حدیث دیگران
  • صفحه اصلی
  • حدیث دیگران
  • دلنوشته حسن روحانی برای سردار سازندگی

دلنوشته حسن روحانی برای سردار سازندگی

  • تهران
  • چهارشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۵
آیتاهلل هاشمی اگرچه سیاستمداری بزرگ بود و بزرگان جهان درباره او از همین منظر نگریستهاند، اما واقعیت این است که صاحب شخصیت دینی برجستهای نیز بود. درک دینی او چه از لحاظ فقهی و چه از لحاظ قرآنی درکی ممتاز و دست اول بود. هاشمی مجتهدی مسلم و مفسری مبرز بود. بیست و یک جلد تفسیر راهنما و سی و سه جلد فرهنگ قرآن که وی مطالعات مربوط به این آثار را عمدتاً در سالهای زندان انجام داده، میراث گرانقدر ایشان برای فرهنگ دینی است. استواری منش و بینش آیتاهلل هاشمی بازتابی از عمق غور او در فرهنگ دینی است

سم اهلل الرحمن الرحیم َّ ْح َم ُن َُهُم الر َ َ ع ِمُل َّ وا الصالِ َح ِ ات َ س ْیج َع ُل ل اِ َّن الّ َ ذین َ آمُنوا و ً )سوره مریم آیه 96) ُ ّدا و آیتاهلل اکبر هاشــمی رفسنجانی را از بیش از پنج دهه قبل میشناختم؛ ایامی که مبارزه کردن و انقالبی بودن هزینهای گزاف داشت. بیش از نیم قرن همراهی به من فرصت داد تا شاهد برگ خوردن زندگی مردی باشم که کلیت زندگی او اصولی مشــخص داشت و از این جهت اصولگرا بود؛ هیچگاه از اصالح امور جامعه غافل نگشت و از این جهت اصالحطلب بود. همیشه راه اعتدال را بر افراط و تفریط مقدم میداشت و از ایــن نظر اعتدالگــر بود و البته همزمان هیچگاه از آنکــه ادراکات جدید خود از دنیــا و باالخص مردم را به رسمیت بشناسد و در راستای تحقق خواست ایشان عمل کند نهراسید؛ بر این مبنا مردم گرا بود. همین امر اســت که سبب میشود برخی زندگی سیاسی آیتاهلل هاشمی رفسنجانی را به دورههای مختلف تقسیم کنند. اما واقعیت آن اســت که ایشــان بر نهج همان اصولی پیش رفت که از ابتدا داشت و جهتگیری سیاسیاش را با همان قطبنمایی تنظیم کرد که اســام و مردم، مغناطیــس آن بودنــد. خصایص آیتاهلل هاشــمی را میتوان بر همین اســاس تعریف کرد. آیتاهلل هاشمی اگرچه سیاســتمداری بزرگ بود و بزرگان جهان درباره او از همین منظر نگریســتهاند، اما واقعیت این است که صاحب شخصیت دینی برجستهای نیز بود. درک دینی او چــه از لحاظ فقهی و چه از لحاظ قرآنی درکی ممتاز و دســت اول بود. هاشــمی مجتهدی مسلم و مفسری مبرز بود. بیســت و یک جلد تفسیر راهنما و سی و سه جلــد فرهنگ قرآن که وی مطالعات مربوط به این آثار ً در ســالهای زندان انجام داده، میراث گرانقدر را عمدتا ایشان برای فرهنگ دینی است. استواری منش و بینش آیتاهلل هاشمی بازتابی از عمق غور او در فرهنگ دینی است. جز این نیز انتظار نمیرفت. آنکه چنین در کالم خدا عمیق شده باشد، از گوهرهای ایمان و اندیشه دینی چنان برخوردار خواهد شد که صبر، توکل و تعهد در قلب او به اوج میرسد. هاشــمی توسعهگرا بود. این خصیصه بیشتر در تفسیر جهتگیری اقتصادی آیتاهلل هاشــمی بیان شده، اما واقعیت در پس این تفســیر پنهان مانده است. هاشمی از آن جهت توســعهگرا بود که درمــان دردهای مردم را در توســعه مییافت. او به چشــم خود دیده