مصاحبه
  • صفحه اصلی
  • مصاحبه
  • مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با بـا روزنـامه ایـران

مصاحبه آیت الله هاشمی رفسنجانی با بـا روزنـامه ایـران

  • تهران - مجمع تشخیص مصلحت نظام
  • سه شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴
نگاهی تحلیلی به مسائل هسته‌ای/ ریشه‌های دشمنی غرب با مردم ایران/ کمک‌های حرف‌های دولت دهم به اسرائیل/ عملکرد مثبت تیم هسته‌ای ایران/ نتایج توافقات هسته‌ای درترمیم روابط ایران با همسایگان/ ضرورت آشنایی جهان با سیاست‌های تنش‌زدایی ایران/ پیش‌بینی‌های هاشمی از ضررهای اظهارات نسنجیده/ نقش مثبت آقای روحانی در روند مذاکرات هسته‌ای/ تلاش‌های ایران برای شفاف‌سازی/ سوابق آشنایی هاشمی با افکار آقای روحانی/ پیامدهای منطقه‌ای توافق هسته‌ای/ تحلیل برنامه‌های ایران در مقطع تصویب قطعنامه 598/ پیروزی سیاسی/ دستاورد نگاه عاقلانه ایران به مسائل جهانی/ نامه رئیس امارات به هاشمی و جواب ایران/ سوابق اختلافات و همکاری‌های ایران و عربستان/ شرح کامل روند تدریجی روابط ایران و عربستان در سالهای پس از جنگ با عراق/ همکاری عربستان برای برگزاری اجلاس سران اسلامی در تهران/ موضوعیت رسمی مسائل هسته‌ای به وزارت خارجه/ تأثیر مسائل هسته‌ای بر روابط سیاسی ایران با کشورهای همسایه/ ظلم‌های تاریخی آمریکا در حق مردم ایران/ حمایت بی‌چون و جرا از اسرائیل، یکی از اختلافات عمیق ایران و آمریکا/ پی بردن دنیا به نقش و جایگاه ایران در منطقه/ تعبیر جلال طالبانی درباره ایران/ سیاست مشترک دو حزب آمریکا در قبال ایران/ نفوذ لابی اسرائیل در آمریکا/ تلاش‌های مشترک مخالفان هسته‌ای در داخل ایران، منطقه و جهان/ نگاه جناحی دلواپسان به منافع ملی/ ریشه‌های قرآنی اعتدال/ تعابیر قرآن درباره اعتدال/ مصادیقی از روایات و رفتار معتدلانه پیامبر (ص)/ تفاوت سکولاریزم با نگاه انقلابی مردم ایران/ مردم اساس تصمیم‌گیری‌ها در اسلام و تشیّع/ اهداف امام راحل در فرمان هشت ماده‌ای/ علل گرایش مردم ایران به تشیّع/ نقش مخرّب تندروها در دولت آقای خاتمی/ مشکلات مجلس ششم برای اصلاح‌طلب‌ها/ انتخاب احمدی‌نژاد/ واکنش مردم به تندروهای اصلاحات بود/ مقبولیت عام اعتدال در ایران/ عوامل متعدد پیروزی آقای روحانی/ نکات مثبت گفتار و رفتار روحانی/ اشکالات انتصابات و عدم توجه به عقبه فکری/ دو انتقاد به دولت روحانی/ تأثیر مذاکرات هسته‌ای بر مسائل داخلی/ تکرار موفقیت‌های تفکر اعتدالی در انتخابات اسفند ماه/ اجماع جهانی برای مقابله با خطر داعش/ توجه به رأی اکثریت، معیاری سیاسی در جهان/ جایگاه تاریخی روحانیت در ایران

 

س- بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و قبولی طاعات، از اینکه فرصتی را در اختیار ما گذاشتید، خیلی ممنون هستیم. غرض اصلی از مزاحمت ما این بو دکه برای دومین سالگرد استقرار آقای دکتر روحانی و دولت ایشان گفتگوی مفصلی با شما داشته باشیم. واقعیت این است که ما می‌خواستیم با سؤالات اعتدال و بحث‌های مربوط به آن شروع کنیم و به تدریج وارد مسائل روز شویم. ولی بحث هسته‌ای و توافق که به احتمال خیلی زیاد تا ظهر اعلام می‌شود، بحث روز است و اگر مایل باشید از این شروع کنیم.

س- حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، چرا پرونده هسته‌ای ما دچار چالش شد؟

ج- بسم الله الرحمن الرحیم، در خصوص پرونده هسته‌ای من فکر می‌کنم آنها احساس کردند که می‌توانند براساس شایعات و به بهانه‌های هسته‌ای و حقوق بشر، ایران را زمینگیر کنند؛ یعنی فکر می‌کردند کاری را که در تمام سال‌های پس از پیروزی انقلاب نکرده بودند، در شرایط جدید می‌توانند انجام دهند. در خصوص پرونده هسته‌ای، ما از گذشته هم اختلافاتی داشتیم که گاهی منافقین گزارش‌های دروغ می‌دادند و آنها هم حساس می‌شدند که مسؤولین ایران، مخصوصاً آقای امراللهی می‌رفت و جواب می‌داد. پایه‌های کار در دولت من قوی و کارها برای استفاده صلح آمیز آماده شده بود و آژانس هم به عنوان نهاد بین‌المللی این کار در جریان بود. در دولت آقای خاتمی متأسفانه بعضی‌ها می‌خواستند کار تبلیغاتی کنند که همین باعث حساسیت غربی‌ها شد. در دولت بعدی که حرف‌ها و عمل‌ها ناسازگار بود آنها حساس شدند و پرونده هسته‌ای ایران کاملاً سیاسی شد.

س- به نظر شما چه سیاستی باعث شد که در طول هشت سال غرب با تمام قوا علیه پرونده هسته‌ای ایران ایستاد و به صدور چندین قطعنامه در سازمان ملل انجامید؟

ج- دشمنی بعضی از کشورهای غربی با ایران ریشه در تفکرات دینی مردم ایران مخصوصاً پس از انقلاب اسلامی دارد که با تمام اندیشه‌های آنان متفاوت است، از طرفی دیگر ایران در زمان رژیم پهلوی با تمام منابع و امکانات در اختیار غربی‌ها بود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی پای آنان از کشور قطع شد، پس دشمنی آنها برقرار بود، نکته مهم در این میان مخصوصاً در پاسخ به سؤال شما که چرا در هشت سال گذشته چنین اوضاعی پیش آمد، جمله معروف یکی از مسئولین اسرائیلی است که سیاست‌های دولت قبل را یکی از نعمت‌های خدادادی برای رژیم جعلی صهیونیست می‌دانست. اگر یادتان باشد آن روزها اسرائیل به خاطر جنایات زیادش در حق کودکان و زنان فلسطینی، منزوی بود و اغلب غربی‌ها نگاه منفی به عملکرد غاصبان قدس داشتند. اگر برخی سیاست‌ها در دولت قبل نبود، رژیم صهیونیستی در همان انزوای سیاسی دچار مشکل می‌شد اما دامن زدن به هلوکاست فرصتی برای مظلوم نمایی آنها بود. از طرف دیگر حامیان اسرائیل نیز دنبال بهانه می‌گشتند و همه اینها دست به دست هم داد تا آن قطعنامه‌ها صادر و تحریم‌های ظالمانه اعمال شود.

