تفسیر آیات قرآن کریم – سوره کهف – آیه ۱۸ – کتاب تفسیر راهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی
وَتَحْسَبُهُمْ أَیْقَاظًا وَهُمْ رُقُودٌ وَنُقَلِّبُهُمْ ذَاتَ الْیَمِینِ وَذَاتَ الشِّمَالِ وَکَلْبُهُم بَاسطٌ ذرَاعَیْهِ بالْوَصِید لَوِ اطَّلَعْتَ عَلَیْهِمْ لَوَلَّیْتَ مِنْهُمْ فِرَارًا وَلَمُلِئْتَ مِنْهُمْ رُعْبًا
و آنان را بیدار می پنداری در حالی که در خوابند و ایشان را به جانب راست و به جانب چپ می گردانیم و سگشان بر درگاه غار دو ساعد خود را گسترانیده است. اگر به آنان سر می کشیدی روی از آنان برتافته و می گریختی و از دیدنشان پر از ترس می شدی.
1- اصحاب کهف، با احساس امنیت از خطر دشمن، در غار به خواب رفتند.
و هم رقود
2- خواب اصحاب کهف، به گونه ای بود که هر بیننده ای آنان را بیدار می پنداشت.
و تحسبهم أیقاظًا و هم رقود
«یَقِظ» به شخص بیدار گفته می شود و «أیقاظ» جمع آن است. «رقود» جمع «راقد» است و «راقد»; یعنی، شخصی که به خواب رفته است.
3- پیکر و اعضای بدن اصحاب کهف، در تمام مدّتی که در خواب بودند، آسیبی ندید و تغییر چشم گیری نیافت.
و تحسبهم أیقاظًا و هم رقود
مفاد جمله «تحسبهم...» این است که هر بیننده ای، اگر در دوران خواب اصحاب کهف، به آنان نظر می افکند، نه تنها آن ها را اجسادی از هم گسیخته نمی یافت، بلکه انسان هایی به خواب رفته نیز نمی دید; یعنی، آن ها، افرادی بیدار به نظر می آمدند که حیات عادی خود را می گذرانند.
4- خداوند، پیکرهای اصحاب کهف را در زمان چیرگی خواب بر آنان، به راست و چپ گردش می داد.
و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال
5- گردیدن اصحاب کهف به چپ و راست، از عوامل مصونیّت آنان در برابر آسیب های جسمی بود.*
و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال
اسناد «نقلّب» (گرداندن) به خداوند، در جمله «نقلّبهم...» گویای این است که این تغییر حالت، از الطاف الهی بوده است. بیان این نکته، پس از اشاره به خواب اصحاب کهف، می تواند ناظر به برخی از علل سالم ماندن بدن آنان باشد.
6- اصحاب کهف، به هنگام آرمیدن در غار، سگی به همراه خود داشتند.
و کلبهم بـسط ذراعیه بالوصید
7- سگ اصحاب کهف، در مدّت خواب طولانی آنان، ساق دستان خود را گشوده و بر دهانه غار خوابیده بود.
و کلبهم بـسط ذراعیه بالوصید
«وصید» به آستانه دربّ گفته می شود.
8- سگ اصحاب کهف نیز مانند خود آنان، در سلامت کامل بود.
و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال و کلبهم بـسط ذراعیه بالوصید
9- جسم سگ اصحاب کهف، در مدّت خواب طولانی آنان، بی حرکت بود و به راست و چپ نمی گردید.*
و نقلّبهم ذات الیمین و ذات الشمال و کلبهم بـسط ذراعیه بالوصید
10- سگ اصحاب کهف، بر جامعه مشرک و گمراه، شرافت داشت.
و کلبهم بـسط ذراعیه بالوصید
یاد کردن از سگ اصحاب کهف و تصویر حالت اش، بلکه برشمردن آن در جمع اصحاب کهف، در آیات بعد (رابعهم کلبهم...)، تعریضی است به آنان که اصحاب کهف را یاری نکردند و با آنان همگام نشده و به پای سگ آنان نیز نرسیدند.
11- همراه داشتن سگ و نگه داری از آن در برخی از موارد، جایز است .
و کلبهم بـسط ذراعیه بالوصید
12- اهلی بودن سگ و بهره بردن انسان از آن، سابقه ای طولانی در تاریخ بشر دارد.
و کلبهم بـسط ذراعیه بالوصید
13- آرمیدن اصحاب کهف در غار، به گونه ای بود که اگر کسی به جایگاه آنان دست می یافت، از ناحیه آنان احساس خطر می کرد و می گریخت.
