تفسیر آیات قرآن کریم – سوره روم – آیه 32 – کتاب تفسیر راهنما – تألیف آیت الله هاشمی رفسنجانی
مِنَ الَّذینَ فَرَّقُوا دینَهُمْ وَکَانُوا شیَعًا کُلُّ حِزْبٍ بمَا لَدَیْهِمْ فَرِحُونَ
[یعنی] از آنان که دینشان را شعبه شعبه کردند و گروه گروه شدند، در حالی که هر گروهی به آنچه نزدشان است دلخوش اند.
1 - هر گروهی از مشرکان، برای خود، دینی انتخاب کردند و در نتیجه، گروه گروه شدند.
من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا
2 - شرک، نابود کننده مایه های قِوام وحدت اجتماعی است.
المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا
3 - مشرکان مکّه، دارای گرایش ها و آیین های مذهبی مختلف بودند.
و لاتکونوا من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم
«المشرکین» به قرینه آیات قبل و سیاق، ممکن است مشرکان مکه باشد.
4 - باید از هرگونه اختلاف در دین و بر هم زدن وحدت اجتماعی، پرهیز کرد.
و لاتکونوا من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا
«من الذین فرّقوا» بدل از «من المشرکین» است. بنابراین، نهی «و لاتکونوا» آن را هم شامل می شود.
5 - اختلاف دینی، از عوامل دسته بندی و گروه بندی های اجتماعی است.
فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا
احتمال دارد ذکر «و کانوا شیعاً» پس از «فرّقوا» به خاطر توجه به این واقعیت است که: اختلاف دینی، گروه بندی اجتماعی را به دنبال دارد.
6 - اختلاف در دین و ایجاد دسته بندی، امری نکوهیده و مذموم است.
بل اتّبع الذین ظلموا أهواءهم ... و لاتکونوا من ... الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا
7 - کلّیه گروه هایی که اعتقادشان براساس شرک است، بر باطل اند.
و لاتکونوا من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم
«من الذین فرّقوا دینهم» بدل از «المشرکین» است و به خاطر توجه دادن به این حقیقت آمده است که اگر چه مشرکان، عقیده واحدی ندارند و گروه های عقیدتی مختلفی اند، اما همه، مشرک اند و باید از قرار گرفتن در صف هر کدام از آنها پرهیز شود.
8 - قبول بخشی از دین و رها ساختن جنبه های دیگر آن، عملی مشرکانه است.
و لاتکونوا من المشرکین . من الذین فرّقوا دینهم و کانوا شیعًا
مراد از «دین» می تواند اسلام باشد. متفرق ساختن آن، به معنای پذیرش بخشی از آن و قبول نکردن بخشی دیگر است. لازم به ذکر است که فعل ماضی «فرّقوا» در صورت یاد شده منسلخ از زمان می باشد.
9 - گروه های مختلف مشرکان، به روش و آیین مخصوص خویش، شادکام و مسرور بودند.
کلّ حزب بما لدیهم فرحون
مراد از «کلّ حزب» به قرینه «فرّقوا» و «شیعاً» ممکن است همان مشرکان باشند.
10 - هر حزب و دسته ای، تنها به آنچه خود باور دارد، دل خوش و مسرور است.
کلّ حزب بما لدیهم فرحون
11 - گروه بندی و حزب گرایی، پیش درامدی بر اختلاف مذهبی است.
فرّقوا دینهم ... کلّ حزب بما لدیهم فرحون
احتمال دارد «کلُّ حزب ...» به منزله تعلیل برای «فرّقوا دینهم» باشد; یعنی، آنان، دین خود را تجزیه کردند و یا در دین خود، اختلاف کردند، برای این که هر گروهی آنچه را که خود دارد، آن را می پسندد.
اتحاد
موانع اتحاد 2
اختلاف
آثار اختلاف دینی 5; اجتناب از اختلاف 4; اجتناب از اختلاف دینی 4; عوامل اختلاف دینی 11; ناپسندی اختلاف دینی 6
جامعه
آسیب شناسی اجتماعی 5
حزب گرایان
سرور حزب گرایان 10
حزب گرایی
آثار حزب گرایی 10، 11
دین
تبعیض در قبول دین 8; رد بخشی از دین 8; قبول بخشی از دین 8
شرک
آثار شرک 2
عمل
عمل شرک آلود 8; عمل ناپسند 6
گروهها
بطلان گروهها ی مشرک 7
گروه بندی
آثار گروه بندی 11; گروه بندی های اجتماعی 5; ناپسندی گروه بندی 6
مشرکان
پراکندگی مشرکان 1; سرور مشرکان 9; گروههای مشرکان 1، 9
مشرکان مکه
عقیده مشرکان مکه 3