س- راهکاری را که برای برون رفت از این مسأله داشتید و دارید، چه بود؟

ج- راهکار هر مشکل سیاسی مخصوصاً در سطح بین‌المللی منطق و استدلال است، بی منطق‌ترین دولت‌ها هم وقتی منطق طرف خود را در مذاکره ببینند قبول می‌کنند که منطقی صحبت کنند مگر اینکه مذاکره هم بهانه برای اهداف دیگر باشد.

س- نگاه شما به عملکرد تیم هسته‌ای دولت آقای روحانی چگونه است؟

ج- نگاه من به عملکرد آنان که زحمات زیادی کشیده‌اند و دارند می‌کشند، نگاه اکثریت مردم است که در درجه اول سایه شوم تهدید و تحریم را کنار زدند و شش قدرت جهانی را مجبور به نشستن در جلسات طولانی مذاکره کرده‌اند. قانع کردن بزرگان دیپلماتیک شش کشور دنیا که قبلاً به خاطر بعضی از شعارها تحریک شده بودند، هنر دیپلماسی می‌خواهد. یادم می‌آید ما در زمان بحث‌های مربوط به قطعنامه 598 (1) جلسات متعددی داشتیم و تیم دیپلماسی ایران به رهبری آقای دکتر ولایتی با ظرافتی خاص واژه‌ها، عبارات و جملات را بررسی می‌کردند. مثلاً یکی دو بند را طی جلسات متعدد پس و پیش کردند که همین تغییر ترتیب بندها، بار حقوقی قطعنامه را به نفع ایران اصلاح کرد و پس از آن بود که حسن نیت و مظلومیت ایران در تاریخ جهان آن هم از طریق اسناد سازمان ملل ثبت شد و افکار عمومی جهان معترف به پیروزی ایران شد.

س- تأثیر توافق هسته‌ای در روابط ایران با کشورها، به خصوص همسایگان را چگونه می‌بینید؟

ج- ما تجربه تغییر نگاه دیگران نسبت به ایران و حتی تغییر سیاست‌هایشان را پس از هشت سال دفاع مقدس داریم که آن موقع کشورهای عربی علاوه بر تأیید کارهای صدام، عملاً حمایت می‌کردند. غرب و شرق هم که حمایت‌های خود را علنی می‌کردند. پس از جنگ، سیاست تنش‌زدایی را اعلام و عمل کردیم. به کشورهای عربی گفتیم که می‌توانید گذشته خود را جبران کنید. به کشورهای غربی وشرقی با سیاست خارجی تعاملی، اعلام و ثابت کردیم که ایران برخلاف تبلیغات هشت ساله همه بلندگوهای تبلیغاتی جهان، جنگ طلب نیست و می‌خواهد با کشورهای دنیا تعامل و همکاری داشته باشد.

دیدید و به خاطر دارید که علاوه بر تعامل سازنده با کشورهای منطقه، بسیاری از طرح‌های مهم ما در زمان سازندگی که تأثیرات زیادی برای آماده کردن زیربناها داشت، از طرف آنان فاینانس شد و حتی برای اجرای طرح در ایران با هم مسابقه می‌گذاشتند.

الان هم در چنین شرایطی همه دنیا باید بدانند که ایران و ایرانیان متمدن و با فرهنگ که پیروان مکتب اهل بیت (ع) هستند، آنی نیستند که در هشت سال گذشته به خاطر تبلیغات سو و بعضی از سوء عملکردها در ذهن شما ثبت شده است. اولاً براساس تعالیم اسلام در «وَإِن جَنَحُواْ لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا» با هرکس که برای صلح و آرامش و تثبیت آن پا پیش بگذارد، همکاری می‌کند. ثانیاً از هر سلاحی که باعث کشتار جمعی انسان‌ها بشود و زمین را برای رویش تهدید کند، گریزانند. ثالثاً ایران می‌خواهد با همه دنیا کار کند و به جز رژیم‌های جعلی هیچ محدودیتی برای همکاری نداریم.

س- آقای هاشمی شما با فراست سیاسی که دارید، آن موقع پیش بینی می‌کردید که این موضع‌گیری‌های تند داخلی ممکن است مورد سوءاستفاده قرار بگیرد. در مراجع بالاتر مثل مجمع و امثال اینها صحبت خاصی یا مشاوره‌ای به آقای احمدی نژاد داده می‌شد که مثلاً این روند را ادامه ندهند؟

ج- اینکه به عنوان وظیفه مجمع به این مسائل بپردازیم، نه ولی گاهی بعضی از اعضا درباره بعضی از مسائل حرف می‌زدند. البته این دیگر روشن است که همیشه از حرف‌های تند بی‌حسابی که زده می‌شود، ضرر می‌کنیم. هنوز هم همین است. نباید فضای روانی جامعه را به هم بزنیم و باید با منطق حرف بزنیم. حرفی که با منطق باشد، شکست ندارد. هیاهو کردن و شعار دادن و گفتن حرف‌هایی که همه می‌دانند، نمی‌توان عمل کرد، جز ضرر چیزی در آن نیست.

س- یکی از مشکلاتی که برای آقای روحانی به جا ماند، همین بحث هسته‌ای و پیامدهای مختلف آن در حوزه اقتصادی و به ویژه در حوزه ارتباط با جهان بود. شما کارنامه آقای روحانی را با توجه به اینکه به احتمال قوی در چند ساعت دیگر توافق اعلام می‌شود، در حل و فصل این معضل چگونه دیدید؟ با توجه به اینکه از وعده‌هایشان هم بود که تحریم را لغو خواهند کرد؛ یعنی به توافق خواهند رسید. آیا عملکرد تیم مذاکره و تیم آقای روحانی را مثبت ارزیابی می‌کنید؟

ج- کاملاً مثبت ارزیابی می‌کنم.

س- هیچ انتقادی را وارد نمی‌دانید؟

ج- من این گونه می‌دیدم که اگر حقیقتاً طرف ما حسن نیت داشته باشد و بخواهد مسئله ختم شود، این مقدار زمان و بحث نمی‌خواهد. همه مسئله این است که آنها می‌گویند که ما به شما اعتماد نداریم و شما باید کارتان را خیلی روشن شفاف‌سازی کنید. اگر ما واقعاً سلاح هسته‌ای را نمی‌خواهیم، چرا شفاف‌سازی نکنیم؟ هنوز هم افرادی هستند که به گونه‌ای حرف می‌زنند که تردید ایجاد کنند، البته آنها هم تردید ندارند.

س- شاید تشبیه دقیقی نباشد، ولی به طور نسبی، جناب عالی که در واقع دولت سازندگی را تشکیل دادید، کشور با مشکلات خیلی زیادی بعد از جنگ مواجه بود، چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ نوع نگرش جهان به ایران، به علت حمایت‌هایی که از صدام می‌شد و انتقاداتی که ایران به این کشورها داشت. آقای روحانی هم در یک شرایط مشابه، البته جنگ نشده بود، ولی کشور دچار مسائل و مشکلات اقتصادی بود. البته نوع نگاه‌های دیپلماسی در حال تعدیل است، ولی به نقطه مطلوب نرسیده است. شما با توجه به تجاربی که آن موقع داشتید و شناختی که از فضای داخلی ایران و فضای بین‌المللی دارید، فکر می‌کنید گذر دولت آقای روحانی از این بحران‌هایی که با آن مواجه است، میان مدت است یا بلندمدت خواهد بود؟

ج- البته آنچه را که آقای روحانی می‌خواهد، درازمدت است. آقای روحانی نیامده که شعاری کار کند. ایشان عقایدی دارد و از روزی که من ایشان را شناختم، از مجلس و تا الان همین گونه است. در جنگ هم این گونه بود و بعد از جنگ هم این گونه بود و همان‌گونه فکر می‌کند. ایشان اهل تعامل جهانی است و راه صحیح را هم با حفظ اصول خودمان در تعامل می‌بینید و این هیچ منافاتی با آرمان‌های انقلاب هم ندارد. من فکر می‌کنم ایشان در حرکتی که آغاز کرده، پایداری لازم است. البته ایشان تنها نیست. مردم از سیاست‌هایشان حمایت می‌کنند.