بود که جهان توســعهیافته ســطح باالتری از رفاه و آرامش در معیشــت و کیفیت زندگی را بهواســطه توسعه برای مردم فراهم ســاخته اســت. عالقه وی به امیرکبیر نیز از همین جهت بود. امیرکبیر نیز دغدغه مردم داشــت و ســربلندی و عظمت این ســرزمین را طلب میکرد. مخالفانش کوشــیدند تا توسعهخواهی آیتاهلل هاشمی را به اشــرافیگری تفسیر کنند و البته گاهی هم موفق شدند و این انگاره باقی ماند تا آنگاه که به هنگام مرگ تصویرها از خانه وی و ســبک زندگــیاش پرده از این سوءتعبیرها برداشت. هاشــمی اگرچه بینشی توســعهگرا داشت اما از مسیر اعتدالی فراتر نرفت. همین مشــی اعتدالگرایی وی را قادر ســاخته بود یک عمر تندی و تیزی طعنهها را به جان بخرد و از کوره در نرود. تکیهگاه جریانهای سیاسی بود و همگان پیش وی ســخنی برای گفتن داشتند و میدانســتند که میتوانند با صبر، سعه صدر و درایت او راهی میان دشــواریها و پیچیدگیهای سیاســی جامعهای بیابند که هنوز در آن نظم سیاسی مبتنی بر احزاب بنا نشده است. چه بسیار مستشار کسانی میشد که پیشتر بر وی سخت تاخته بودند و دلسوز و پناهگاه افراد و گروههایی بود که بر او توهین روا داشــته بودند. هاشــمی این مشــی و منش را نیز برای مردم در خود پرورانیده بود. آیتاهلل هاشــمی به کنه این واقعیت پی برده بود که مردم متکثر، گوناگون و با سالئق و نظرات ً باور داشت که نمیتوان مردم را رنگارنگ هستند و عمیقا به پیروی از یک سلیقه و نظر وادار کرد. این تنوع و تکثر مسبب پیچیدگی و پیدایش مواضعی است که نمیتوان آنها را یکسان دید و مناقشه میان آنها را پایان بخشید. این مرد بزرگ مسائل اجتماعی را پیچیده و چندوجهی میفهمید و میدانســت که گروههای سیاســی درگیر مناقشات و رقابتهایی میشوند که راهکارهای مشخص و معینی ندارد. این درک از مردم و سیاست به او نشان داده بود که باید از مسیر گفتوگو، تعامل و آشتیجویی سیاسی، مشکالت پیش روی توسعه و بهروزی مردم را مورد به مورد، رفع و تعدیل کرد. آیتاهلل هاشمی به سنت گفتوگو باور داشت و برای گروهها و جریانهای سیاسی همچون پدری بزرگوار عمل میکرد. واسطه گفتوگوی مردم با قدرت سیاسی میشد و خواست قدرت را به زبان مردم بیان میکرد. آیتاهلل هاشــمی رفسنجانی معمار بزرگ روابط و سیاست خارجی جمهوری اسالمی ایران نیز هست. روابط خوب جمهوری اسالمی ایران با چین، ژاپن، شــوروی سابق، هندوســتان، کشورهای منطقه خلیجفارس و کشورهای آسیای میانه که پس از فروپاشی ً توسط ایشان معماری شده شوروی پدید آمدند، عمدتا اســت. ویژگیهای سیاست خارجی آیتاهلل هاشمی را در ســه خصیصه میتوان خالصه کرد: توسعهخواهی، عملگرایی و منطقهگرایی. آیتاهلل هاشــمی سیاست خارجی را در خدمت توســعه ایران میخواست و از این منظر سیاست خارجی وی ادامه سیاست داخلی او بود. وی سیاســت خارجی را برای پیشبرد اهدافی که مردم برای آن انقالب کرده بودند میخواســت. همان اهدافی را کــه در جریان دولت ســازندگی دنبــال میکرد در

