تفسیر قرآن
  • صفحه اصلی
  • تفسیر قرآن
  • تفسیر آیات قرآن کریم- سوره الاحقاف- آیه15 – کتاب تفسیرراهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی

تفسیر آیات قرآن کریم- سوره الاحقاف- آیه15 – کتاب تفسیرراهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • نزول آیه (مکی)
  • سه شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸

وَوَصَّیْنَا الْإِنسَانَ بوَالِدَیْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ کُرْهًا وَوَضَعَتْهُ کُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّی إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِینَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزعْنِی أَنْ أَشْکُرَ نِعْمَتَکَ الَّتِی أَنْعَمْتَ عَلَیَّ وَعَلَی وَالِدَیَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِی فِی ذُرِّیَّتِی إِنِّی تُبْتُ إِلَیْکَ وَإِنِّی مِنَ الْمُسْلِمِینَ

 

و انسان را به احسان درباره پدر و مادرش سفارش کرده ایم، مادرش او را با مشقّت حمل کرد و با مشقّت بزاد و مدّت حمل او تا بازداشتنش از شیر سی ماه است، [او به تدریج بزرگ می شود] تا وقتی که به قوّت [فکری] خود نائل شود و به چهل سال برسد، می گوید: پروردگارا! به دلم بینداز تا شکر نعمت تو را که بر من و بر پدر و مادرم ارزانی داشته ای ادا کنم و تا کار شایسته ای انجام دهم که از آن خشنود می شوی و برای من در نسلم شایستگی پدید آور، همانا من به سوی تو بازگشتم و به یقین من از تسلیم شدگانم.

 

1- سفارش خداوند به انسان ها، در مورد نیکی به پدر و مادر

 

و وصّینا الإنسـن بولدیه إحسـنًا

 

2- احسان به پدر و مادر، همواره مورد توجه موحّدان و مایه دست یابی آنان به بهشت

 

جزاء بما کانوا یعملون . و وصّینا الإنسـن بولدیه إحسـنًا

بیان «وصّینا الإنسان...» ـ در پی «جزاء بماکانوا یعملون» ـ بیانگر این ارتباط است که یکی از وظایف مورد عمل یکتاپرستان، احسان به پدر و مادر است.

 

3- انسان در معرض لغزش نسبت به حقوق والدین و سهل انگاری در احسان به آنان

 

ووصّینا الإنسـن بولدیه إحسـنًا

توصیه الهی به لزوم احسان به والدین ـ علی رغم طبیعی و فطری بودن چنین پیوند و تمایلی در وجود انسان ـ نشانگر اهمیت و حساسیت این تکلیف و امکان لغزش و سهل انگاری انسان در مقام عمل بدان است.

 

4- انسان ها در همه ادیان آسمانی، موظف به رعایت حقوق والدین و احسان به ایشان

 

و وصّینا الإنسـن بولدیه إحسـنًا

ماضی آمدن واژه «وصّینا» و نیز اطلاق و شمول واژه «الإنسان»، می رساند که این فرمان مخصوص نسل یا امتی نیست; بلکه مطلق انسان ها مأمور به آن بوده و هستند.

 

5- اسلام، احیاکننده ارزش ها و عواطف انسانی و استحکام بخش بنیادهای خانواده و جامعه بشری

 

و وصّینا الإنسـن بولدیه إحسـنًا

سفارش خداوند نسبت به ارج و مقام والدین، بیانگر این حقیقت است که اسلام دینی محدود به ابعاد عبادی و فردی نیست; بلکه به تمامی ابعاد حیات انسان توجه دارد; از جمله تقویت عواطف انسانی که نهایتاً به تحکیم بنیاد خانواده و جامعه منتهی می شود.

 

6- انسان، مکلف به رعایت هر چه بیشتر حقوق والدین و احسانی فراتر از رفع نیازهای اولیه آنان*

 

و وصّینا الإنسـن بولدیه إحسـنًا

در واژه «إحساناً»، نوعی خدمت فزون تر از حد ضرورت نهفته است. به علاوه تنوین «إحساناً» بر بزرگی و تفخیم دلالت دارد.