لو اطلعت علیهم لولّیت منهم فرارًا
به قرینه جمله «لبثنا یوماً أو بعض یوم» ـ در آیه بعد ـ که گویای پیدا نشدن تغییر عمده ای در جسم اصحاب کهف است، می توان دریافت که چهره آنان هول ناک نگردیده، بلکه کیفیت قرار گرفتن آنان در غار، منظره آنان را رعب انگیز ساخته بود.
14- منظره اصحاب کهف، رعب آور و فرو برنده بینندگان در ترس و وحشتی فراگیر
لو اطلعت علیهم ... لملئت منهم رعبًا
15- بیدارنمایی اصحاب کهف، دارای نقشی به سزا در هول انگیز ساختن منظره آنان
و تحسبهم أیقاظًا ... لملئت منهم رعبًا
16- منظره هراس انگیز اصحاب کهف، در حالت خواب، وسیله ای الهی برای حفاظت آنان
و نقلّبهم ... لو اطلعت علیهم لولّیت منهم فرارًا و لملئت منهم رعبًا
ضمیر فاعلی در «نقلّبهم...» قرینه است بر این که تمام ویژگی های یاد شده برای اصحاب کهف، عنایت و لطف خداوند بر آنان بوده است و به تناسب مورد می توان فهمید که هدف مورد نظر از آن الطاف، حفاظت آنان از خطرها و آسیب ها بوده است.
17- خوابگاه اصحاب کهف، از دید مردم پنهان بود و کسی بر آن واقف نمی شد.
لو اطلعت علیهم
حرف «لو» در «لو اطلعت...» برای امتناع است و بر میسّر نبودن اطّلاع دلالت دارد.
18- خداوند، امور این جهان را از طریق اسباب و علل به انجام می رساند.
و تحسبهم أیقاظًا و هم رقود و نقلّبهم ... و لملئت منهم رعبًا
خداوند، برای حفاظت از اصحاب کهف، جسم آنان را پهلو به پهلو می کرد و منظره آنان را منظره افرادی بیدار و با هیبت قرار داد. به کاراندازی این اسباب طبیعی، بدون نیاز به آن، نشان دهنده سنت خداوند بر نقش دادن به اسباب و علل است.
19- «عن أبی جعفر(ع) فی قول اللّه: «...لولّیت منهم فراراً و لملئت منهم رعباً» قال: «إنّ ذلک لم یُعنَ به النبی(ص)... لـکنّه حالهم التی هم علیها;
از امام باقر(ع) روایت شده که درباره این سخن خدا «... لولّیت منهم فراراً و لملئت منهم رعباً» فرمود: همانا، در این آیه، پیامبر(ص) قصد نشده ... و مقصود، تجسم حالتی است که اصحاب کهف بر آن حالت بودند».(1)
20- «عن الصادق(ع) فی قصّة أصحاب الکهف أنّه قال: ... لهم فی کلّ سنة نقلتان ینامون ستة أشهر علی جنوبهم الیمنی و ستة أشهر علی جنوبهم الیسری...;
از امام صادق(ع) در قصّه اصحاب کهف، روایت شده که فرمود: ... برای آنان، در هر سال، دو گردیدن بود: شش ماه بر پهلوی راست شان و شش ماه بر پهلوی چپ شان می خوابیدند...».(2)
احکام 11:
اصحاب کهف:
اصحاب کهف در غار 13; امنیت اصحاب کهف 1; بدن اصحاب کهف 4; ترس از اصحاب کهف 13، 14 ، 15، 16، 19; خواب اصحاب کهف 1، 3، 4، 5; سگ اصحاب کهف 6، 7 ، 9; سلامت بدن اصحاب کهف 3، 5; سلامت سگ اصحاب کهف 8; فرار از اصحاب کهف 13; فضیلت سگ اصحاب کهف 10; قصه اصحاب کهف 1، 2، 3، 4، 5، 6، 7، 8، 9، 13، 14، 15، 17، 19، 20; گردش بدن اصحاب کهف 4; محافظت اصحاب کهف 16; ویژگیهای خواب اصحاب کهف 2، 13، 15، 16، 20; ویژگیهای غار اصحاب کهف 17
خدا:
افعال خدا 4، 18; مجاری اراده خدا 18
روایت 19، 20:
سگ:
احکام سگ 11; تاریخ نگهداری سگ 12; نگهداری سگ 11
عوامل طبیعی:
نقش عوامل طبیعی 18
گمراهان:
بی ارزشی گمراهان 10
مشرکان:
بی ارزشی مشرکان 10
نظام علیت 18:
پی نوشت ها :
1. تفسیر عیاشی، ج 2، ص 324، ح 12; نورالثقلین، ج 3، ص 251، ح 37.
2. تفسیر قمی، ج 2، ص 33; نورالثقلین، ج 3، ص 248، ح 29.