سیاست خارجی او نیز بازتاب مییافت. سیاست خارجی عملگرایانه نیز اصل دیگر عملکرد وی بود. اگرچه معمار روابط اســتراتژیک با شوروی سابق بود اما در لحظهای که احســاس کرد به رسمیت شناختن جمهوریهای تازهاستقاللیافته شوروی به نفع منافع ملی ایران است، لحظهای تردید نکرد. ماجــرای مکفارلین نیز صورت دیگری از عملگرایی وی را نشــان میداد و در جریان تصمیمهــای منتهی به پایان جنگ نیز نمود دیگری از این رویه را میتوان یافت. آیتاهلل هاشمی به منطقه پیرامون ایران اولویت میداد. ایشــان میدانست که برای توسعه ایران نیازمند امنیت منطقهای هستیم و ایران را در دل منطقهای میدید که همگان ساکن این کشتی هستند و آسیب دیدگی کشتی منطقه را به نفع هیچ یک از ســاکنان آن نمیدانست. شــکلگیری روابط با عربستان در دوران ایشان و بهبود روابط با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، نمونهای از منطقهگرایی آیتاهلل هاشمی بود. روابط شخصی وی با سران کشــورهای عربی و آسیای میانه نمودهایی از درک منطق سیاست در این منطقه بود و همان گونه که واکنشها به رحلت ایشــان نشان داد، سران کشورهای منطقه تجربه متفاوتی از نوع سیاستورزی او داشتند. آیتاهلل هاشــمی بر اثــر تربیت دینــی اصیل و درک عمیق از جریانات فکری جهان اســام، اتحاد شــیعه و سنی را از اصول انقالب اسالمی میدانست. وی بارها بر تندرویهای شیعه و سنی نقد کرده و تندرویهای هر ّ دو مذهب اســامی را مخل وحدت اسالمی میدانست. وحدت اسالمی و مسأله جهان اسالم از ابتدا برای آیتاهلل هاشمی معنا داشت و کتاب مسأله فلسطین نمودی از عالئق عمیق ایشان به مسائل جهان اسالم است. هاشمی بر مبنای مشــی اعتدالی، تندرویهــای پیروان هر دو مذهب اسالمی را تقبیح میکرد و تا آخر عمر بر همین راه اصرار ورزید. کتــاب زندگی ایشــان را از هر جا باز کنیم، ســادگی، بیریایی، امید، صبر، دوراندیشــی، حلم و سخاوت را در آن میبینیم. او از مکنت دنیا، در حد نیاز معمولی خود، چیزی کم نداشت که به هوس آن وارد معرکه سیاست و قدرت شود و مخاطرات آنرا بپذیرد. ورود او در سیاست به صدق و صفا بود و آنگاه که پیمانه عمرش تمام شد، همچنــان در همان حــال این عرصه را ترک کرد و این ْ ِنی َ ْد ِخل َ ِّب ا ُقل ر َ دعا در حق وی به نیکی اجابت شــد: و ِّ ِی من َ ْ اج َع ْل ل َ َج ِ ص ْد ٍق و َ ْخ ِر ْج ُ نی م ْخــر ُم ْد َخ َ ــل ِ ص ْد ٍق وا ً )سوره اسرا آیه 80.) ً نَّ ِصیرا ْ َطانا لَّ ُد َ نک ُ سل نه ایمانش و نه انقالبی بودنش هیچکدام متظاهرانه نبود، او همانطور خــود را مینمود که بود. او هرچند خود را مکلف به تکالیف سنگین میدید و شانه خود را زیر بارهای سنگین میبرد اما از این که دیگران را به تکلف اندازد ابا داشــت. او به معنای واقعی کلمه »جوانمرد« بود و آیین ّ فتوت را در حق همگان به خوبی ادا کرد. او چنان در این ّات در راه خدمت به اخــاق حمیده اوج گرفت که به کر دین، انقالب و مردم، جان و آبروی خود را به قربانگاه برد. این خصیصه وی در نیت او برای توســعه نیز آشکار بود. آیتاهلل هاشمی تیر تهمتها و طعنهها را به جان خرید اما از خیرخواهی برای مردم دست برنداشت و از این جهت در طلب راحتی برای مردم بود. کارنامه سیاسی و عملکرد سیاستی وی در تاریخ بررسی و نقد خواهد شد و همچون هر سیاستمدار