هاشمیچگونهسردار سازندگیلقبگرفت؟
روزنامه بهار
یک هفته از درگذشت سردار سازندگی ایران گذشت، سیاستمداری که به داشتن ذهنی اقتصادی و خلاق شهره بود. اکبر هاشمی رفسنجانی، سیاستمداری که پیش از آنکه سیاستمدار باشد، بین اقتصادیها به داشتن ایدههای نو و دیدگاههای توسعهای معروف بود. سیاستمداری که اقتصاددانان او را تئوریسین اقتصاد پس از جنگ میدانند و سیاستمداران او را سکاندار اعتدال در سیاست. در دوران ریاست جمهوری او اتاقهای بازرگانی دوباره پا گرفتند و برای بازنگری در سیاستهای کلی اصل ۴۴ تلاشهای بسیاری انجام داد. او را پایهگذار برنامهریزی نوین در ایران میدانند، زیرا تهیه و تدوین برنامههای پنج ساله از دوران ریاستجمهوری او آغاز شد. هاشمی رفسنجانی ذهن بسیار برنامهریز و خلاق در مسائل اقتصادی داشت. اعتقاد عمیق او به برنامهریزی سبب شد تا نهاد برنامهریزی در ایران پس از انقلاب دوباره جایگاه مهم خود را بازیابد. پایهگذار برنامههای توسعهای بعد از انقلاب در ایران، هاشمی رفسنجانی است. اگرچه این برنامهها تا پایان برنامه سوم به طور جدی پیگیری شد و پس از روی کار آمدن محمود احمدینژاد، توجه به این برنامهها نیز به فراموشی سپرده شد، اما او هرگز از پای ننشست و برای احیای برنامههای توسعهای در مجمع تشخیص مصلحت نظام تلاش بسیاری کرد. در تمام سالهایی که برنامههای توسعه - چهارم و پنجم - مورد بیتوجهی قرار داشت، هاشمیرفسنجانی چراغ مجمع را برای برنامهریزان روشن نگه داشت.
مشاور معاون اجرایی رئیس جمهوردر خصوص نقش هاشمیرفسنجانی در تقویت بخش خصوصی پس از دهه ۶۰ میگوید: آزادسازی اقتصادی و تقویت بخش خصوصی از دوره اول ریاست جمهوری هاشمی آغاز شد و کشور که در شرایط اقتصاد کوپنی بود با آزادسازی اقتصادی رو به رو شد. محسن بهرامیارضاقدس در گفتوگو با ایلنا اظهار داشت: هاشمی رفسنجانی در شرایطی سکان امور اجرایی کشور را بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ عهدهدار شد که ۴ استان جنوبی و جنوب غربی کشور با خاک یکسان شده بود و نقاط دیگر میهن اسلامی در اثر حملات هوایی رژیم صدام آسیب جدی دیده بود. وی افزود: در آن زمان کارخانجات تعطیل بودند و تولید زمینگیر شده بود. به خصوصتولیداتی که در جهت نیازهای جنگ فعال بودند. فضای کسب و کار همچنان تحت تأثیر شرایط جنگ بود و بسیاری از زیرساختهای کشور از بین رفته بود. در آن زمان نیروگاهها کفاف مصرف برق را نمیدادند و خانهها شاهد خاموشیهای مکرر بود و برق بهاندازه کافی نبود زیرا سدهای کشور بهاندازه کافی نبودند و در بسیاری از شهرها آب شرب مصرفی با مشکل مواجه بود.
وی ادامه داد: سیمان، فولاد، آلومینیوم، محصولات پتروشیمی، نفت و واحدهای پایین دستی نفت به شدت از دانش فنی و تکنولوژی روز آن زمان دور مانده بودند و به دلیل روابط غیرعادلانه بین المللی که در فضای جنگ بین ما و کشورهای توسعه یافته و ابرقدرتها برقرار بود عملاً همه آنها از کشور متخاصم (عراق) حمایت میکردند و همه از دشمنان ایران بودند. بهرامی گفت: در آن زمان دانش فنی و تجهیزات را به ما نمیدادند و هر جا میتوانستند کارشکنی میکردند، ما در زمینههای مختلف صنعتی، اقتصادی و بازرگانی و به ویژه موضوع نفت، بسیار عقب ماندگی داشتیم و سرمایههای انسانی و مادی ما در دوران جنگ، صرف دفاع از مرزهای جغرافیایی و عقیدتی کشور شده بود. وی ادامه داد: بسیاری از نیروهای مدیریتی کشور در شرایط بسیار نامناسبی از جهات مختلف قرار داشتند به ویژه در حوزه اقتصاد، صنعت، بازرگانی، نفت و دانش فنی.
