مقالات
  • صفحه اصلی
  • مقالات
  • رازهای اقتصاد هاشمی رفسنجانی --- یادداشت یحیی ال اسحاق

رازهای اقتصاد هاشمی رفسنجانی --- یادداشت یحیی ال اسحاق

  • پنجشنبه ۲۳ دی ۱۳۹۵
در دوران پس از جنگ تحمیلی، جبران خسارت‌های جنگ حدود هزار میلیارد دلار برآورد می‌شد، کشور نیازمند توسعه بود و مردم هم از انقلاب خود توقعاتی داشتند آن‌هم با همه کمبودهایی که بود و ارز و سرمایه‌ای که نبود.

آیت‌الله هاشمی رفسنجانی مردی بود که جدای از وجهه سیاسی و انقلابی، در اقتصاد نیز از چهره‌های سیاست‌ساز و اثرگذار محسوب می‌شد. حضور مرحوم هاشمی رفسنجانی در حوزه‌های نظری و عملی اقتصاد کشور به همان روزهای اول انقلاب برمی‌گردد؛ او در هر جایگاهی که بود، سخنرانی‌های بسیار تاثیرگذاری در این دوره داشت؛ بی‌شک خطبه‌های آیت‌الله هاشمی در نماز جمعه با موضوع عدالت اجتماعی از یادها نمی‌رود.

دوران جنگ، با توجه به جایگاه مرحوم هاشمی رفسنجانی به‌عنوان فرمانده جنگ و همچنین از آنجا که شرایط جنگی، اقتصاد ویژه جنگی نیز می‌طلبید، از جمله دوره‌های بارز تاثیرگذاری آیت‌الله رفسنجانی بر حوزه‌های اقتصادی کشور بود. 

وی در چگونگی بسیج منابع کشور در خدمت جنگ نقش کاملا جدی داشت و با ایجاد معاونت‌های جنگ در وزارت‌خانه‌ها و سازماندهی آنها در نهاد ریاست جمهوری، عمده امکانات تولیدی، توزیعی وانسانی کشور را در مسیر جنگ هدایت کرد؛ کاری که دقیقا تاثیرگذار هم بود و کارها را به سامان کرد.

بعد از جنگ نیز کشور به‌گونه‌ای دیگر نیازمند اقتصادی ویژه بود. در دوره سازندگی، در کنار اقتضائات دوره سازندگی و ترمیم خسارت‌های جنگ، باید برای برای توسعه کشو زمینه‌سازی می‌شد ضمن اینکه انتظارات متراکم شده مردم از انقلاب نیز در این دوره باید پاسخ داده می‌شد؛ آنها می‌خواستند مشکلات رفع شود و برنامه ریزی‌های عقب افتاده و آسایشی که انتظار داشتند محقق شود.

همین مسائل، اقتصاد دوره سازندگی را ویژه می‌کرد؛ در آن روزگار، جبران خسارت‌های جنگ حدود هزار میلیارد دلار برآورد می‌شد، کشور نیازمند توسعه بود و مردم هم از انقلاب خود توقعاتی داشتند آن‌هم با همه کمبودهایی که بود و ارز و سرمایه‌ای که نبود.

در دولت دوم سازندگی که من وارد وزارت بازرگانی دولت هاشمی شدم، کل منابع ارزی کشور 10 میلیارد دلار بود آن هم به صورت یوزانس. در این‌ شرایط، تامین نیاز کشور از گندم و روغن و برنج گرفته تا بقیه نیازهای عمومی، بیش از 10 هزار قلم کالا می‌شد که در داخل به قدر کافی وجود نداشت و باید از مسیر واردات تامین می‌شد اما کل ارزی که به صورت یوزانس مدت‌دار 6 ماهه در اختیار وزارت بازرگانی بود به سه میلیارد دلار می‌رسید.

با این پول باید همه اقلام مورد نیاز را تامین می‌کردیم و در عین حال باید زمینه سرمایه گذاری نیز آماده می‌شد؛ یعنی علاوه بر نیازهای جاری کشور، نیازهایی هم برای سرمایه گذاری وجود داشت چراکه کشور قرار بود در مسیر توسعه و سازندگی هم قرار بگیرد. به عنوان نمونه ما در آن دوران، کشور سالانه به 200 هزار تن انواع لاستیک خودرو و ماشین نیاز داشت و کل تولید داخلی هم به 70 هزار تن می‌رسید و مابقی باید وارد می‌شد تا نیاز کشور بالانس شود.

از دیگر سو در آن وضعیت تنگنای منابع، قرار بود برای ایجاد کارخانه لاستیک‌سازی هم سرمایه‌گذاری شود. در آن دوران برای تحقق این امر، از مجموع واردات لاستیک کشور حدود 80 هزار تن کم کردیم و منابع رها شده از این محل را برای ساخت و توسعه 10 کارخانه لاستیک‌سازی اختصاص دادیم. دولت سازندگی، برای سرمایه گذاری، توسعه و سازندگی کشور یا باید پس‌انداز می‌داشت که نداشت، یا باید استقرض می‌کرد که قرار نبود استقراض کند و یا باید از محل کم کردن واردات کار را پیش می‌برد که برد.

در حقیقت در این شرایط، کشور با تامین دو سوم یا نصف نیاز موجود اداره می‌شد تا برای توسعه وسازندگی کشور هم مهلتی باشد؛ زمینه‌سازی برای همه طرح‌های مختلف دوره سازندگی، از 40 سدی که ساخته شد تا راه‌ها، نیروگاه‌ها، صنایع پتروشیمی و دیگر سرمایه گذاری‌ها همگی از محل کم کردن واردات بود.

حقیقتا اداره کشور با تامین نیمی از نیاز کشور و هدایت منابع به سمت سرمایه‌گذاری‌های توسعه‌ای کار سختی بود، در این شرایط تورم هم ایجاد می‌شد ضمن اینکه انتظارات مردم هم بود و از آن سو، سرمایه گذاری‌های آتی هم مطرح بود. رئیس دولت سازندگی، دوران سختی را مدیریت کرد؛ از بارزترین خصوصیات آیت‌الله هاشمی رفسنجانی این بود که هم در حوزه‌های نظری مسلط بود و الگو و مدل داشت و هم در حوزه اجرا و مدیریت مسلط بود یعنی اینطور نبود که در حوزه‌های اجرایی مع‌الفارق باشد؛ روحیه واگذاری کارها به مردم را هم داشت. او عمیقا معتقد بود که کارها باید در دست مردم باشد مگر جایی که مردم نتوانند یا امکان حضور آنها نباشد یا حوزه استراتژیک باشد و نیازمند اقدام و حضور دولت.

مرحوم آیت‌الله هاشمی، در طول هشت سال پربار دوران ریاست‌جمهوری، در شئون مختلف اقتصادی داخل شد و به تنظیم امور پرداخت، بعد از آن در پست ریاست مجلس در حوزه قوانین مربوط به اقتصاد، هوای این حوزه را داشت و از آن به بعد نیز از زاویه تشخیص مصلحت نظام نظاره‌گر اقتصاد بود. اگر به کل دوره حضور آیت‌الله رفسنجانی در سیاست‌گذاری کشور نگاه کنید، او همیشه به تناسب اقتضائات زمانی و مکانی و با توجه به امکانات کشور چه در حوزه نظر و چه در حوزه مدیریت و اجرا یک نگاه ویژه عملیاتی به اقتصاد داشت.

مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، در اقتصاد استعداد داشت، در تصمیم‌گیری، استوار و در حوزه اجرا، مسلط و مرد اقدام و عمل بود.