دیگری درباره وی داوری میشود. کارنامه او ترکیبی از موفقیتهای بزرگ و البته اهدافی است که محقق نشــده و به مانند هر انسان دیگری، ممکن است اشــتباهاتی نیز در کارنامه وی وجود داشته باشد که به اندازه بزرگی و سنگینی مسئولیت او قابل نقد و بررسی اســت؛ اما اینها مانع از قضاوت مثبت درباره دغدغه وی برای ایران و مردم نخواهد شــد. آیتاهلل هاشمی در فراز و فرودهای انقالب و چالشهای ســنگین و مردافکن آن همچون کوه، آرام و استوار ایستاد و هیچگاه در تکانههای شدید نلرزید. ایشان از آغاز نهضت در کنار رهبری انقالب، راه را برای پیشبرد اهداف انقالب باز کرد، سینه خودش را در برابر تیرهای تخریب قرار داد و در مســیر پیشرفت انقالب و اســتقرار تمام آنچه برای ســامان یافتن نظام سیاسی نوپا الزم بود، حکم خطشکن را داشت. هوش و کیاست کمنظیرش را در خدمت مردم آورده بود و خالقانه راههای نو را برای حل مشکالت مردم و پیشرفت و آبادانی کشور جستجو میکرد. آیتاهلل هاشمی »چراغ امید« بود و با مثبتاندیشــی خود، به همه برای حرکت و خروج از موضع انفعال، روحیه و توان میبخشید. اگر امیدواری او به حل مشــکالت و سرانجام روشن حوادث نبود تا حال بســیاری از همراهان انقالب در میانه راه از ادامه مســیر خســته و دلسرد شده و گوشه عزلت گرفته بودند. همه سختیهایی که او با اتکا به قدرت الیزال الهی و ایمان به ّسنتهای قطعی ربوبی امیدوارانه تحمل کرد، به آسانی بدل شد و روسیاهی برای طعنه زنندگان و سستعنصران باقی ماند. در این روزها بسیاری در مدح و منقبت آن عزیز ّ سخن گفتند و مطلب نوشتند، اما هیچ سخنی به بلندا، عمق، صفا و صمیمیتی که در پیام رفیق و هم ســنگر دیرین او، رهبری معظم انقالب اسالمی بود، نرسید. این جانب کمتر ســراغ دارم دوستانی را که چنین صادقانه نســبت به هم بیندیشند، در وصف هم سخن بگویند و اجازه ندهند آیینه یک رنگی و عشق و محبتشان به خوش آمد این و آن و مصلحتاندیشیهای دنیایی مشوب و تیره شود. این دو هنوز هم رفیق و همراه و پشتیبان و دلسوز هم هســتند و هیچکس نمیتواند در پیوند عمیق میان این دو خللی وارد کند، چنان ّ که وسوسه خناسان و خدعه شیاطین نیز در این پیوند، گسستی ایجاد نکرد. اصلیترین یادگار هاشــمی »منطق و راه« اوست که در دسترس و پیش روی ماســت. این است آن چیزی که آرمانهای او را در ادامه زمان محقق میکند و هاشــمی رفسنجانی را به عنوان راهنمایی حاضر، صادق، دلســوز، مخلص، آگاه و مجرب میشناســاند. تشــییع باعظمت پیکر آیتاهلل هاشمی نشان داد که توسعهخواهی و مشی اعتدالی وی برای مردم مقبول شــده است. اعتدال هاشمی وی را در مســیر انقالب حفظ کرد و اگرچه به فرموده مقام معظم رهبری، اجتهادهای خویش را داشت اما این از تبعیت وی از والیت رهبر معظم انقالب چیزی نکاست و ارادتش به ایشان همواره افزون شد. انقالب برای تداوم راه خویش به مردانی نیاز دارد که آرزوی ایرانی توسعهیافته و پراقتدار و سرشار از فرصتهای عادالنه برای شکوفایی مردمانش در سر داشته باشند؛ مردانی که این آرزو را از مسیر اعتدال در منش دنبال کنند. ً

 

والسالم علیه یوم ولد و یوم مات و یوم یبعث حیا