س- پیامدهای منطقه‌ای توافق را چگونه پیش بینی می‌کنید؟ تأثیری که روی مناسبات ایران با کشورهای منطقه می‌گذارد. چون یکسری از این کشورهای عربی ممکن است تحت تأثیر این توافقی که قرار گرفته، به سمت اتخاذ مواضع تندتر علیه ایران بروند.

ج- اتفاقاً من فکر می‌کنم همین توافق، مسیر را برای همکاری کشورهای منطقه هموار می‌کند. اولاً اینها تا الان به بهانه همراهی با جهان، تحریم‌ها را برجسته می‌کردند. ثانیاً وقتی ببینند کشورهای اروپایی برای حضور در ایران مسابقه گذاشتند، تحریک و تشویق می‌شوند که بیایند. البته ما این تجربه را در سال‌های پس از جنگ داریم. در جنگ همین کشورهایی که الان در مورد ما موضع دارند، به نفع صدام بی‌حساب پول خرج می‌کردند. پادگان‌ها، فرودگاه و بنادرشان در خدمت صدام بود. هر زمان که صدام نمی‌توانست از مرزهای خودش به دریا بیاید، از بنادر اینها وارد دریا می‌شد. وقتی که نمی‌توانست از بنادر خودش بارها را ببرد، از بنادر اینها وارد می‌شود و می‌برد. این کشورها خیلی به صدام کمک می‌کردند و هنوز هم طلب‌هایشان پرداخت نشده است و منتظر هستند که روزی طلبشان را بگیرند. اوضاع این گونه بود. بعد از جنگ وقتی که ما با یک تدبیر ـ با همین عقلانیتی که الان آقای روحانی کار می‌کند، آن زمان هم آقای روحانی مشاور من بود و ما با هم کار می‌کردیم ـ قطعنامه را به نفع خودمان اصلاح کردیم، همین کشورها یکی یکی به سوی ایران آمدند. دست بردن در قطعنامه سازمان ملل که ماه‌ها روی آن کار شده بود، آسان نیست. ما قطعنامه را به نفع خودمان اصلاح و تأیید کردیم. عراق بدهکار جنگ شد و ما طلبکار شدیم. وقتی در سازمان ملل این قطعنامه تصویب شد، حقانیت ایران را تاریخ جهانی پذیرفت. چون در جنگ، هشت سال به ما جنگ طلب می‌گفتند.

س- دستاورد بزرگی بود.

ج- دستاورد بزرگ سیاسی در دنیا بود. بعداً هم گفتند که شما صد میلیارد دلار طلبکار هستید و باید بدهند. ما می‌خواستیم تجاوزگر محاکمه شود که نشد و چیزهای دیگری هم می‌خواستیم. ولی خداوند بهتر محاکمه می‌کند که کرد.

س- در نزد افکار عمومی پیروزی از آن ایران شد.

ج- بله. پیروزی نصیب ما شد. قدم دوم ما، تعامل جهانی بود. همین شعار آقای روحانی که الان مطرح شده است. تعبیر من این بود که ما نمی‌خواهیم دشمن‌تراشی کنیم. ما می‌خواهیم با دنیا کار کنیم. این حرف خیلی زود مورد پذیرش همه واقع شد. چون در قطعنامه ما را خیلی خوب شناخته بودند و جواب دادند. عرب‌ها وقتی دیدند ما با همراهی دشمنان قدیم و همراهان صدام داریم کشور را می‌سازیم و هر چه فایناس بخواهیم به ما می‌دهند و طرح‌های عده ما را فایناس می‌کنند، تقاضای همکاری کردند. البته در آن موقع ما هنوز به اینجا نرسیده بودیم که آنها سرمایه‌گذاری مستقیم کنند. این چیزی نبود که دولت بتواند عمل کند. ولی فایناس را قبول کرده بودیم و لذا فایناس را دادند. اگر شناسنامه همه طرح‌ها را در دوره سازندگی ببینید، این طرح‌ها آن موقع طراحی شده که بعضی‌ها عمل شد و بعضی‌ها در راه بود و بعضی‌ها هم در حد مطالعات اولیه شکل گرفت. اوضاع که این گونه شد، عرب‌ها هم طبق خصلتشان خیلی آسان با ما رفاقت کردند و ما دیگر مشکلی نداشتیم. فقط یک بار مشکلی پیش آمد و آن اینکه یک نفر از امارات با قایق مسلح تا نزدیکی ابوموسی آمده که بازداشت شده بود. رئیس امارات به من نامه نوشت که البته خیلی دوستانه و خواهشمند بود که این فرد را آزاد کنید.

من به جای اینکه یک جواب نرم بدهم، در جواب نوشتم که ما تا الان منتظر بودیم که شما در اولین نامه‌ای که به من می‌نویسید، از ظلم‌هایی که به ما کردید، عذرخواهی کنید؛ اما الان طلبکاری می‌کنید. وزیر خارجه آنها آمده بود. جواب را به او دادند و رفت. البته اثر بدی نداشت. ولی یک مقدار به آنها برخورد. ولی بعداً همه اینها آمدند و رفاقت و دوستی کردند که در رأس آنها عربستان سعودی بود که پای ما را در محرمانه‌ترین اماکن‌شان باز کردند.

س- شما به عربستان اشاره کردید. یکی از دلایل عمده‌ای که بین ایران و ریاض چالش ایجاد کرد، همین توافق بود و موضع‌گیری‌های منفی که عربستان داشت. با توجه به تجاربی که شما دارید، به خصوص در قسمت عربستان که همه می‌دانند مناسبات خوبی داشتید و شناخت کاملی از فضای سیاسی آنجا دارید، فکر می‌کنید بعد از اعلام توافق، موضع ریاض به چه صورت می‌شود؟ منعطف‌تر می‌شود یا سخت‌تر؟ چون دو کشور بزرگ منطقه هستند و در جهان اسلام هم مهم هستند و شاید چالشی بودن روابط خیلی به سود طرفین نباشد. فکر می‌کنید این چالش‌ها رو به مهار برود یا دامنه‌اش بیشتر می‌شود؟

ج- همان وضع سابق تکرار می‌شود؛ یعنی باید عاقلانه رفتار کنیم. اگر الان آن‌ها شروع کنند و بخواهند مسائل را حل کنند، ما نباید گذشته را به رخ آنها بکشیم.