 

7- مادر، دارای حقی فزون تر از پدر، در برخورداری از احسان و خدمات فرزند

 

و وصّینا الإنسـن بولدیه إحسـنًا حملته أُمّه کرهًا و وضعته کرهًا و حمله و فصـله

خداوند، در آغاز احسان به پدر و مادر را توصیه کرده است; ولی در بیان فلسفه آن صرفاً از زحمات مادر یاد نموده است. این در حقیقت تأکید بر حق مادر و توصیه فزون تر در مورد او است.

 

8- دشواری های دوران بارداری و زایمان، دلیل لزوم احسان فرزند به مادر

 

و وصّینا الإنسـن بولدیه إحسـنًا حملته أُمّه کرهًا و وضعته کرهًا

برداشت بالا با توجه به دو نکته زیر است: الف) «کره» به معنای مشقت و دشواری است. ب) تعبیر «حملته اُمّه» در واقع، بیانگر فلسفه «وصّینا الإنسان...» است.

 

9- قوانین و احکام دینی، دارای ملاک ها و معیارهای واقعی

 

و وصّینا الإنسـن ... حملته أُمّه کرهًا و وضعته کرهًا و حمله و فصـله ثلـثون شهرًا

این که خداوند متعال، پس از فرمان به احسان، فلسفه و دلیل آن را بیان داشته; استفاده می شود که اصولاً قوانین الهی، دارای ملاک واقعی است.

 

10- رنج های تکوینی نیز همانند تحمل سختی در راه دین، زمینه برخورداری از اجر و پاداش الهی است.

 

إنّ الذین قالوا ربّنا اللّه ثمّ استقـموا ... أُولـئک أصحـب الجنّة ... و وصّینا الإنسـن بولدیه ... حملته أُمّه کرهًا

از ارتباط و پیوستگی این آیه با آیات پیشین، می توان استفاده کرد که خداوند هیچ نوعی از سختی ها را نادیده نگرفته و در قبال هر رنجی، پاداشی در خور توجه قرار داده است; پاداش موحدانی را که در طریق ایمان استقامت کنند و دشواری ها را پشت سر بگذارند، بهشت قرار داده و مادران را نیز که به حکم تکوین، ناگزیرند رنج بارداری و زایمان را تحمل کنند با توصیه به فرزندان، از خدمت های آنان بهره مند ساخته است.

 

11- دوران لازم برای حمل و شیرخوارگی نوزاد، سی ماه است.

 

و حمله و فصـله ثلـثون شهرًا

 

12- احسان به مادر، پاسخی بایسته به سی ماه رنج و تلاش وی در رشد و تربیت فرزند

 

و وصّینا الإنسـن بولدیه إحسـنًا ... و حمله و فصـله ثلـثون شهرًا

تذکر خداوند، به سی ماه رنج مادر به پای فرزند، از مراحل نخستین تکوّن و شکل گیری و رشد او ـ در پی سفارش به احسان نسبت به والدین ـ مطلب بالا را می رساند.

 

13- نقش اساسی دوران جنینی و شیرخوارگی، در رشد و بلوغ فرزند *

 

و حمله و فصـله ثلـثون شهرًا حتّی إذا بلغ أشدّه

برداشت یاد شده بدان احتمال است که آمدن «بلغ أشدّه» ـ در پی «و حمله و فصاله» ـ بیانگر ارتباط میان این دو مقطع باشد.

 

14- چهل سالگی، مرحله ای ویژه در کمال و رشد انسان

 

حتّی إذا بلغ أشدّه و بلغ أربعین سنة

از این که «چهل سالگی» اختصاص به ذکر یافته است، نقش ویژه آن در رشد و کمال انسان استفاده می شود.

