خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی آخرین حربه و شکست رژیم به روایت آیت الله اکبر هاشمی

خاطرات آیت الله هاشمی رفسنجانی – انقلاب و پیروزی آخرین حربه و شکست رژیم به روایت آیت الله اکبر هاشمی

  • شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۵۷

آخرین حربه و شکست رژیم به روایت آیت الله اکبر هاشمی تاریخ : 21/11/1357 رژیم در حال فروپاشی بود. آنها می‌دیدند که فرصت چندانی ندارند و باید تصمیم نهایی را بگیرند. ما تحلیل‌مان این گونه بود که به همین روش هم اگر یک ماه نهضت ادامه پیدا کند، رژیم دیگر هیچ چیزی نخواهد داشت. شاید اگر آنها اعلام حکومت نظامی نمی‌کردند، سیر حوادث صورت دیگری به خود می‌گرفت. از مدتها قبل یک بحث جدی در رژیم شاه وجود داشت؛ یک عده طرفدار خشونت بودند و می‌گفتند: "برای چه چیزی صبر می‌کنیم، با یک کشتار وسیع برای مدت طولانی راحت می‌شویم"، گاهی تعبیر شده بود که همه تهران را خراب می‌کنیم و سلطنت را نجات می‌دهیم و بعد پایتخت بهتری می‌سازیم. صحبت از بمباران وسیع تهران و قتل عام مردم در خیابانها بود. ولی با توجه به تزلزلی که در ارتش ایجاد شده بود، در تصمیم‌گیری ناموفق بودند و کج‌دارومریز رفتار می‌کردند.فکر خشونت در آخرین لحظات پیروز شد زیرا آنها دیدند که رژیم در حال فروپاشی است، بنابراین تصمیم گرفتند با خشونت با مردم برخورد کنند و برنامه خشونت هم به طور طبیعی با اعلام حکومت نظامی و آوردن نیروها به خیابان و ضربه زدن به مراکز قدرت مردم همراه بود؛ قطعآ امام و افراد موثر در انقلاب، نخستین قربانیان این تصمیم بودند. ما هم از درون رژیم خبرهایی می‌شنیدیم که ممکن است به این نقطه ـ اعلام حکومت نظامی ـ برسند و این برای ما نگران کننده بود.عصر روز 21 بهمن، ناگهان خبر دادند که حکومت نظامی اعلام شده است. آن زمان جزو لحظات حساس ما بود. ما از وقتی مذاکراتمان با دولت بختیار به نتیجه نرسیده بود، انتظار چنین وضعی را داشتیم و احتمال این کار را می‌دادیم.لحظه اعلان حکومت نظامی، لحظه اوج ماجرا بود؛ زیرا هر لحظه بعد از آن، نگرانیهای ما بیشتر و بیشتر می‌شد. به همین دلیل خدمت امام رسیدیم و با ایشان مفصل صحبت کردیم. امام با طمأنینه خاصی فرمودند: "باید بگوئیم، مردم فرمان حکومت نظامی را اطاعت نکنند" این سخن امام بر نگرانیهای جمع ما افزود. آیت‌الله طالقانی و مهندس بازرگان تاکید داشتند که اگر چنین شود، حتما حمام خون راه می‌افتد. به همین دلیل تلاش کردند که نظر امام را تغییر دهند، اما موفق نشدند. امام تصمیم خودشان را گرفته بودند. بیانیه‌ای دادند و از ارتشی‌هایی که به مردم پیوسته بودند، حمایت و تشکر کردند و از بخشی از نیروهای مسلح انتقاد کردند و به مردم هم گفتند: "اعلامیه امروز حکومت نظامی خُدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچ وجه به آن اعتنا نکنند...". مردم نیز به این فرمان امام گردن نهادند و نه تنها به خانه‌ها نرفتند، بلکه با تجمعهای پراکنده در سطح شهر، علناً مخالفتشان را با حکومت نظامی اعلام کردند و این مقدمه شکست کودتا و حکومت نظامی بود، زیرا به این ترتیب حکومت نظامی قبل از آنکه اصلاً به اجرا در آید عملاً لغو شده بود.این فرمان امام یک ودیعه آسمانی بود. در آن لحظه این تصمیم بسیار مهم و سرنوشت ساز بود و باید آن را اوج حرکت و تصمیمات مهم امام در راه هدایت انقلاب دانست؛ اگر مردم به خانه‌ها می‌رفتند، قطعآ نیروهای مسلح خیابانها را اشغال می‌کردند و بر اوضاع مسلط می‌شدند و خیلی زود هم می‌توانستند به مرکزیت انقلاب و مردم ضربه بزنند. البته مطمئن بودیم که سرانجام با حرکتهای انقلابی مردم و نیروهای مسلح وفادار به انقلاب، انقلاب پیروز می‌شود ولی با هزینه‌ای بسیار سنگین. ما پیش از این، خطر یک برخورد سخت نظامی را پیش بینی می‌کردیم؛ هر چند کسانی از جمع ما عقیده داشتند، نهایتآ ارتش درگیر نمی‌شود یا مثلا آمریکاییها به آن نحو آشکار دخالت نمی‌کنند، ولی به هر حال احتمال درگیری را می‌دادیم. بنابراین آماده مقابله بودیم و عملا هم درگیری شروع شد، ولی چون نیروهای مسلح خودشان دچار اختلاف بودند و جمع قابل توجهی از آنها قبل از آمدن امام وعده‌ای هم بعد از آمدن ایشان به انقلاب پیوسته بودند، آنها دیدند که امکان اجرای فرمان حکومت نظامی نیست و وقتی فهمیدند که باید با مردم و بخشی از نیروهای مسلح درگیر شوند و ارتش هم فرمان نمی‌برد، احساس شکست کردند.خنثی شدن حکومت نظامی، رژیم را از ادامه حیات مایوس کرد، چون این آخرین حربه و آخرین تیر در ترکش بود. این شکست کسانی را که در داخل اندکی نگران و متزلزل بودند، به آینده امیدوار و دلشان را محکم کرد و این در حالی بود که گروهی از فرماندهان ارتش، که هنوز حامی شاه و رژیم سلطنتی بودند، با حمایت خارجی‌ها در جستجوی آخرین راه حل، یعنی اقدام به کودتا، گردهم آمده بودند. منبع: کتاب هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات 58-1357 ، انقلاب و پیروزی، زیر نظر عباس بشیری