حدیث دیگران
  • صفحه اصلی
  • حدیث دیگران
  • خاطرات سیدعلی گرامیان از ریز نقشی آیت الله هاشمی رفسنجانی

خاطرات سیدعلی گرامیان از ریز نقشی آیت الله هاشمی رفسنجانی

«شیخی ریز نقش اما مانند فلفل تند و تیز است»

  • تهران
  • شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۷
خاطرات حجت‌الاسلام سیدعلی گرامیان ، نویسنده‌ی کتاب «آیت الله هاشمی رفسنجانی آنگونه که من می‌شناختم»

در آستانه‎ی چهلمین سالگرد انقلاب هستیم. سه مرحله‌ی پیشین انقلاب یعنی تکوین، تثبیت و توسعه را پشت سرهم گذاشته‌ایم می دانیم که از همان اولین گام‌ها آیت الله هاشمی رفسنجانی را به خوبی می‌شناختید اولین تصویری که از ایشان در ذهن دارید چه چیزیست؟

سال‌ها قبل از پیروزی انقلاب با یکی از بستگان صحبت می‌کردیم سخن از حسینیه ارشاد به میان آمد ایشان به من گفتند: افراد برجسته‌ای به این مکان دعوت می‌شوند از جمله آقایان مطهری، شریعتی، فلسفی و آقای هاشمی رفسنجانی. او شیخ ریز نقشی است اما مانند فلفل تند و تیز است تعبیر او جرقه‌ای به دلم زد و علاقمند به دیدارش شدم و او را فردی خوش برخورد، صمیمی، هوشمند، مبارز، مقاوم و مدبر دیدم.

تا جایی که مطلع هستیم تابستان ۵۷ کمیتهٔ روحانیت را به همراه شهید مطهری و شهید بهشتی تشکیل دادید و قرار بود برای رفع مسالهٔ شوروی خدمت امام «ره» در پاریس برسید اما گویا مشورت با آیت الله هاشمی کاملاً مشکل را حل کرد. لطفاً در این‌باره توضیح دهید؟

 کمیتهٔ مرکزی روحانیت مبارز را بزرگانی چون آیت الله مطهری و بهشتی بنیان کردند و من عضو روحانیت مبارز شرق تهران بودم. تابستان ۵۷ در یکی از ییلاقات کرج فرزندم از بلندی افتاد و دستش شکست جهت درمانش خیلی اتفاقی با پسر علامه وحیدی آشنا شدم که دکتر مجربی بود و تازه از آلمان بازگشته بود ایشان از من پرسید: «امام خمینی «ره» می‌گویند شاه باید برود، آمریکا هم باید برود مگر می‌شود؟ گیرم شاه رفت آمریکا چگونه ممکن است برود؟ بر فرض محال آمریکا برود شما با شوری چه خواهید کرد؟ ما با شوروی هزار و سیصد کیلومتر مرز مشترک داریم او به آب‌های گرم خلیج فارس چشم دوخته وصیت پطر کبیر را هم دارند. اگر بگویید مردم ما مسلمانند و در برابر شوروی جلودار هستند مردم افغانستان هم مسلمان بودند آنجا را شوروی با ۵۰ هزار افراد حزب خلق گرفت، ایران صد برابر برایش ارزش دارد.»

در آن زمان من سؤال دکتر را در کمیتهٔ منطقه‌ای روحانیت مطرح کردم اما کسی جوابی نداشت. گفتند برایت گذرنامه تهیه می‌کنیم بروی پاریس محضر امام خودتان این سؤال را نزد ایشان مطرح کنید و جواب بیاورید، چون ممکن است این سؤال بسیاری از افراد باشد. من خوشحال از رفتن به پاریس و زیارت امام بودم که بین هفته حاج آقای کرباسی زنگ زدند و گفتند: آقای هاشمی رفسنجانی از زندان آزاد شده‌اند، اگر مایلید شب به دیدار ایشان برویم. در آنجا سوالم را مطرح کردم و پاسخ این بزرگوار سفرم را باطل کرد؛ آیت الله گفت: «ما از شوروی نگرانی نداریم زیرا شوروی از یکی از راه‌ها می‌تواند وارد یک مملکت شود؛ یا از راه ارتش یا از راه دهقانان و یا از طریق کارگران. شوروی بین ارتش هیچ نفوذی ندارد زیرا طی ۲۵ سال گذشته امریکا و اسرائیل آنقدر روی این ارتش کار کرده‌اند که این ارتش امریکایی است اما کمونیستی نیست، از راه دهقانان هم نمی‌تواند زیرا شوروی هیچ نفوذی بین دهقانان ندارد در میان کارگران یک درصد دارد که مهم نیست میان دانشگاهیان و معلمان افرادی دارد اما آن هم قابل کنترل است.» در آن جلسه من ایشان را یک روحانی هوشمند و متفاوت دیدم.

مهم‌ترین و تاثیرگذار ترین تصمیمات آیت الله هاشمی در جنگ چه بود؟ فکر می‌کنید اگر آقای هاشمی نبود ما با چه بحران‌هایی روبرو بودیم؟

ایشان ضمن مقاومت و پایداری در جنگ همواره در پی آن بود که یک حملهٔ سرنوشت‌ساز و پیروزمندانه زمینهٔ پایان دادن به جنگ را فراهم کند. سرانجام پایان دادن آبرومندانه به جنگ از ابتکارات ارزشمند ایشان بود.

