یضلّ أعمـلهم

«فلن یضلّ...» می تواند ناظر به آخرت باشد.

 

30- جنگ با کافران محارب، حرکت در مسیر خداوند است.

 

و الذین قتلوا فی سبیل اللّه

آنچه در صدر آیه شریفه مطرح شده است مبارزه بی امان با کافران در جبهه های نبرد است و خداوند، چنین مبارزه ای را «سبیل اللّه» نامیده است.

 

31- ارزش هر ایثار و مبارزه ای، به این است که در راه خدا و برای خدا باشد.

 

و الذین قتلوا فی سبیل اللّه

قید «فی سبیل اللّه»، بیانگر معنای بالا است.

آمادگی نظامی

اهمیت آمادگی نظامی 16

احکام 6، 12، 15، 18

استراتژی نظامی 4، 5، 6، 7

اسلام

ویژگیهای اسلام 14

اسیر

آزادی اسیر 12; احکام اسیر 6، 12، 15، 18; اهمیت آزادی اسیر 13; بستن اسیر 18; روش برخورد با اسیر 8; فدیه از اسیر 12; قتل اسیر 15; محکم بستن اسیر 8

اسیرگیری

موارد جواز اسیرگیری 5

امتحان

ابزار امتحان 25، 26، 28; امتحان با جهاد 22، 26، 28; امتحان با کافران 25; موفقیت در امتحان 28

انتقام

اهمیت ترک انتقام 14

ایثار

ملاک ارزش ایثار 31

ایمان

آثار ایمان به پیروزی مؤمنان 2; آثار ایمان به شکست کافران 2

باطل

آثار پیروی از باطل 3

جنگ

آثار اتمام جنگ 16، 17، 18; اسارت در جنگ 6; اسیرگیری در جنگ 5; اهمیت احتیاط در جنگ 9; اهمیت تدبیر در جنگ 9

جهاد

احکام جهاد 10; استقامت در جهاد 2; اهمیت جهاد 1، 4; جهاد دفاعی 3; فلسفه جهاد 11، 22

خدا

امتحانهای خدا 22، 28; پاداشهای خدا 29; حتمیت مشیت خدا 23; قدرت خدا 20; کیفیت انتقام خدا 20; مجاری مشیت خدا 24; مشمولان انتقام خدا 21; وعده های خدا 27

دشمنان

آثار شکست دشمنان 5، 10; اهمیت اسارت دشمنان 16، 17; اهمیت شکست دشمنان 16; اهمیت قتل دشمنان 16; خلع سلاح دشمنان 17; روش برخورد با دشمنان 10; شرایط قتل دشمنان 10; شکست دشمنان 17

دفاع

اهمیت دفاع 11

سبیل الله

اهمیت سبیل الله 31; موارد سبیل الله 30

شهیدان

بقای عمل شهیدان 27; پیروزی شهیدان 28; حتمیت پاداش شهیدان 29

عفو

اهمیت عفو 14

کافران

آثار شکست کافران 6، 19; انتقام از کافران 20، 21; اهمیت زمین گیری کافران 4; اهمیت قتل کافران 4; اهمیت مبارزه با کافران 19; اهمیت هلاکت کافران 7; جهاد با کافران 1، 4، 22، 24، 30; زمینه جهاد با کافران 3

مؤمنان

امتحان مؤمنان 25، 26; جهاد مؤمنان 24; زمینه استقامت مؤمنان 2

مبارزه

ملاک ارزش مبارزه 31

مجاهدان

مسؤولیت مجاهدان 7، 8، 17

محاربان

جهاد با محاربان 30

محرمات 15

مسلمانان

تکلیف مسلمانان 19

 

صوت

تصاویر ضمیمه