 

15- توجه به نعمت های الهی و ارج نهادن به زحمات والدین، از نمودهای رشد عقلی و کمال وجودی انسان در چهل سالگی

 

حتّی إذا بلغ أشدّه و بلغ أربعین سنة قال ربّ أوزعنی أن أشکر

خداوند، سن چهل سالگی را به عنوان زمینه و مقدمه توجه انسان به پروردگار و شکر نعمت ها و تقدیر از والدین دانسته است. این مطلب نشانگر آن است که انسان به طور طبیعی، در این سن به دلیل کمال وجودی و یا رشد قوای عقلانی، به ارزش ها می اندیشد.

 

16- غوطهوری در غفلت و هدایت نیافتن به ارزش ها، با گذشت چهل سال از عمر انسان، نکوهیده و توجیه ناپذیر است.

 

حتّی إذا بلغ أشدّه و بلغ أربعین سنة قال ربّ أوزعنی

خداوند سن چهل سالگی را به عنوان مرحله کمال و توجه به نعمت ها و تلاش برای تزکیه معرفی کرده است. از این مطلب استفاده می شود که انسان، تا قبل از رسیدن به چهل سالگی ـ به دلیل جوانی و خامی ـ چه بسا گرفتار غفلت شود; ولی چون از چهل سالگی گذشت، دیگر مجالی برای توجیه نخواهد داشت.

 

17- انسان رشد یافته، متوجه به پروردگار و رشددهنده خویش

 

حتّی إذا بلغ أشدّه ... قال ربّ

انسان در چهل سالگی; یعنی، اوج کمال و قوای عقلانی به پروردگار خویش التجا جسته و نقش خداوند را در رشد و کمال خود در می یابد. بدین جهت در آیه شریفه به جای سایر اوصاف الهی، صفت «ربّ» یادشده است.

 

18- توفیق در ره یابی به صلاح و خودسازی، نیازمند امداد و الهام الهی

 

قال ربّ أوزعنی أن أشکر نعمتک ... و أن أعمل صـلحًا

«أوزعنی» (از مصدر «ایزاع») به معنای الهام کردن و توفیق و بازداشتن از انحراف است. این خود می رساند که توفیق شگرگزاری و خودسازی را نیز، باید از خداوند طلب کرد و از او الهام گرفت.

 

19- سپاس گزاری در برابر نعمت دهنده حقیقی، لازمه کمال عقل و اندیشه

 

حتّی إذا بلغ أشدّه ... قال ربّ أوزعنی أن أشکر نعمتک

از این که خداوند اولین بازتاب وصول انسان به مرحله کمال عقلی (40 سالگی) را گرایش انسان به شکر منعم حقیقی دانسته است، مطلب یاد شده به دست می آید.

 

20- انسان، موظف به سپاس گزاری در برابر خدا، به خاطر نعمت های عطا شده به او و پدر و مادرش

 

إذا بلغ أشدّه ... قال ربّ أوزعنی أن أشکر نعمتک الّتی أنعمت علیّ و علی ولدیّ

 

21- فرزند خداجوی شکرگزار، زبان گویای والدین در سپاس به درگاه پروردگار

 

قال ربّ أوزعنی أن أشکر نعمتک الّتی أنعمت علیّ و علی ولدیّ

گرچه نعمت های عطا شده به والدین را، باید خود آنان سپاس گزارند; اما خداوند در برنامه فرزند صالح، شکرگزاری از ناحیه پدر و مادر را نیز یاد کرده است. بنابراین سپاس او به منزله سپاسگزاری آنها است.

 

22- وجود فرزند، نعمتی برای خود وی و والدین او است.*

 

قال ربّ أوزعنی أن أشکر نعمتک الّتی أنعمت علیّ و علی ولدیّ

با توجه به مفرد بودن واژه «نعمة» و این که نعمت یاد شده، هم نعمت برای فرزند به شمار می آید و هم برای والدین; احتمال می رود که آن نعمت یگانه، اصل «وجود» باشد که به فرزند عطا شده است و از این رهگذر پدر و مادر نیز به داشتن نسل نائل آمده اند.

