تفسیر قرآن
  • صفحه اصلی
  • تفسیر قرآن
  • تفسیر آیات قرآن کریم – سوره اللیل– آیه5- کتاب تفسیر راهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی

تفسیر آیات قرآن کریم – سوره اللیل– آیه5- کتاب تفسیر راهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • نزول آیه (مکی)
  • سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸

فَأَمَّا مَن أَعْطَی وَاتَّقَی

پس هر که [در راه خداوند] بخشش کند و تقوا پیشه سازد،

 

1 - دسته ای از مردم، انفاقگر و اهل جود و تقوایند.

 

فأمّا من أعطی و اتّقی

مراد از «إعطاء» ـ به قرینه مقابله با «بخل» (در آیات بعد) ـ انفاق مال و جود و کرم است.

 

2 - سخاوت مندی، انفاق و تقواپیشگی، توصیه خداوند به تمام مردم

 

فأمّا من أعطی و اتّقی

ذکر پاداش نیک برای این گروه (در آیات بعد)، ترغیب مردم به اعطای مال و تقوا است.

 

3 - توأم بودن انفاق و تقوا با هم، شرط ارزش مندی آنها است.

 

من أعطی و اتّقی

 

4 - انفاق، پرهیز از ثروت اندوزی، تزکیه خواهی، سخاوت مندی و اخلاص، از نشانه های تقواپیشگی است.

 

أعطی و اتّقی

فعل «اتّقی» در مقابل فعل «استغنی» (در آیات بعد)، قرار گرفته و نقطه مقابل استغنا (ثروت اندوزی) را «تقوا» نامیده است. از طرف دیگر عطف «اتّقی» بر «أعطی» ـ که با عطف تفسیری یا سبب بر مسبب و یا عکس آن سازگار است ـ انفاق را نشانه تقوا قرار داده است. آیات آخر سوره ـ که از عنوان «من أعطی و اتّقی» با نامی دیگر (الأتقی . الذی یؤتی ماله یتزکّی ...) یاد کرده ـ مصادیق دیگر تقوا را بر شمرده است.

 

5 - «قال البزنطی: ... و سمعت الرضا(ع) یقول فی تفسیر «و الّیل إذا یغشی» قال: إنّ رجلاً من الأنصار کان لرجل فی حائطه نخلة و کان یُضِرّ به فشکا ذلک إلی رسول اللّه(ص) فدعاه فقال: اعطنی نخلتک بنخلة فی الجنّة فأبی فبلغ ذلک رجلاً من الأنصار یکنّی أبا الدحداح فجاء إلی صاحب النخلة فقال: بعنی نخلتک بحائطی فباعه فجاء إلی رسول اللّه(ص) فقال: یا رسول اللّه قد اشتریت نخلة فلان بحائطی، قال: فقال رسول اللّه(ص) فلک بدلها نخلة فی الجنّة فأنزل اللّه تبارک و تعالی علی نبیّه(ص) «...فأمّا من أعطی» یعنی النخلة «و اتّقی و صدّق بالحسنی» بوعد رسول اللّه(ص)...;(1)

 

بزنطی گفت: از امام رضا(ع) شنیدم که در تفسیر «و الّیل إذا یغشی» سخن می گفت و فرمود: در باغِ مردی از انصار درخت خرمایی متعلق به شخص دیگری بود و آن شخص [به هنگام استفاده از درخت] به مرد انصاری زیان می رساند. مرد انصاری از این عمل به رسول خدا(ص) شکایت کرد; رسول خدا(ص) صاحب درخت را فراخواند و به او فرمود: درخت خرمایت را در ازای یک اصله درخت خرما در بهشت، به من واگذارکن و آن مرد امتناع کرد. پس این خبر به مردی از انصار رسید که کنیه او «ابودحداح» بود. وی نزد صاحب آن درخت رفت و گفت: آن درخت خرمایت را در ازای باغ من به من بفروش، او هم فروخت. آن گاه ابودحداح نزد رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: درخت خرمای فلانی را در عوض باغ خود خریدم، رسول خدا(ص) به او فرمود: تو به جای آن درخت، درختی را در بهشت مالک هستی. پس خدای تبارک و تعالی بر پیامبرش [این آیه را] نازل فرمود: «فأمّا من أعطی» مقصود [بخشیدن ]درخت خرما است «و اتّقی و صدّق بالحسنی» مقصود [تصدیق ]وعده رسول خدا است».