س- مثل قضیه حجاج؟

ج- بله امام راحل در قضیه حجاج گفته بودند که اگر ما از صدام بگذریم، از اینها نمی‌گذریم. ولی وقتی که دیدند حج تعطیل شده و ما نمی‌توانیم جواب خدا را بدهیم، مثل این است که نماز را هم باید تعطیل کنیم. حج با نماز چه فرقی دارد؟ امام (ره) ما را جمع کردند و گفتند که من نمی‌خواهم حج بیشتر از این تعطیل باشد، بروید و مسئله را حل کنید؛ یعنی امام (ره) زود متوجه قضیه شدند. ما هم رفتیم و کم‌کم راه حج را باز کردیم.

در سال‌های پس از جنگ یک رفتار من، مسأله عربستان و همه عرب‌ها را حل کرد. در اجلاس سران اسلامی در سنگال که معمول بود سران با هم ملاقات می‌کردند. ملک عبدالله ولیعهد بود که در آنجا بود. من هم رئیس‌جمهور بودم و به طور طبیعی او می‌بایست پیش من بیاید. قرار ملاقات را هم سفرا گذاشته بودند. یک وقت به ما اطلاع دادند که امیرولیعهد منتظر شماست. با دکتر ولایتی که وزیر خارجه ما بود، مشورت کردیم و تصمیم گرفتیم که برویم. می‌دانستم اینها غروری دارند، چون شخصیت سلطان حالت خاصی به آدم می‌دهد. راه افتادیم و او هم گویا دید یا فهمید که ما راه افتادیم تا دم در دوید و به استقبالم آمد و خیلی تشکر کرد. با هم نشستیم و یک مقدار حرف زدیم، نصف مسأله‌مان حل شد. اولین مسأله‌ای که داشتیم در همان جا حل شد و آن اینکه اینها موافقت نمی‌کردند که ما میزبان کنفرانس اسلامی شویم. در همان جلسه ایشان موافقت کرد و گفت که این دفعه را ما تصویب کردیم، ولی برای دفعه بعد کشور شما باشد. ما هم سخت‌گیری نکردیم و قبول کردیم. ما را خیلی به تعبیر خودشان «ایزی من» دید و این لقب من شده بود.

قضیه دوم از این مهمتر است. زمان کنفرانس که نزدیک شد و ما می‌بایست کنفرانس بگیریم، یک دفعه دیدیم که در جدّه اعلام شد که این کنفرانسی که در اسلام آباد برگزار می‌شود ـ آنها یک کنفرانس فوق‌العاده برای سالگرد استقلال‌شان گرفتند و ما هم رفتیم ـ همان کنفرانس 4 ساله سران کشورهای اسلامی است که ما گفتیم این آن کنفرانس نیست. بنا شد که ما با عربستان ملاقات کنیم و این دفعه او (امیر عبدالله) پیش من بیاید. وقتی که ما آنجا رفتیم، باز عین آن تکرار شد. ما در جلسه نشسته بودیم، اطراف ما اتاق‌هایی بود که هر کدام از سران یک اتاق داشتند و ما هم داشتیم. زمانی که من نشسته بودم، شخصی آمد و گفت که ولیعهد، منتظر شماست. آقای ولایتی گفتند که چه کار کنیم؟ گفتم که برویم. مگر چه فرقی می‌کند؟ بلند شدیم و به طرف اتاق امیرعبدالله راه افتادیم. از دور دید که من دارم می‌آیم، از داخل اتاق بلند شد و با عجله بیرون آمد و از من تشکر و استقبال کرد و گفت که به اتاق شما برویم. من گفتم: مگر چه فرقی می‌کند؟ همه جا مال پاکستان است. گفت: نه به اتاق من آمد و در همان جا که نشسته بودیم، مسأله را مطرح کردیم و ایشان در همانجا گفت: به سعود فیصل دستور داده شود که بیانیه جدّه را حذف کند و بگوید که اجلاس بعدی در ایران است. مسأله با یک حرکت اخلاقی ساده حل شد. معمولاً دیپلمات‌ها در این مسائل دقت می‌کنند و ما اصلاً به این کارها اهمیت نمی‌دهیم. عرب‌ها این‌گونه هستند. اگر همین الان این اصلاح شود و ما از این تحریم بگذریم، حقیقتاً خودشان مایل هستند که مسایل‌شان را با ما حل کنند. ما در اینجا نباید بگوییم که مثلاً شما در آن روز این‌گونه و آن‌گونه گفتید. باید بگذاریم حل شود. بعدها یکی یکی صاف می‌شود. البته نمی‌دانم که الان این‌گونه هست یا نه آن موقع حرف اول را خود من می‌زدم. الان دیگران می‌زنند.

س- با توجه به ارتباطات حضرت‌عالی در این مقطع حتماً به کمک جناب‌عالی نیاز است.

ج- الان به گونه‌ای شده که اگر من بگویم اینها قبول نمی‌کنند.

س- اگر فرض را بر این بگذاریم که بناست درست شود، حافظه شما خیلی خوب است.

ج- من اول نگویم. بعد که آنها گفتند من تأیید می‌کنم.

س- معمولاً یکی از ایراداتی که منتقدین به دولت آقای روحانی وارد می‌کنند این است که می‌گویند تخم مرغ‌ها را در سبد هسته‌ای می‌گذارند و خیلی به مسائل منطقه‌ای توجه ندارند. در مقابل یک عده هم می‌گویند که اگر ما بخواهیم وارد مسائل منطقه‌ای هم بشویم و دولت هم بخواهد وارد این مسائل شود، اول باید تکلیف هسته‌ای مشخص شده باشد که راحت‌تر بتوان کار را پیش برد. در تقابل این دو دیدگاه، شما فکر می‌کنید که کدام واقع بینانه‌تر است؟

ج- اعتراضات واهی بهانه‌گیری است. کار وزارت خارجه است و ما چیزی روی آن نمی‌گذاریم و سرمایه‌گذاری نمی‌کنیم و نیرویی به کار نمی‌گیریم. فقط وزیر و دو معاونش به آنجا می‌روند و کار را انجام می‌دهند.

س- یا مثلاً می‌گویند که سفر آقای ظریف به کشورهای منطقه کم است و یا جزو اولویت‌های دولت نیست که مناسبات اقتصادی را توسعه بدهد.

ج- گفتم که کشورهای منطقه یا با بهانه و یا بی‌بهانه با کشورهای غربی و به ویژه آمریکا همراهی می‌کنند.

س- پس معتقد به دیدگاه دوم هستید؟

ج- البته اصلاً قبول ندارم که اینها این‌گونه باشند. هسته‌ای پرونده خاص خودش را دارد و مسئول آن هم وزارت خارجه است. بقیه کارها هم مسئول خودشان را دارند. بقیه کشورها هم در سایه تیرگی روابط ما با غرب، همکاری نمی‌کنند. مگر کشورهایی که با آنجا موضع دارند. فرض کنید که تا الان نمی‌توانستیم با روسیه هماهنگ باشیم و الان که دچار مسائل اوکراین شده، می‌توانیم. معلوم است که عرب‌ها ترجیح می‌دهند با آنها کار کنند. به علاوه سیاست‌های ما را در سوریه و عراق می‌بینند و از این کارها راضی نیستند. لذا من فکر می‌کنم که آقای ظریف و آقای روحانی کارشان را خوب انجام دادند و اگر این دلواپس‌ها و این حرف‌های اینجوری که این طرف می‌زنند و آن طرف هم اسرائیل و کنگره نبودند، پنج، شش ماه قبل تمام شده بود و به اینجا نمی‌رسید. این‌ها طولانی‌اش کردند.