 

23- به یاد داشتن پدر و مادر به هنگام نیایش، از احسان فرزند به ایشان

 

و وصّینا الإنسن بولدیه إحسنا ... قال ربّ أوزعنی أن أشکر نعمتک الّتی أنعمت علیّ و علی ولدیّ

با توجه به این که احسان به والدین، نکته بارز این آیه به شمار می رود و در صدر آن قرار دارد، می توان چنین استفاده کرد که سایر بخش های آیه نیز، به نوعی با احسان به والدین در ارتباط است.

 

24- گرایش به صلاح و جلب رضای الهی، نمودی از کمال عقلی انسان

 

حتّی إذا بلغ أشدّه و بلغ أربعین سنة قال ربّ أوزعنی ... و أن أعمل صـلحًا ترضـیه

توجه به قرینه های موجود در آیه شریفه، استفاده می شود که تعبیر «أربعین سنة» ناظر به بلوغ عقلی است، چه این که «بلغ أشدّه» می تواند اشاره به بلوغ جسمی داشته باشد. بنابراین آنچه بر سن چهل سالگی انسان در آیه مترتب شده، از کمال عقلی نشأت یافته است.

 

25- جلب رضایت و خشنودی خدا، آرمانی والا و قابل دستیابی با عمل صالح

 

قال ربّ أوزعنی أن أشکر ... و أن أعمل صـلحًا ترضـیه

جمله «ترضاه» قید توضیحی برای «صالحاً» می باشد و خداوند این صلاح جویی را به عنوان آرمان انسان کامل یاد کرده است.

 

26- روحیه شکرگزاری به درگاه خداوند، اساس گرایش انسان به عمل صالح و جلب رضای الهی *

 

قال ربّ أوزعنی أن أشکر ... و أن أعمل صـلحًا ترضـیه

از تقدم شکر بر عمل صالح، مطلب یاد شده استفاده می شود.

 

27- شکر نعمت های الهی، نمود بارز عمل صالح و زمینه رضایت او *

 

أن أشکر ... و أن أعمل صـلحًا ترضـیه

بنابراین که عطف «و أن أعمل» بر «أن أشکر» تفسیری باشد; اختصاص به ذکر یافتن شکر و سپاس از میان تمامی اعمال صالح، نمایانگر اهمیت آن است.

 

28- انسان خردمند، در اندیشه داشتن نسلی صالح

 

و بلغ أربعین سنة قال ربّ ... و أصلح لی فی ذرّیّتی

آنچه خداوند در این آیه شریفه، از ناحیه انسان راه یافته به سن خردمندی (چهل سالگی) اظهار داشته; در حقیقت ارزش هایی است که هر خردمندی می بایست بدان ها روی آورد.

 

29- ارزش دعای پدر و مادر برای صلاح فرزند

 

و أصلح لی فی ذرّیّتی

 

30- صلاح و شایستگی فرزند، دارای تأثیر و نتایج ارزشمند برای والدین

 

و أصلح لی فی ذرّیّتی

تعبیر «لی» اشاره به منافعی دارد که از ناحیه صلاح فرزند و نسل، شامل حال والدین او می شود.

 

31- نسل صالح، نمودی از عمل صالح و مورد رضای الهی

 

و أن أعمل صـلحًا ترضـیه و أصلح لی فی ذرّیّتی

 

32- روابط و عواطف خانوادگی، امری اصیل و ارزشمند و مورد توجه دین

 

و أصلح لی فی ذرّیّتی

تعبیر «أصلح لی...» گرچه در متن آیه به صورت گزارش از دعاهای انسان کامل نقل شده است; اما در حقیقت دستوری است که خداوند، با بیانی ویژه انسان را به سوی آنها رهنمون ساخته است و این نشان می دهد که دعا برای والدین و فرزندان و نسل و دلسوزی برای آنها، امری اصیل و پذیرفته شده در بینش الهی است.

 

33- سن چهل سالگی، مقتضی گرایش انسان به توبه و تسلیم در برابر پروردگار

 

و بلغ أربعین سنة قال ربّ ... إنّی تبت إلیک و إنّی من المسلمین

از این که خداوند، در مرحله رسیدن انسان به چهل سالگی، مسأله توبه و تسلیم را مطرح ساخته; استفاده می شود که در رسیدن به این سن، خصوصیتی وجود دارد که انسان صالح با انگیزه فزون تری به سوی خداوند رو می آورد.

 

34- توبه و تسلیم به درگاه پروردگار، زمینه و شرط استجابت دعا

 

قال ربّ أوزعنی ... إنّی تبت إلیک و إنّی من المسلمین

«إنّی» بیانگر نوعی تعلیل است; یعنی، پروردگارا! مرا در راستای شکر و صلاح یاری ده; زیرا من تائب و تسلیم درگاه توأم. این تعبیر می نمایاند که توبه و تسلیم، دارای تأثیر ویژه در استجابت دعا است.

 

35- توبه راستین، در پی دارنده تسلیم انسان در برابر پروردگار *

 

إنّی تبت إلیک و إنّی من المسلمین

برداشت بالا بدان احتمال است که آمدن «إنّی من المسلمین» در پی «إنّی تبت إلیک»، بیانگر مطلب یاد شده باشد.

 

36- نیایش به درگاه خداوند و تأکید در توبه و اظهار بندگی، دارای ارزشی والا

 

قال ربّ أوزعنی ... إنّی تبت إلیک و إنّی من المسلمین

بیان گزارش گونه آیه شریفه، در حقیقت ترسیمی از انسان ایده آل و کامل است و تعبیر «إنّی تبت إلیک» و «إنّی من المسلمین» بیانگر تأکید و الحاح است.

 

37- روحیه شکر و صلاح جویی، نمود توبه و تسلیم در برابر پروردگار *

 

قال ربّ أوزعنی أن أشکر ... إنّی تبت إلیک و إنّی من المسلمین

بیان تعلیل گونه «إنّی تبت...» ـ آن هم به صورت فعل ماضی ـ نشان می دهد که اساس گرایش فرد به شکر و صلاح، داشتن پیش زمینه توبه و تسلیم است.

 

38- «و روی عن یونس عن الحسن: إنّ عمر أتی بأمرأة قد ولدت لستة أشهر فهمّ برجمها، فقال له أمیرالمؤمنین(ع): ان خاصمتک بکتاب اللّه خصمتک. إنّ اللّه عزّ اسمه یقول: «و حمله و فصاله ثلاثون شهراً» و یقول تعالی «و الوالدات یرضعن أولادهنّ حولین کاملین لمن أراد أن یتمّ الرضاعة»إذا تممّت المرأة الرضاعة سنتین و کان حمله و فصاله ثلاثین شهراً کان الحمل منها ستة أشهر...;(1)

 

روایت شده زنی را که شش ماهه وضع حمل نموده بود، به اتهام زنا نزد عمر آوردند و او تصمیم به رجم وی گرفت. امیرالمؤمنین(ع) به او فرمود: اگر این زن با کتاب خدا با تو بحث کند، بر تو غالب خواهد شد. خداوند ـ عزّ اسمه ـ می فرماید: «و حمله و فصاله ثلاثون شهراً» و در جای دیگر می فرماید: «و الوالدات یرضعن أولادهنّ حولین کاملین ...». پس وقتی زن دو سال کامل شیر داد و حمل و شیرخوارگی [فرزند او] نیز سی ماه بود: [اقل ]حمل شش ماه خواهد بود».

 

39- «عبداللّه بن سنان عن أبی عبداللّه(ع) قال: سأله أبی و أنا حاضر عن قول اللّه عزّوجلّ حتّی إذا بلغ أشدّه» قال: الإحتلام;(2)

 

عبدالله بن سنان می گوید: پدرم از امام صادق(ع) از سخن خداوند عزّوجلّ «حتّی إذا بلغ أشدّه» سؤال کرد. من نیز در آن جا حاضر بودم، امام فرمود: [مراد زمان ]احتلام است».

