تفسیر قرآن
  • صفحه اصلی
  • تفسیر قرآن
  • تفسیر آیات قرآن کریم – سوره رعد – آیه ۱۷ – کتاب تفسیر راهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی

تفسیر آیات قرآن کریم – سوره رعد – آیه ۱۷ – کتاب تفسیر راهنما – تالیف آیت الله هاشمی رفسنجانی

  • نزول آیه (مکی)
  • پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۸

أَنزَلَ مِنَ السَّمَاء مَاء فَسَالَتْ أَوْدیَةٌ بقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّیْلُ زَبَدًا رَّابیًا وَمِمَّا یُوقِدُونَ عَلَیْهِ فِی النَّارِ ابْتِغَاء حِلْیَةٍ أَوْ مَتَاعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الْحَقَّ وَالْبَاطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفَاء وَأَمَّا مَا یَنفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الأَرْضِ کَذَلِکَ یَضْرِبُ اللّهُ الأَمْثَالَ

از آسمان آبی فرو فرستاد. پس رودهایی به اندازه ظرفیّتشان جاری شدند. آن گاه سیلاب کفی پف کرده برداشت و [نیز] از آنچه در آتش برای به دست آوردن زیوری و یا کالایی بر آن شعله می افروزند ، کفی همانند آن [کف سیلاب ]برمی آید. این چنین خداوند حق و باطل را مَثَل می زند و اما کف که دور ریختنی است ، [از میان ]می رود و امّا آنچه به مردم سود می رساند در زمین می ماند. این گونه ، خداوند مَثَلها را بیان می کند.

 

1ـ خداوند نازل کننده باران از آسمان

أنزل من السماء ماء

 

2ـ دره ها و آبراه ها هر کدام به اندازه ظرفیتشان آبهای باران را در بستر خویش جاری می سازند.

فسالت أودیة بقدرها

«سَیْل» (مصدر سالت) به معنای جاری شدن و «أودیة» (جمع وادی) به معنای آبراه ها و دره ها و «قَدَر» به معنای اندازه و مقدار است. اسناد «سالت» به «أودیة» همانند (جری المیزاب) اسنادی مجازی است. بنابراین «فسالت أودیة ...» ; یعنی، پس جاری شد آبها در رودها به اندازه ظرفیت آن رودها.

 

3ـ سیلهای جاری در رودها ، بر روی خویش کفهای پف کرده را به همراه می برند.

فاحتمل السیل زبدًا رابیًا

«احتمال» (مصدر احتمل) به معنای حمل کردن است. «السَیل» بر آب فراوانی که جریان دارد گفته می شود. «زَبَد» به معنای کف می باشد و از معانی «رَبْو» (مصدر رابیاً) انتفاخ و باد کردن است.

 

4ـ فلزات گداخته شده در کوره های آتش ، کفهایی همانند کفهای سیلاب از خود ایجاد می کنند.

و مما یوقدون علیه فی النار ... زبد مثله

«من» در «مما یوقدون» نشویه است. «ایقاد» (مصدر یوقدون) به معنای شعله ور ساختن آتش می باشد. مراد از «ما» به قرینه «حلیة» و «متاع» فلزاتی نظیر طلا، نقره، مس و ... است. «فی النار» حال مؤکّده می باشد. بنابراین «یوقدون ...» ; یعنی، و حاصل می شود از فلزاتی که آتش بر آن برافروزند (آن را ذوب کنند) کفی مانند کف سیلاب.

 

5ـ تهیه زیورآلات و وسایل زندگی از اهداف گداختن فلزات در کوره های آتش است.

و مما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیة أو متـع

«ابتغاء» به معنای طلب کردن است و این کلمه مفعول له برای «یوقدون» می باشد. «حلیة» چیزی است که وسیله زینت قرار می گیرد و «متاع» به چیزی گفته می شود که در زندگی مورد بهره برداری است.