وی تصریح کرد: در آن شرایط، سکان اجرایی کشور با توجه به کفایت آیت الله هاشمیرفسنجانی به ایشان سپرده شد. بهرامی افزود: انتخاب ایشان بعد از افتخاراتی بود که در دوران دفاع مقدس کسب کرده بودند و در سمت فرماندهی جنگ پایان پیروزمندانهای را برای جنگ تدارک دیدند. ایشان از عناصر اصلی شکل دهی مذاکرات قطعنامه ۵۹۸ و آتش بس بودند، مردم هم با توجه به شناخت از ایشان آیت الله را به عنوان رییس جمهور انتخاب کردند. وی گفت: در شرایطی که کشور بدهکار بود و نفت زیادی پیشفروش شده بود و با کشورهای دیگر قطع رابطه بودیم کلیه بدهیها استمهال شد و در زمان ایشان بازسازی کشور آغاز شد.
بهرامی تصریح کرد: دوره ریاست جمهوری آقای هاشمی به دوران سازندگی در کشور مشهور شد و همه زیرساختها با توجه به محدودیت امکانات، بازسازی شدند و کشور از نظر تعداد سدهای ساخته شده رکورد برجا گذاشت. همچنین میزان تولیدات محصولات زیربنایی نظیر مس، فولاد، آلومینیویم، سیمان و محصولات پتروشیمی افزایش یافت. کارخانجاتی نظیر ایدرو و ایمیدرو در زمان ایشان در اوج فعالیت خود قرار گرفتند و بسیاری از طرحهای اولویت دار در کشور اجرا شدند به گونهای که تولید ناخالص ملی افزایش یافت و با این ارقام بخشی از بدهیهای کشور پرداخت شد وتراز تجاری کشور و فاصله صادرات به واردات کمتر شد و بخش عمدهای از نیازهای وارداتی تأمین شدند. وی گفت: حجم واردات کم شد و متقابلاً با تولید کالاهای صادرات محور به میزان صادرات کشور اضافه شد. در همین زمان و در میانه راه، بحث آزادسازی اقتصادی که یکی از ضرورتهای آن زمان بود مطرح شد.
بهرامی گفت: آزادسازی اقتصادی و تقویت بخش خصوصی از دوره اول ریاست جمهوری ایشان آغاز شد و کشور که در شرایط اقتصاد کوپنی بود با آزادسازی اقتصادی رو به رو شد. دولت را کوچک کردند و کارها به بخش خصوصی واگذار شد. بهرامیگفت: اولین بانک و بیمه بخش خصوصی با حمایت هاشمی تأسیس شد و زمینه واگذاری بنگاههای واقعی به بخش خصوصی فراهم شد. بحث یکسانسازی نرخ ارز برای اولین بار در دولت هاشمی مطرح شد و بساط ارز چند نرخی که گرفتاری زیادی به وجود آورده بود برچیده شد.
هاشمی رفسنجانی بهشدت به توسعه ایران علاقهمند بود. او همواره در مثالهای خود از مالزی به عنوان کشوری که میتواند الگوی ایران باشد، یاد میکرد. علاقهمند بود، ایران در مقام اقتصادهای نوظهور قرار بگیرد. اقتصادهایی که رشدهای اقتصادی دو رقمی دارند و در کوتاهمدت توانستند توسعهیافته شوند. به توصیههای اقتصاددانان بسیار توجه میکرد. در مسیر این تلاش برای توسعه ایران، منتقدان و دشمنان بسیاری هم داشت. اگرچه منتقدان او منکر فعالیتهای زیربنایی در هشت سال دولت سازندگی نبودند، اما معتقد بودند که سبک و شیوه فعالیت اقتصادی دولت هشت ساله هاشمی، فرهنگ نظام سرمایهداری را در کشور پیاده کرده است. دیدگاهی که حالا بعد از یک دهه آنچنان نتایج اصرار بر چنین دیدگاهی ناکارآمدی خود را نشان داده و خود همان منتقدان به دنبال اجرای دیدگاههای هاشمی رفسنجانی هستند و تغییر موضع دادهاند.
دولت هاشمی به دولت سازندگی مشهور بود؛ بیش از ۶۰ سد مخزنی در دوران ریاستجمهوری او ساخته شد. دولت سازندگی در شرایط دشوار، شاخصهای اقتصادی مثبتی برای کشور رقم زد. هرچند که برخیها تورم ۵۰ درصدی دوران او را به عنوان یک کارنامه ناموفق مثال میزنند، اما هاشمی در همان دوران بیشترین شغل را در کشور ایجاد کرد و در عین حال رشد تولید ناخالص داخلی ۱۴. ۱ درصدی، رشد سرمایهگذاری ۸. ۳ درصدی، رشد اقتصادی ۱۲. ۱ و نرخ بیکاری ۹. ۱ درصدی از اعدادی بود که در دولت او به ثبت رسید. این در حالی است که متوسط نرخ بیکاری در دولت هاشمی رفسنجانی ۱۰. ۵ درصد بوده است و تنها سالی که نرخ بیکاری در این دولت تکرقمی شده سال ۷۵ با ۹. ۱ درصد بوده است.