خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی جمع آوری اسلحه ها پس از پیروزی انقلاب به روایت هاشمی
جمع آوری اسلحه ها پس از پیروزی انقلاب به روایت هاشمی تاریخ : 23/11/1357 تا چندین روز پس از پیروزی انقلاب، هنوز تیراندازی و تا حدودی ناامنی در تهران و برخی از شهرهای بزرگ ادامه داشت و حتی حمله به اماکن دولتی، ورود غیر مجاز به منازل اشخاص، هرج و مرجهای خیابانی و زدوخوردهای پراکنده دیده میشد و گفته میشد در روزهای درگیری 21 و 22 بهمن، برخی از مردم و بعضی از گروههای سیاسی، اسلحههای بسیاری را ـ از هر جایی که به دستشان رسیده بود، مثل پادگانها و کلانتریها ـ برده بودند و گزارشهای اولیه حاکی از آن بود که بیش از 300 هزار قبضه اسلحه در دست مردم عادی است؛ حتی پسرم محسن که در آن موقع جوانی 18 ساله بود، از کلانتری و ساواک منطقه سلطنت آباد، یک کلت و یک اسلحه یوزی ـ از نوع اسرائیلی ـ به دست آورده بودکه بعدآ تعریف کرد اسلحه یوزیاش، توسط گروهی از افراد وابسته به گروهگها، در یک ایست و بازرسی شبانه، مصادره شد و کلت را نیز به یکی از کمیتههایی که برای دریافت اسلحههای مردم، در مساجد تشکیل شده بود، برگردانده است.به هر حال در چنین شرایطی طبیعی بود که حفظ امنیت توسط کمیتهها، به صورتی کامل، امری دشوار و حتی غیر ممکن به نظر برسد. به همین دلیل به نظر ما خلع سلاح عمومی یک ضرورت بود؛ هر چند که همین گروههای سیاسی که دارای واحدهای شبه نظامی بودند، با آن مخالفت میکردند. امام هم در پیامی که یک روز بعد از پیروزی انقلاب صادر کردند، ضمن فراخواندن ملت برای ساختن ایران، به این مسأله توجه کردند و فرمودند: "باید تمام اسلحههایی که در دست مردم است، جمع شود. هر کس اسلحهای پیدا کرد باید به مسجد محل خود ببرد و به امام جماعت مسجد تحویل بدهد و بعد این اسلحهها از مسجد به کمیته آورده شود و کمیته این اسلحه را در اختیار سربازان اسلامی که برای دفاع از اسلام و مسلمین تدارک دیده شدهاند، میگذارد. فقط باید این سربازان، مسلح باشند و دیگران نیازی به اسلحه ندارند، تسلیحات باید زیر نظر کمیتهها باشد..." و در پیام دیگری نیز اسلحههایی که به دست مردم افتاده را از بیتالمال مسلمین و خرید و فروش آنها را حرام دانستند و از مردم خواستند که این اسلحهها را به کمیته مخصوصی که از طرف نخست وزیر تشکیل شده است، تحویل دهند و شاید این اولین ماموریت رسمی برای اولین نهاد انقلابی بعد از پیروزی بود. منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری