تفسیر آیات قرآن کریم- سوره الاحقاف- آیه11 – کتاب تفسیرراهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی
وَقَالَ الَّذینَ کَفَرُوا لِلَّذینَ آمَنُوا لَوْ کَانَ خَیْرًا مَّا سَبَقُونَا إِلَیْهِ وَإِذْ لَمْ یَهْتَدُوا بهِ فَسَیَقُولُونَ هَذَا إِفْکٌ قَدیمٌ
و آنان که کفر ورزیده اند درباره آنان که ایمان آورده اند، گفتند: اگر [این دین] خوب بود اینها در پذیرفتن آن بر ما سبقت نمی گرفتند و چون بهوسیله آن هدایت نشده اند، خواهند گفت: این دروغی قدیمی است.
1- تلاش کافران مکه، برای تحقیر مؤمنان و بی اهمیت جلوه دادن ایمان آنان
و قال الذین کفروا للذین ءامنوا لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه
2- برخورد تحقیرآمیز کافران، با گرایش محرومان به دین، نمودی از روحیه استکباری آنان است.
و استکبرتم ... و قال الذین کفروا للذین ءامنوا لو کان
3- گرایش محرومان به قرآن، بهانه مستکبران برای تردید در حقانیت آن
و قال الذین کفروا ... لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه
تعبیر «لو کان خیراً...»، بیان دلیل است و از محتوای آیه استفاده می شود که کافران، از طایفه اشراف مستکبر و مؤمنان از طبقه محروم بودند. بدین جهت مستکبران، ابراز می داشتند اگر قرآن خیری در برداشت، تهی دستان بی هویت بدان روی نمی آوردند.
4- کافران، مدعی ارزش گرایی و خیرطلبی
لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه
5- پذیرش امور از سوی طبقه اشراف، ملاک ارزشی بودن آن امور در جامعه جاهلی
لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه
6- محرومان، نخستین گروندگان به قرآن و پیامبر(ص)
و قال الذین کفروا ... لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه
از لحن تحقیرآمیز «ماسبقونا» استفاده می شود که کافران، از طبقه اشراف و توده مؤمنان، از طبقات محروم و پایین جامعه بودند.
7- بینش طبقاتی، عامل کفر و حق ناپذیری
و قال الذین کفروا ... لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه
از آیه شریفه استفاده می شود که کافران، به نوعی روحیه استکباری ناشی از اشرافیت گرفتار بودند و مؤمنان را از طبقه حقیر و پایین به شمار می آوردند.
8- داوری کافران درباره دین، براساس ملاک های سطحی و نه متکی بر اندیشه و دانش
و قال الذین کفروا ... لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه
کافران، گرایش و عدم گرایش طبقات خاصی را به ایمان، ملاک اصلی داوری خود قرار دادند; بی آن که در متن قرآن و پیام دین خردمندانه بیندیشند.
9- گرایش به خیر و خوبی، امری فطری برای انسان ها
لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه
از این که حتی کافران خود را خیرجو دانسته اند، مطلب یاد شده استفاده می شود.
10- حق ناپذیری و هدایت گریزی کافران، منتهی به دروغ شمردن پیام راستین وحی
و إذ لم یهتدوا به فسیقولون هـذا إفک قدیم
«فاء» در «فسیقولون»، بیانگر ترتّب و نتیجه است; یعنی، اتهام آنان به قرآن، نتیجه حق ناپذیری و هدایت گریزی آنان است.
11- قرآن، وسیله هدایت و راه یابی انسان به حقیقت
و إذ لم یهتدوا به فسیقولون هـذا إفک قدیم
12- کافران، مدعی دروغ بودن قرآن و پیشینه داشتن آن
فسیقولون هـذا إفک قدیم
13- استکبار و خودبرتربینی، مایه محرومیت از هدایت وحی و تکذیب آن
و استکبرتم ... و قال الذین کفروا ... لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه و إذ لم یهتدوا به
با توجه به آیات پیشین و نیز با توجه به صدر و ذیل آیه، استفاده می شود که بهره مند نشدن کافران از هدایت قرآن و تکذیب آن از سوی ایشان، ناشی از استکبار و خودبرتربینی آنان است.
14- جهل و استکبار، ریشه بسیاری از انکارها و حق ستیزی ها
و إذ لم یهتدوا به فسیقولون هـذا إفک قدیم
تعبیر «و إذ لم یهتدوا...»، در حقیقت بیان نمونه ای از این حقیقت کلی است که تکذیب ها و انکارها در بسیاری از موارد متفرع بر زمینه نداشتن، جاهل بودن و برخورد مستکبرانه با حقایق است.