س- در بالاتر از سطح منطقه به اروپا می‌ر

سیم. ظاهراً در آنجا برای بهبود مناسبات خیلی چالش ریشه‌ای وجود ندارد. ولی فراتر از آن آمریکاست. در آمریکا به خاطر مسایلی که می‌دانید یک چالش‌هایی وجود دارد. افرادی هستند که به هیچ عنوان رضایت نمی‌دهند که هر کدام دلایل خودشان را دارند. با توجه به این چالش‌ها و اینکه در بین صحبت‌هایتان هم اشاره کردید که آقای روحانی برنامه بلند مدت دارند و این بحث هسته‌ای، قسمت هسته‌ای آن مهم است، ولی مقدمه‌ای برای اعتماد سازی ما بوده است. فکر می‌کنید در این قالب نهایتاً مناسبات تهران ـ واشنگتن به کجا می‌کشد؟

ج- در مصاحبه با گاردین هم گفتم که وضع ما با آمریکا یکدفعه که بوجود نیامده است. آمریکا مدت‌هاست که دارد به ما ظلم می‌کند. پیش از انقلاب حامی بدون قید و شرط شاه بود و ما از آن زمان خیلی چیزها را داریم. بعد از انقلاب چند روزی بد رفتاری نمی‌کردند تا آن روزی که هموطنان آن‌ها از اینجا راحت بروند که همه اینها اتفاق افتاد و دولتی مستقر شد. ولی احساس شد که سفارتخانه آنها در حال تحریک مخالفان انقلاب است که دیگر این مسائل به شکل دیگری شروع شد و از آن به بعد ادامه دارد. علیه ما کودتا و جنگ کرد؛ یعنی در جنگ شریک بود و در آخر هم که دید زور عراق نمی‌رسد، خودش وارد شد.

س- آمریکایی‌ها نزد ایرانی‌ها پیشینه خوبی ندارند.

ج- آن‌ها رسماً آمدند و سکوهای نفتی ما را زدند. کشتی ما را غرق کردند. هواپیمای ما را ساقط کردند و هلی‌کوپترهای ما را به زمین زدند. به علاوه اینکه عراق آن مقدار اطلاعات نداشت. آن‌ها با رادارهایی که همیشه در فضا در حال پرواز بود، اطلاعات ما را به آنها می‌دادند. منافقین را پناه دادند و کارهای بد خیلی زیادی کردند و بعدها هم ادامه دادند که تا به حال ادامه دارد و تحریم‌ها و اینها اتفاق افتاده است. اگر این قضیه حل شود، آمریکا یک گام در یکی از مسائل عقب گذاشته است و این مثبت است و ما را از قهر مطلق بیرون آورده است و داریم حرف می‌زنیم و باید کارهای دیگر هم بکنیم.

س- مثلاً چه کارهایی؟

ج- مثلاً مسأله فلسطین. چه دلیلی دارد که آمریکا با آن قدرت و شخصیتی که دارد، این مقدار به فلسطینی‌ها ظلم می‌کند. اسرائیلی‌ها غزه را به خاک و خون کشیدند و آنها تأیید کردند. هیچ وقت علیه اسرائیل در سازمان ملل رأی نمی‌دهد. اگر بخواهد واقعاً روابط ما خوب باشد، آمریکا هم باید این خوی استکباری‌اش را کم کند. حالا راجع به ما یک مسأله و راجع به منطقه و مسلمانان و خیلی چیزهای دیگر هم یک مسأله است. ما نمی‌خواهیم مسائل همه دنیا را به عهده بگیریم. ولی لااقل خودمان می‌دانیم که آمریکا باید یک مقدار جلو بیاید. این گام شروع شده است و از این به بعد باید یک مقدار پشت آن را ببینیم که آیا ادامه دارد و ریشه‌دار است که شاید برسیم.

س- شما به گام مثبت آمریکا اشاره کردید. تحلیل‌های مختلفی وجود دارد که مثلاً چرا آمریکا و به ویژه دولت اوباما حاضر شدند که وارد میدان مذاکره شوند و وزیر خارجه آنها کامل در خدمت حل این پرونده بوده و امتیازاتی را از ایران گرفتند و متقابلاً امتیازاتی هم دادند. در مقایسه با دولت‌های پیشین آمریکا، برخورد دولت آقای اوباما منعطف‌تر بود و اینکه چرا تحلیل‌های مختلفی وجود دارد. نظر جناب‌عالی چیست و چرا این اتفاق افتاد؟ علت گامی که به سمت ایران برداشتند، چه بود؟

ج- فکر می‌کنم عملاً فهمیدند که در منطقه بدون همکاری ایران کاری پیش نمی‌رود. هر کاری در سوریه کردند، به جایی نمی‌رسند. در عراق هم همینطور است. آمریکا همه ناتو را به افغانستان آورد و افغانستان را گرفت. در افغانستان دو هدف داشت. یکی اینکه می‌خواست طالبان تروریست را در سرکوب کند و دوم اینکه می‌خواست مواد مخدر را ریشه کن کند که هر دو بدتر شد. امروز طالبان در افغانستان به مراتب از گذشته فعالتر هستند و هر جا بخواهد، عمل می‌کند. مواد مخدر هم ده برابر شده است. اگر آن موقع فقط تریاک خام بود، الان هروئین و بالاتر از هروئین، شیشه و امثال اینها از افغانستان صادر می‌شود. هیچ دستاوردی ندارد. آمریکا به عراق آمد و عراق را گرفت و حزب بعث و صدام و ارتش بعث را ساقط کرد، اما امنیت برقرار نشد و بدتر شد. در عراق خیلی هزینه کرد. صد و پنجاه هزار نیرو در عراق داشت و چند سال در عراق ماند و کار کرد، ولی هیچ چیز پیش نرفت. امنیت درستی به وجود نیامد. مردم ناراضی بودند و آمریکا به سمت انفجار می‌رفت. لذا از عراق بیرون رفت. الان می‌بیند آن هزینه‌ها هیچ نتیجه‌ای نداشت و ایران با نفوذی که طبیعی در عراق دارد، نتیجه‌اش در حال احیاست. ما لازم نداریم که در عراق کاری انجام بدهیم که نفوذ پیدا کنیم. ما در عراق هستیم و طبیعی است. یک بار به جلال طالبانی گفته بودند که شما از ایران با این نفوذی که پیدا کرده، نمی‌ترسید که یک روزی برای شما خطر باشد؟ او گفته بود که چرا بترسیم؟ مگر ایران چه می‌خواهد؟ ایران هر چه بخواهد، ما هستیم. الان رؤسای عراق دوستان ایران هستند. ما در مبارزه با صدام و همه اینها نان‌خور ایران بودیم. ایران از ما بهتر پیدا نمی‌کند. ایران با ما می‌خواهد چه کار کند؟ ما واقعاً در عراق همان بودیم که هستیم. زمانی که می‌جنگیدیم، دل ما برای مردم عراق می‌سوخت. امام (ره) به ما گفته بودند که اگر می‌خواهید شهری را بزنید، 48 ساعت قبل اطلاع بدهید که مردم بیرون بروند و فقط قدرتتان را نشان بدهید و مردم را نکشید. این حرف، حرف خیلی بزرگی در جنگ است. صدام به شهرهای ما موشک می‌زد و خراب می‌کرد، اما ما این کار را نمی‌کردیم، رابطه ما با مردم عراق حتی با سنی‌هایشان همان رابطه برادری است. کردها حسابی ممنون ما بودند و الان آقای بارزانی کم‌کم می‌خواهد راه دیگری برود.