احتلام 39

احکام

فلسفه احکام 9

ارزشها 36

اهمیت احیای ارزشها 5 36

اسلام

نقش اسلام 5

اعداد

عددسی 11، 12

انسان

تکلیف انسان ها 4، 6، 20; فضایل انسان 17; نیازهای معنوی انسان 18

بارداری

اقل مدت بارداری 38; سختی بارداری 8، 12; مدت بارداری 11; نقش دوران بارداری 13

بلوغ

نشانه های بلوغ 39

بهشت

موجبات بهشت 2

پدر

احسان به پدر 7; حقوق پدر 7

تزکیه

زمینه تزکیه 18

تسلیم

آثار تسلیم به خدا 34; زمینه تسلیم به خدا 33، 35; نشانه های تسلیم به خدا 37

توبه

آثار توبه 34، 35; ارزش توبه 36; زمینه توبه 33; نشانه های توبه 37

چهل سالگی

اهمیت چهل سالگی 16; نقش چهل سالگی 15، 33; ویژگیهای چهل سالگی 14

خانواده

ارزش عواطف خانوادگی 32; اهمیت عواطف خانوادگی 5

خدا

توصیه های خدا 1; جلب رضایت خدا 24; زمینه رضایت خدا 25، 26، 27; نشانه های رضایت خدا 31; نعمتهای خدا 22

دعا

ارزش دعا 36; شرایط اجابت دعا 34

دینداری

پاداش تحمل مشکلات دینداری 10

ذاکران خدا 17

ذکر

آثار ذکر نعمت 15

رضاع

مدت رضاع 11، 38; نقش دوران رضاع 13

روایت 38، 39

زایمان

سختی زایمان 8

سختی

پاداش تحمل سختی ها 10

شکر

آثار شکر 26، 27; اهمیت شکر 20; زمینه شکر 37; شکر منعم 19

صلاح

زمینه صلاح 18

عاقلان

ویژگیهای عاقلان 28

عبودیت

ارزش عبودیت 36

عقل

آثار رشد عقلی 17، 19; نشانه های رشد عقلی 15، 24

عمر

مراحل عمر 13، 14

عمل صالح

آثار عمل صالح 25; زمینه عمل صالح 26; نشانه های عمل صالح 27، 31

غفلت

سرزنش غفلت از ارزشها 16

فرزند

دعا برای فرزند 29; سختی تربیت فرزند 12; فضایل فرزند صالح 21; نقش فرزند صالح 21، 30

کودک

عوامل مؤثر در رشد کودک 13

گرایشها

آثار گرایش به صلاح 24

لغزش

زمینه لغزش 3

مادر

احسان به مادر 7، 8، 12; اهمیت حقوق مادر 7; پاداش زحمات مادر 7، 8، 12

موحدان

احسان موحدان 2; موحدان در بهشت 2

نسل

درخواست نسل صالح 28; نقش نسل صالح 31

نعمت

نعمت فرزند 22

نیازها

نیاز به امدادهای خدا 18

والدین

آثار احسان به والدین 2; احسان به والدین 6، 23; احسان به والدین در ادیان آسمانی 4; ارزش دعای والدین 29; اهمیت احسان به والدین 1، 4; اهمیت حقوق والدین 4، 6; تأمین نیازهای والدین 6; تکریم زحمات والدین 15; دعا برای والدین 23; زمینه تجاوز به حقوق والدین 3; زمینه سستی در حقوق والدین 3

هدایت

سرزنش هدایت ناپذیری 16

پی نوشت ها:

1. ارشاد شیخ مفید، ج 1، ص 206; نورالثقلین، ج 5، ص 14، ح 19.

2. تهذیب، ج 9، ص 182، ح 6، مسلسل 731; نورالثقلین، ج 5، ص 13، ح 15.

صوت

تصاویر ضمیمه