15- پیام انبیا، پیامی پردیرینه و سابقه دار در گذشته تاریخ بشر
فسیقولون هـذا إفک قدیم
تعبیر «إفک قدیم» ـ که اتهام مشرکان به قرآن بود ـ گویای این نکته است که محتوای قرآن ـ که همسو با تعالیم پیامبران گذشته است ـ دارای پیشینه در طول تاریخ بوده است.
16- موضع منفی مشرکان مکه در برابر تعالیم پیامبران پیشین
و إذ لم یهتدوا به فسیقولون هـذا إفک قدیم
تعبیر به «إفک قدیم»، نمایانگر باور کافران مکه به دیرینه بودن پیام وحی و کذب بودن آن از ابتدای تاریخی آن است. به دیگر بیان قرآن در نظر ایشان، همچون تعالیم دیگر پیامبران تاریخ، افترا است.
17- انکار حقایق دین از سوی کافران، در قالب روشن فکری و ارزش گرایی
و قال الذین کفروا ... لو کان خیرًا ما سبقونا إلیه ... فسیقولون هـذا إفک قدیم
کافران با دعوی «لو کان خیراً» خود را ارزش خواه و با اتهام «هـذا إفک قدیم» خود را روشن فکر و ضد ارتجاع معرفی می کنند و با این ادعاها، بدون تأمّل در حقایق قرآن (إذ لم یهتدوا به) به کفر و انکار می پردازند.
18- «عن سمرة بن جندب، إنّ رسول اللّه(ص) قال: بنو غفار و أسلم کانوا الکثیر من الناس فتنة یقولون لو کان خیراً ما جعلهم اللّه أوّل الناس فیه;(1)
سَمُرة بن جُنْدُب می گوید: رسول خدا(ص) فرمود: بین مردم، قبیله بنی غفار و قبیله اسلم بودند که زیاد فتنه می کردند. مشرکان می گویند: اگر [اسلام] چیز خوبی بود خداوند آنان (قبیله بنی غفار و اسلم) را، اولین مردمان در اسلام قرار نمی داد [و ما در آن بر آنان پیشی می گرفتیم]».
ادعا
ادعا ی خیرطلبی 4; ادعا ی روشنفکری 17
استکبار
آثار استکبار 13، 14
افترا
زمینه افترا به وحی 10
انبیا
تاریخ انبیا 15; تعالیم انبیا 15; موضعگیری علیه انبیا 16
انسان
فطریات انسان 9
ایمان
ایمان به قرآن 3، 6; ایمان به محمد(ص) 6
بنی اسلم
توطئه گری بنی اسلم 18
بنی غفار
توطئه گری بنی غفار 18
تفکر
آثار تفکر طبقاتی 7
جاهلیت
تفکر طبقاتی در جاهلیت 5; ملاک ارزشها در جاهلیت 5
جهل
آثار جهل 14
حق
عوامل حق ناپذیری 7; منشأ حق ستیزی 14
خیرطلبی
فطریت خیرطلبی 9
دین
آسیب شناسی دینی 7; تکذیب دین 17; قضاوت درباره دین 8
روایت 18
فقرا
آثار ایمان فقرا 3; ایمان فقرا 6; تحقیر فقرا 2
قرآن
ادعای پیشینه برای قرآن 12; اولین مؤمنان به قرآن 6; شک در حقانیت قرآن 3; نقش قرآن 11; هدایتگری قرآن 11
کافران
آثار استکبار کافران 2; آثار حق ناپذیری کافران 10; آثار هدایت ناپذیری کافران 10; ادعاهای کافران 4، 12، 17; روش برخورد کافران 2، 17; سطحی نگری کافران 8; ملاک قضاوت کافران 8
کافران مکه
روش برخورد کافران مکه 1
کفر
عوامل کفر 7
مؤمنان
تحقیر مؤمنان 1، 2
محمد(ص)
اولین مؤمنان به محمد(ص) 6
مستکبران
زمینه بهانه جویی مستکبران 3; شک مستکبران 3
مشرکان مکه
موضعگیری مشرکان مکه 16
وحی
زمینه تکذیب وحی 13
هدایت
ابزار هدایت 11; زمینه محرومیت از هدایت 13
پی نوشت ها:
1. الدرّالمنثور، ج 7، ص 440.