 

6 - «عن علی بن الحسین(ع) قال: کان رجلٌ موسرٌ علی عهد النبیّ(ص) فی دار [له ]حدیقة و له جار له صِبْیَةٌ فکان یتساقط الرُطب عن النخلة فیَشُدُّون صِبْیانُه یأکلون فیأتی الموسر فیُخرِج الرطب من جوف أفواه الصِبْیة فشکی الرجل ذلک إلی النبیّ(ص) فأقبل وحده إلی الرجل فقال: بعْنی حدیقتک هـذه بحدیقة فی الجنّة فقال له الموسر: لا أبیعک عاجلاً بآجل فبکی النبیّ(ص) و رجع نحو المسجد فلقیه أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب(ع) فقال له: یا رسول اللّه مایبکیک؟ لا أبکی اللّه عینیک فأخبره خبر الرجل الضعیف و الحدیقة فأقبل أمیرالمؤمنین حتّی استخرجه من منزله و قال له، بعْنی دارک قال الموسر: بحائطک الحِسْیِ فصفق علی یده و دارَ إلی الضعیف فقال له: دُرْ إلی دارک فقد ملککها اللّه ربّ العالمین و أقبل أمیرالمؤمنین(ع) و نزل جبرائیل علی النبیّ(ص) فقال له: یامحمد إقرء «و الّیل إذا یغشی و النهار إذا تجلّی و ما خلق الذکر و الاُنثی» إلی آخر السورة فقام النبیّ(ص) فقبّل بین عینیه ثمّ قال: بأبی أنت قد أنزل اللّه فیک هـذه السورة کاملة;(2)

 

از امام سجاد(ع) روایت شده که شخص ثروتمندی در زمان پیامبر(ص) در خانه ای ساکن بود که [در آن خانه ]باغی بود و برای او همسایه ای بود که چند کودک خرد سال داشت و هر زمان که خرمای رسیده از درخت می افتاد، کودکان می دویدند که آن خرما را بخورند. آن مرد ثروتمند می آمد و خرما را از داخل دهان آن کودکان بیرون می آورد. آن مرد نزد پیامبر(ص) شکایت کرد. حضرت به تنهایی نزد صاحب خانه رفت و فرمود: باغ خود را در ازای باغی در بهشت به من بفروش. آن مرد گفت: نقد را به نسیه نمی فروشم. پیغمبر گریست و به طرف مسجد بازگشت پس امیرالمؤمنین علی(ع) حضرت را ملاقات کرد و گفت: ای رسول خدا! چه چیز تو را به گریه انداخته است؟ خداوند چشمان تو را گریان نسازد. حضرت داستان آن مرد ضعیف و باغ را به او خبر داد و امیرالمؤمنین(ع) نزد آن مرد رفت و او را از منزل خواست و گفت: خانه ات را به من بفروش. او گفت: می فروشم در ازای بستانت که هموار و آبگیر است. علی(ع) دست خود را[ به علامت قبول بیع] بر دست او زد و به سوی آن مرد ضعیف رفت و فرمود: به خانه خود برگرد، پروردگار عالمیان آن خانه را به ملک تو درآورد. امیرالمؤمنین برگشت و جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و به او گفت: ای محمد! بخوان «و الّیل إذا یغشی...». پیامبر(ص) برخاست و پیشانی حضرت علی(ع) را بوسید و فرمود: پدرم فدای تو! خداوند این سوره را کامل درباره تو نازل فرمود».

اخلاص

آثار اخلاص 4

ارزشها

ملاک ارزشها 3

امام علی(ع)

فضایل امام علی(ع) 6

انصار

قصه مرد انصار ی 5

انفاق

آثار انفاق 4; تقوا در انفاق 3; توصیه به انفاق 2; شرایط انفاق3

انفاقگران 1

ایمان

ایمان به وعده های محمد(ص) 5

تزکیه

آثار تزکیه 4

تقوا

توصیه به تقوا 2; نشانه های تقوا 4

ثروت اندوزی

آثار اجتناب از ثروت اندوزی 4

خدا

توصیه های خدا 2

روایت 5، 6

سخاوت

آثار سخاوت 4; توصیه به سخاوت 2

سخاوتمندان 1

گروههای اجتماعی 1

متقین 1

محمد(ص)

گریه محمد(ص) 6

پی نوشت ها :

1. قرب الاسناد حمیری، ص 355، ح 1273; نورالثقلین، ج 5، ص 589، ح 9.

2. تفسیرفرات کوفی، ص 565، ح 1; بحارالأنوار، ج 41، ص 37، ح 15.

 

صوت

تصاویر ضمیمه