س- شما اشاره کردید که یک سری الزامات آمریکا را به این نتیجه رساند که چالش‌های منطقه‌ای بدون همکاری ایران حل نمی‌شود. آیا این جمع‌بندی که آمریکایی‌ها دارند مختص دموکرات‌هاست یا اگر جمهوری خواهان هم بیایند، در ذهن‌شان هر چه باشد، مطابق آن الزامات امنیت ملی‌شان به این جمع‌بندی می‌رسند؟ چون الان یک بحث این است که این سیاست انعطافی که آقای اوباما دارد، مختص ایشان و دموکرات‌هاست و اگر رئیس‌جمهور بعدی جمهوری خواه باشد، احتمالاً نگاه تغییر می‌کند و آن دید مثبت هم از بین می‌رود. یک نگاه هم این است که الزامات جهانی آمریکا را به این نتیجه رسانده است و فرقی هم نمی‌کند که چه حزبی حاکم باشد. چه جمهوری‌خواه و چه دموکرات ناچار به همکاری با ایران خواهند بود. نظر شما چیست؟

ج- حالا غیر از مسائل عمومی، جهانی و منطقه‌ای که دارند، باید یک پرونده دیگری را هم در نظر بگیرید. ما از قدیم و بعد از انقلاب، هر وقت صحبت می‌شد که حزب دمکرات این‌گونه و حزب جمهوری‌خواه آن‌گونه است، یک تعبیر بی‌ادبانه‌ای داشتیم و می‌گفتیم که سگ زرد برادر شغال است. جواب همه چیز را با همین جمله می‌دادیم. این‌ها به مصالح خودشان عمل می‌کنند.

س- مسائل کلان ملی به اولویت‌های حزبی‌شان اولویت دارد.

ج- یک چیزهایی هست که همه مراعات می‌کنند. یک چیزهایی را هم در منطقه فراغ گذاشتند که بتوانند روی آن تبلیغات کنند و جلو و عقب بروند.

س- اگر با نگاه جناب‌عالی این قضایا را مرور کنیم، این اختلاف شدیدی که در هسته‌ای بین آنها وجود دارد، چگونه قابل ترسیم است؟

ج- الان یک بحث انتخاباتی است. اسرائیل یکی از قدرت‌های داخل آمریکاست که با پول، تبلیغات، ماهواره و همه چیز در انتخابات مؤثر است.

س- یعنی پیش‌بینی شما این است که اگر حتی رئیس‌جمهور بعدی جمهوری‌خواه هم باشد، این قرارداد هسته‌ای برقرار است؟

ج- من فکر می‌کنم که اگر تشخیص بدهند که ایران مزاحم نیست و کار خودش را می‌کند حق خودش را می‌خواهد، هر کس بیاید قابل عمل است.

س- آقای هاشمی بحث این توافق شد، فکر می‌کنید آفت‌ها و تهدیدهای احتمالی که می‌تواند این توافق را در معرض خطر قرار بدهد، چه چیزهایی می‌تواند باشد؟ یعنی فرض کنیم توافق نهایی شده، ولی بعد از آن ممکن است یک سری تهدیدهایی متوجه این توافق شود. آن‌ها تهدیدها را چه عواملی می‌دانید؟

ج- من فکر نمی‌کنم که الان همه دستشان را روی هم بگذارند، یعنی اینکه تمام شد. فعالیت می‌کنند؛ یعنی مخالفان توافق در هر دو طرف تلاش می‌کنند. در داخل ایران اگر بتوانند کارشکنی می‌کنند و در آنجا هم همینطور است. این اتفاقات می‌افتد. ما باید کارمان را با قدرت گذشته و مثل همین مدت ادامه بدهیم. البته کار را سخت می‌کند، ولی باید کار را ادامه بدهیم و راه خودمان را برویم و هر چه که مصلحت کشور و انقلاب است، انجام بدهیم.

س- یک تعداد از این دلواپس‌ها اتهاماتی می‌زنند که در واقع دولت در پی توافق به هر قیمتی بود و یک سری القابی مثل خائن و ترکمن‌چای و اینها به کار می‌برند. فکر می‌کنید انگیزه اینها چیست؟ با توجه به اینکه اکثر این دلواپس‌ها دقیقاً کسانی بودند که در دولت آقای احمدی‌نژاد حامی ایشان هم بودند و تحریم هم خیلی فشار وارد می‌کرد. منتها آنها را نمی‌دیدند و به سکوت می‌گذراندند؛ اما الان که به سمت حل و فصل می‌رود، موضع‌گیری‌های خیلی تندی دارند. شما این دوگانگی را ناشی از چه می‌دانید؟ چون اگر منافع ملی باشد، اتفاقاً باید در دوره احمدی‌نژاد فشار می‌آوردند که قضیه به ترتیبی حل شود و اقتصاد نفسی بکشد و دیپلماسی جانی بگیرد. آن موقع سکوت کردند؛ اما الان که این اتفاقات دارد می‌افتد، القاب خیلی تندی به کار می‌برند. انگیزه‌هایشان چه می‌تواند باشد؟

ج- برای من خیلی روشن است که مسأله آن‌ها مسأله جناحی است و انقلاب و اسلام نیست. اینکه قدرت دست چه کسی باشد و یا چه کسی در مجلس بیشتر باشد و چه کسی بیشتر پول دستش باشد. مسأله این حرف‌هاست. من فکر می‌کنم اوّلاً خیلی از کسانی که این‌گونه هستند، هیچ رابطه‌ای با انقلاب نداشتند و اینها روزی انقلاب را مسخره می‌کردند و الان آمدند در جای حساس انقلاب نشستند. مسأله انقلاب نیست. مسأله قدرت است. به نظرم خیلی‌ها این‌گونه هستند. نه همه آنها و در این مسأله نان را به نرخ روز خواهند خورد. البته الان دیگر اقلیت هستند.

س- اقلیت پر سروصدا هستند.

ج- اقلیت نیزه‌دار هستند.

س- آقای روحانی اشاراتی به کاسبان تحریم داشتند. نقش آنها را چقدر جدی می‌بینید؟

ج- همینطور است، هر کسی با ادبیات خودش، الان آقای روحانی یک مقدار ملاحظه می‌کند و حرف‌های تند نمی‌زند.

س- منظورتان این است که نگفتند؟

ج- می‌گوید؛ اما بعضی وقت‌ها نمی‌گوید. حوصله‌اش را سر ببرند، می‌گوید.

س- اگر مایل باشید، از هسته‌ای عبور کنیم و به سؤالات اعتدال برسیم. یکی نسبت بین اعتدال و اسلام است. به هر حال جمهوری اسلامی است و مبنای جناح‌ها اسلام است. منتها دو خوانش وجود دارد. یک خوانش اسلام را اعتدالی معرفی می‌کند و یک خوانش هم می‌گوید که اسلام انقلابی است و انقلابی را هم این‌گونه تعریف می‌کنند که هیچ نسبتی با اعتدال ندارد.