 

6ـ مردم عصر بعثت آشنا با گداختن و ذوب فلزات در کوره های آتش ، برای تهیه زیورآلات و اسباب زندگی

و مما یوقدون علیه فی النار ابتغاء حلیة أو متـع

 

7ـ حق در تشبیه مانند باران و سیلاب است و باطل همسان کفهای پف کرده بر روی آن

أنزل من السماء ماء فسالت أودیة بقدرها فاحتمل السیل زبدًا رابیًا ... کذلک یضرب الله الحق و البـطل

 

8ـ حق در تشبیه همانند فلزات گداخته شده و ذوب گشته است و باطل بسان کفهای ایجاد شده بر روی آن

و مما یوقدون علیه فی النار ... زبد مثله کذلک یضرب الله الحق و البـطل

 

9ـ خداوند نازل کننده حق و سرچشمه آن

أنزل من السماء ماء ... کذلک یضرب الله الحق و البـطل

 

10ـ حقایق و معارف نازل شده از ناحیه خدا پیراسته از هر باطلی است.

أنزل من السماء ماء ... فاحتمل السیل زبدًا رابیًا ... کذلک یضرب الله الحق و البـطل

از آن جا که حق به آبی تشبیه شده است که از آسمان فرومی ریزد و در آن هنگام هیچ کفی همراه ندارد ، برداشت فوق استفاده می شود.

 

11ـ باطل بر محور حق خودنمایی کرده و بر آن تحمیل می شود.

فاحتمل السیل زبدًا رابیًا

 

 

12ـ کفهای سیلابها و فلزات گداخته شده دور ریخته و نیست می شوند و آبها و فلزات سودمند باقی می مانند.

فأما الزبد فیذهب جفاءً و أما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض

«جَفاء» به معنای دور شدن از چیزی است و «جُفاء» به چیزی که دور ریخته می شود اطلاق می گردد، در لسان العرب آمده است «جفاء السیل یعنی کفها و چیزهای پلید و مانند اینها که سیلاب آنها را به کناری می اندازد».

 

13ـ باطلْ ناچیز ، سبک ، توخالی و پفکی است.

فاحتمل السیل زبدًا رابیًا ... کذلک یضرب الله الحق و البـطل

 

14ـ هر انسانی به اندازه استعداد و ظرفیتش از حقایق و معارف الهی بهره مند می شود.

أنزل من السماء ماء فسالت أودیة بقدرها ... کذلک یضرب الله الحق و البـطل

جمله «فسالت أودیة بقدرها» می رساند که هر دره ای به اندازه ظرفیتش آبها را جاری می سازد و این معنا در جانب مَثَل (کذلک یضرب الله الأمثال) بیانگر آن است که هر انسانی استعدادی خاص دارد و به اندازه استعدادش معارف الهی را دریافت می کند.

 

15ـ معارف و حقایق الهی همواره در خطر مشوب شدن و آمیخته گشتن به اموری باطل است.

أنزل من السماء ... فاحتمل السیل زبدًا رابیًا و مما یوقدون ... زبد مثله

 

16ـ توحید ، ولایت خدا و ربوبیت او ، حقایقی است ماندگار و شرک و پرستش غیر خدا باطلهایی است رفتنی و ناپایدار

فأما الزبد فیذهب جفاءً و أما ما ینفع الناس

به قرینه آیات گذشته از مصادیق مورد نظر برای باطل ـ که به کفها تشبیه شد شرک و پرستش غیر خداست و از مصادیق حق که نافع و ماندگار است ـ توحید و اعتقاد به ربوبیت و ولایت خداوند است.

 

17ـ نوید خداوند به پیروزی حق و استقرار آن در زمین و شکست باطل و رخت بر بستن آن

فأما الزبد فیذهب جفاءً و أما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض

 

18ـ باور به توحید و ولایت خدا و ربوبیت او ، مراتبی گوناگون دارد و هر انسانی به اندازه استعدادش آن را درمی یابد.