مشی آقای هاشمی سخت گیرانه و تنگ نظرانه نبود و به قول شهید بهشتی جذبش در حد اعلی و دفعش در حد ضرورت بود اما چرا بعد از جنگ کاملاً بر مسائل اقتصادی و سیاسی تاکید کردند و جهش‌های فرهنگی در آن دوره کمرنگ بود؟

همین سؤال را در زمان ریاست جمهوری ایشان که در خدمتشان بودیم بعضی از روحانیون مطرح کردند و ایشان در جواب گفتند: «ما که بودجه‌ی فرهنگی را کم نکرده‌ایم، به علاوه حوزه‌های علمیه، مساجد، منابر، وعاظ و مبلغین هم که هستند و کار خودشان را انجام می‌دهند بعد از جنگ کشور تخریب شده و باید به بازسازی و آبادانی آن رسیدگی شود.»

آیت الله هاشمی خود مورخ زندگی‌شان بودند اما چرا باز هم در مورد زندگی‌شان ابهاماتی از طرف برخی جریان‌های سیاسی صورت می‌گیرد؟ مهم‌ترین ابهامات زندگی ایشان چیست؟ کدام بخش‌های زندگیشان را ناگفته گذاشتند؟

ایشان در برخوردها خیلی ساده و بدون ابهام و پیچیدگی حرف می‌زد که از شجاعت و صداقت ایشان نشات می‌گرفت. آنچه که بعضی جریان‌های سیاسی مطرح می‌کنند صادقانه نیست. آن‌ها به انگیزه سیاسی ابهام تراشی می‌کنند. البته هرکسی می‌تواند ناگفته‌هایی داشته باشد. به نظر من ایشان هم مطالبی داشتند که به خاطر مصالح انقلاب به زبان نیاوردند.

امام خمینی در مورد آیت الله فرمودند: «هاشمی زنده است تا نهضت زنده است» جدیداً مستندی ساخته شده که مورد انتقاد شدید بیت ایشان قرار گرفته است. علت اینگونه حملات به ایشان چیست که حتی بعد از فوتشان ادامه یافته است؟

دراینگونه موارد به انگیزه‌های سیاسی تحریفاتی علیه ایشان صورت گرفته و می‌گیرد، بعضی از نام و یاد ایشان نگرانند. یک علت معاندت با ایشان آن بود که اگر ایشان در مصدر امور بودند آن‌ها نبودند. روزی از ایشان سؤال کردم چطور است که هم اصلاح طلبان با شما مخالفت می‌کنند هم اصول گرایان. گفتند چون من این‌ها را می‌شناسم. اگر من باشم از آن‌ها استفاده نمی‌کنم. کاری هم بهشان ندارم ولی در کارها از آن‌ها استفاده نمی‌کنم.

آیا آیت الله هاشمی در طول زندگی خود دگردیسی یا تغییر معناداری داشتند؟ آیا آیت الله هاشمی دهه ۷۰ با آقای هاشمی دهه ۹۰ متفاوت است؟

به نظر می‌رسد در دهه ۹۰ واقع بین‌تر شده بودند.

می دانیم آقای روحانی به واسطه‌ی حمایت آیت‌الله هاشمی بیشتر شناخته شد نظرتان در این باره چیست؟

این درست است. عامه‌ی مردم آقای روحانی را نمی‌شناختند. اگر حمایت‌های آقای هاشمی و بعضی از شخصیت‌ها نبود، روحانی رییس جمهور نمی‌شد.

چرا عملکرد دولت روحانی که بیشتر کابینه خود را با وزرای کابینه هاشمی بسته است متفاوت بود؟ فوت ایشان آیا تاثیری در مسیر دولت روحانی داشته است؟

هرکسی هاشمی نمی‌شود. یک روز آقای ترکان همین سخن را گفت. هاشمی راهنما و پشتیبان بزرگی برای آقای روحانی بود. با فوت آقای هاشمی آقای روحانی این پشتیبان را از دست داد.

خودتان مشهدی هستید رویکرد آیت الله به مشهد چه بود؟ مهم‌ترین تغییراتی که در زمان ریاست جمهوری ایشان در مشهد پدید آمد را چه می دانید؟

رسیدگی ایشان به مشهد همانند سایر شهرستان‌ها و استان‌ها بود با چند ویژگی. یکی ایجاد راه آهن بین سرخس و مشهد و اتصال آن به ترکمنستان که کاری استراتژیک بود. دیگری ایجاد سد دوستی روی رودخانه مشترک بین ایران و ترکمنستان و دیگری توسعه‌ی گازرسانی به شهرها و روستاها با استفاده از گاز خانگیران به علاوه‌ی اینکه با وجود شخصیتی چون آیت الله طبسی ایشان خاطرشان از مشهد جمع بود. ایجاد پروژه مترو در راه آهن تهران باعث شد که مشهد الگوبرداری کند و دارای خطوط مترو بشود.