ج- ریشه اعتدال اسلامی و قرآنی است و بعد هم توسعه شیعی است. این‌هایی که این حرف‌ها را می‌زنند، از تفکرات غیر شیعی مثل همین تفکرات داعش، طالبان، القاعده، بوکوحرام در می‌آید. قبلاً هم خوارج بودند. من دو سه سند اعتدال از شیعه به شما می‌دهم که کافی است. ببینید ما در آیه قرآن صریح داریم: «وَکذَلِک جَعَلْنَاکمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَکونُواْ شُهَدَاء عَلَی النَّاس» ما مسلمان‌ها را امت معتدل قرار دادیم. وسط تفسیرهای مختلفی دارد. ولی تفسیر صحیح آن معتدل است. نه افراطی و نه شرقی و نه غربی است. روی قاعده است.

س- دین رحمتی که می‌گویند همان اعتدال است.

ج- این یک بعد از اعتدال است. اعتدال همین حد وسط معتدل است و ما این را می‌گوییم، بعد می‌گوید که شما الگوی دیگران باشید. «لِّتَکونُواْ شُهَدَاء عَلَی النَّاس» برای اینکه شما جهانیان را به اسلام که دعوت می‌کنید، نمونه معتدل باشید. خیلی آیه داریم و من یکی را برای شما خواندم. برای دنیا و آخرت است. بعضی‌ها این قدر زهد می‌فروشند که خیال می‌کنند که دیگر هیچ است. بعضی‌ها هم آن قدر افراط، اسراف و پرخوری می‌کنند؛ اما اسلام معتدل است. این جمله‌ای معروف است که ائمه گفتند. «کنْ لِدُنْیاک کأَنَّک تَعیشُ اَبَداً وَ کنْ لِاخِرَتِک کأَنَّک تَموتُ غَداً » برای دنیا این‌گونه کار کن و نگو که عمر ما کوتاه است. فرض کن که تا آخر می‌مانی. برای دنیا این‌گونه کار کن که اصلاً ابدیت داری. برای آخرت هم فکر کن که ممکن است همین فردا بمیری؛ یعنی هم برای دنیا و هم برای آخرت آماده باشد.

خداوند در آیه‌ای صریح که مسلمان‌ها را در زمان پیامبر (ص) سرزنش می‌کند که بعضی‌ها زهد می‌کردند و ریاضت می‌کشیدند و هر روز روزه می‌گرفتند. آیه نازل شد که به اینها بگویید که چرا شما حلال‌های خدا را حرام می‌کنید؟ چرا این کار را می‌کنید؟ این‌ها مال شماست. آیه صریح قرآن این است که «قُلْ هِیَ لِلَّذینَ آمَنُوا فِی الْحَیاهِ الدُّنْیا» نعمت‌های الهی مال مردم مؤمن در درجه اول است. منتها در دنیا خالص نیست و در آخرت خالص می‌شود. «خالِصَةً یَوْمَ الْقِیامَةِ» در آنجا خالص و بی‌حاشیه می‌شود. اسلام در زندگی این‌گونه است.

 صدها آیه، روایت و سند داریم که زندگی کفاف و عفاف است. بهترین زندگی اقتصادی این است که انسان به اندازه کفاف داشته باشد و مصرفش هم در حد عفاف باشد. نه اسراف و نه تقلیل کند. برای بچه‌هایش و اطرافیانش سخت نگیرد و اسراف هم نکند. اسلام این‌گونه است.

به سراغ شیعه می‌رویم. شما خیال می‌کنید این عدلی که در شیعه هست، چیست؟ پیش خودتان فکر می‌کنید همین عدالت است که عمل می‌کنند؟ این‌گونه نیست. عدل این است که شیعه معتدل است و از اعتدال گرفته شده است. دو گروه عشائره و معتزله بودند. معتزله می‌گفتند که همه کارها دست خود انسان است و خداوند دخالتی ندارد و هر چه هست، خودمان هستیم. عشائره می‌گفتند که همه چیز مال خداست و انسان مثل مرده‌ای که دست غسّال است و این طرف و آن طرف می‌گردد و کاری دست خودش نیست. ائمه (ع) فرمودند که این‌گونه نیست. «أمرٌٍ بین الاَمرین». هم دست خداست و دست خود انسان است؛ یعنی حد وسط. اصلاً شیعه را از این جهت عدلیه می‌گویند، یعنی معتدل. این سابقه فرهنگی که شما دنبال آن هستید، آن قدر زیاد است که می‌توانید یک دایره المعارف بنویسید.

س- این محرز است. منتها شبهاتی که وارد می‌کنند برای نسل جدید باید یادآوری شود.

ج- خیلی زیاد داریم. یک بار به پیامبر (ص) خبر دادند که یکی از اصحاب فوت کرده و قبل از مرگ هر چه داشت، بخشید و بچه‌هایش را فقیر گذاشته است. پیامبر (ص) فرمود که اگر این را زودتر به من می‌گفتید، من او را در قبرستان مسلمان‌ها دفن نمی‌کردم. چرا بچه‌هایش را فقیر گذاشت و رفت؟ باید حق بچه‌ها را می‌داد.

س- یکی از ادعاهایی که تندروها برای ایجاد ارعاب بین مؤمنین دارند این است که می‌گویند اگر اعتدال حاکم شود، منجر به سکولاریسم می‌شود؛ یعنی جامعه در فرهنگ و سیاست از اسلام دور می‌شود.

ج- فرق سکولاریزم با ما در این چیزها نیست، فرقش در عقاید است. ما در عقایدمان معتقد به خدا، رسالت، قیامت و حساب و کتاب هستیم. سکولاریزم به اینها کاری ندارد. او هر چه که خواست، به آن صورت است. والّا ما دعوای آن‌گونه نداریم. سکولاریست‌ها در بحث اعتدال از اسلام استفاده کردند: ابوذر می‌گوید: «اذا ذهب الفقر الی بلد قال له الکفر خذنی معک - چون فقر رهسپار کشوری شود کفر به او می‌گوید: مرا همراه بگیر و ما هر دو با هم هستیم»

س- شما دقیق می‌فرمائید. من در اول عرض کردم که ادعای آنها این است؛ یعنی به جامعه چنین تلقین می‌کنند که اگر اعتدال حاکم شود، به تدریج فرهنگ اسلامی کم رنگ می‌شود.

ج- این‌ها کارشان همین‌هاست. تضارب آرا باید باشد. حضرت علی (ع) را که خدا تعیین کرده بود که بعد از پیامبر (ص)، امام باشد و پیغمبر (ص) در راه برگشت از مکه دست او را بلند و معرفی کرد و گفت که علی (ع) بعد از من ولی شماست؛ اما وقتی پیامبر (ص) رحلت فرمودند، حضرت علی (ع) را برکنار کردند و می‌بینیم که قبول نکردند. قبل از آن پیامبر (ص)، حضرت علی (ع) را به صورت خصوصی خواستند و گفتند که شما امام و ولی این مردم بعد از من هستید. ولی اگر مردم نخواستند پافشاری نکن و به خودشان واگذار کن. حضرت علی (ع) هم کاملاً به این وصیت عمل کردند و 25 سال در خانه نشستند و کشاورزی می‌کردند و کاری به این چیزها نداشتند و به حکومت هم کمک می‌کردند.