قل من رب السموت و الأرض ... أنزل من السماء ماء فسالت أودیة بقدرها ... کذلک یضرب الله الأمثال

 

19ـ گروهی از انسانها حتی اندکی از حقایق و معارف الهی را درنمی یابند و از آن بهره مند نمی شوند.

أنزل من السماء ماء فسالت أودیة بقدرها ... کذلک یضرب الله الحق و البـطل

نکره آوردن «أودیة» (دره هایی) نه «دره ها» می رساند که باران بر همه دره ها و رودها نمی بارد و آب در آن جاری نمی شود و این معنا در جانب ممثل گویای آن است که معارف الهی بر همه قلبها فرو نمی ریزد و تنها قلبهایی ـ نه همه قلبها ـ لیاقت دریافت آن را دارند.

 

20ـ خداوند برای تبیین حقایق مثلهای فراوان می آورد.

کذلک یضرب الله الأمثال

ادات عموم مانند «کل»، «ال» جنس که بر جمع داخل شود و ... گاهی برای استغراق حقیقی است و گاهی حاکی از کثرت و فراوانی است که از آن به عموم عرفی تعبیر می شود. به نظر می رسد معنای دوم از «الأمثال» اراده شده باشد.

 

21ـ تشبیه حقایق به امور محسوس و آوردن مثل برای آنها از شیوه های قرآن

کذلک یضرب الله الأمثال

 

22ـ همانندی حق با آب فرود آمده از آسمان و نیز با فلزات ذوب شده و همسانی باطل با کف سیلابها و کف فلزات ذوب شده ، از ضرب المثلهای قرآن است.

کذلک یضرب الله الحق و البـطل ... کذلک یضرب الله الأمثال

استعدادها:

تفاوت استعدادها 14، 18; نقش استعدادها 14، 18

ایمان:

 

ایمان به توحید 18; ایمان به ربوبیت خدا 18; ایمان به ولایت خدا 18; مراتب ایمان 18

باران:

منشأ نزول باران 1

باطل:

پوچی باطل 13; تحمیل باطل بر حق 11; موارد باطل 16

بشارت:

بشارت پیروزی حق 17; بشارت شکست باطل 17

تشبیهات قرآن:

تشبیه باطل 7، 8، 22; تشبیه به باران 7، 22; تشبیه به سیلاب 7; تشبیه به فلز مذاب 8، 22; تشبیه به کف سیلاب 4، 7، 22; تشبیه به کف فلز مذاب 8، 22; تشبیه به محسوسات 21; تشبیه حق 7، 8، 22; تشبیه کف فلز مذاب 4

توحید:

جاودانگی توحید 16; حقانیت توحید 16

حق :

         اصالت حق 7، 8، 11; منشأ حق 9; موارد حق 16

حقایق:

روش تبیین حقایق 20

خدا:

افعال خدا 1، 9; بشارتهای خدا 17; جاودانگی ربوبیت خدا 16; جاودانگی ولایت خدا 16; حقانیت ربوبیت خدا 16; حقانیت ولایت خدا 16; روش تعالیم خدا 20

دره ها:

تقدیر ظرفیت دره ها 2

دین:

آسیب شناسی دین 15; استفاده از دین 14; تنزیه دین 10; خطر التقاط در دین 15; محرومان از فهم دین 19

رودها:

تقدیر ظرفیت رودها 2

زیورآلات:

روش ساخت زیورآلات 5

سیلاب:

بخش مفید سیلاب 12; کف سیلاب 3، 12

شرک:

بطلان شرک عبادی 16; ناپایداری شرک 16

صنعت:

تاریخ صنعت 6

فلز:

بخش مفید فلز مذاب 12; ذوب فلز در دوران بعثت 6; فواید ذوب فلز 5; کف فلز مذاب 12

قرآن:

تشبیهات قرآن 4، 7، 8، 21; روش تعالیم قرآن 21; فلسفه مثالهای قرآن 20; مثالهای قرآن 4، 8، 21، 22

 

صوت

تصاویر ضمیمه