س- به عنوان یک مبنا و شاخص به انقلاب می‌رسیم. انقلاب اسلامی هم انقلاب اعتدالی بود؛ یعنی با وجود اینکه در شرایط انقلابی یک سری افراطی‌گری گریزناپذیر است، نظم سابق از بین رفته و نظم جدید آمده است. ولی با وجود همه اینها یک انقلاب اعتدالی محسوب می‌شد. شما بارها در خاطراتتان اشاره کردید که خود امام (ره) هم بارها جلوی خیلی از افراطی‌گری‌ها را گرفتند. منتها باز تصویری که به خصوص در سال‌های اخیر تلاش می‌شود که از امام (ره) القا کنند، این است که اهل اعتدال نبودند و تندرو بودند و به تعبیر آنها انقلابی بودند و انقلابی از نظر آنها مترادف تندروی است. آیا چنین چیزی درست است یا نه؟ آیا شما خاطراتی دارید که امام (ره) مشخصاً در چه مواردی جلوی تندروی‌ها را گرفتند و اجازه ندادند که در آن فضای انقلابی تندروها حاکم شوند؟

ج- موارد زیادی داریم. فقط یک مورد را می‌گویم که سند است. امام (ره) وقتی دیدند که افراطی‌ها کم‌کم دارند در قضاوت و مصادره و خیلی کارهای دیگر اذیت می‌کنند، فرمان هشت ماده‌ای را صادر کردند. همه می‌دانیم که نظر امام (ره) آن فرمان است؛ یعنی ایشان با تجربه تندروی‌های اول انقلاب نتیجه گرفتند که آنچه را که حقیقت است، به مردم بگویند و آن تبدیل به آن 8 ماده‌ای شد. در کنار همین مصاحبه آن فرمان 8 ماده‌ای را چاپ کنید تا خوانندگان شما ببینند که امام (ره) چه حرف‌هایی زدند و جلوی همه اینهایی را که افراط کاری می‌کنند، گرفتند.

س- یعنی همان را شاخص قرار بدهیم و برای امروز هم قابل کاربرد است؟

ج- کافی است؛ یعنی اعتدال امام (ره) در این فرمان به عنوان یک سند امضاء شده است. این فرمان را محور قرار بدهید، متوجه می‌شوید که الان این افراطی‌ها چقدر منحرف هستند!

س- بحثی هم هست که اگر به فرهنگ ایرانی هم بر گردیم، فرهنگ ایرانی هم اعتدال گراست، قدمت جمهوری اسلامی سی و چند سال است. ولی ما در تاریخ‌مان می‌بینیم که در 250 سال گذشته ایرانی‌ها به هیچ کشوری تجاوز نکردند و یا در وقایعی مثل یازده سپتامبر و حوادث کوچک و بزرگ که در گوشه و کنار دنیا ایجاد می‌شود، اسم هیچ ایرانی دیده نمی‌شود. این نشان دهنده این است که فرهنگ ایرانی در کنار باورها و اعتقادات اسلامی گرایش به اعتدال دارد. آیا با چنین نظری موافق هستید که ریشه اعتدال در فرهنگ ایرانی هم وجود دارد؟

ج- این را قبول دارم و بیش از این فکر می‌کنم. چرا ایرانی‌ها مکتب اهل بیت (ع) را پذیرفتند و شیعه شدند؟ آن‌ها رفتار حضرت علی (ع) و اعتدال را در ایشان دیدند. نظر عرب‌ها این‌گونه بود که آنها شهروند درجه اول هستند و عجم موالی هستند. حضرت علی (ع) این را شکستند و گفتند که این را از کجا آوردید؟ قرآن می‌گوید که همه شما از یک پدر و مادر زائیده شدید و همه یک جور هستید و اگر ما تغییراتی درست کردیم، برای این است که همدیگر را بشناسید. وگرنه همه یک حق دارید. ایرانی‌ها آن موقع مظلوم بودند و روی آنها فشار بود. دیدند تنها کسی که حرف درست می‌زند، حضرت علی (ع) است. در لشگر مختار فارس‌ها بیشتر از عرب بودند.

س- آن اعتدال ملی ایرانی‌ها زمینه جذب‌شان شد.

ج- کاملاً چنین بود. آن روحیه امام علی (ع)، ایرانی‌ها را جذب کرد. همان موقع و قبل از اسلام ایرانی‌ها دانشگاه جندی شاپور را داشتند که دانشمندان مطرود دنیا به اینجا پناه می‌آوردند و جندی شاپور را شکل دادند و بعداً همان‌ها رفتند و تمدن اسلامی را ساختند. ایران چنین جایی بوده است.

س- به استناد حرف‌های جناب‌عالی، ما در اسلام اعتدال داریم. در فرهنگ ایرانی اعتدال داریم، انقلاب، اعتدالی است و اگر دولت‌ها را هم مرور کنیم، از اوایل انقلاب، در آن شرایط انقلابی، باز اعتدالی بودند. دولت جناب‌عالی اعتدالی بود. دولت جناب خاتمی اعتدالی بود. منتها با این همه عواملی که منجر به اعتدال می‌شود، یک مرتبه با دولت آقای احمدی‌نژاد مواجه می‌شویم که تناسبی با اعتدال نداشتند و در یک جاهایی ضد اعتدال هم بودند. چه می‌شود که ما با آن پیشینه با این پدیده مواجه می‌شویم؟

ج- ریشه تاریخی آن کاملاً روشن است. در دولت آقای خاتمی، آقای خاتمی با ادبیات اعتدال پیروز شد. وقتی که پیروز شد، چند نفر از آدم‌های افراطی به شکل دیگری آمدند و سخنگوی دولت شدند و رسانه‌ها را تأسیس کردند و بنا بر کارهای افراطی گذاشتند. آن‌ها دولت آقای خاتمی را به مخمصه انداختند.

س- یعنی این عامل به تنهایی می‌تواند باعث شود که آن همه عواملی که حامی اعتدال هستند، کنار بروند؟

ج- اعتبار آقای خاتمی ماند و در دفعه دوم رأی بیشتری هم آورد؛ اما آنها این لکه را در دامان دولت اصلاحات گذاشتند. مجلس ششم تحت تأثیر آنها عمل می‌کرد و برای اصلاح‌طلب‌ها مشکل درست کردند که دیگر از آن به بعد نتوانستند جان بگیرند، ولی الان دوباره به اعتدال نزدیک شدند و فکر می‌کنم که ریشه آنها هم اعتدالی بوده است.

س- فکر می‌کنید منابع فکری و مالی تندروها و ارتزاق‌شان از کجا تأمین می‌شود؟

ج- منابعشان در همه منابع ملی هست و هر چه هست، دست آنهاست.

س- صحبت دولت احمدی‌نژاد شد که مثل یک میان‌پرده در تاریخ سیاسی ایران بود؛ یعنی قبلش ما هیچ نشانه‌ای از دولت افراطی نداشتیم و ایشان یکدفعه ظهور می‌کند و بعدش باز آقای روحانی می‌آیند که اعتدالی هستند.

ج- دولت نهم عکس‌العمل سیاسی اقدامات تندروها در دولت آقای خاتمی بود.

س- این درست است. منتها سوالم این است که قبلش اعتدالی بودند و بعدش هم دولت اعتدالی آمد. پیش فرض ما این است که دولت آقای احمدی‌نژاد یک میان‌پرده است و دیگر تکرار نمی‌شود. به نظر شما احتمال تکرار مشابه آن دولت ـ نه شخص آقای احمدی‌نژاد ـ هست؟

ج- ببینید این حالت طبیعی سیاست است. کسانی را که مردم نپسندند و انتخابات هم در کار باشد، دوره‌شان کوتاه است. حتی اگر با ابزاری جلوی شکل‌گیری دولت اعتدالی را بگیرند، مردم با مراجعه به ذات خویش و با استفاده از ابزاری که دارند، تفکرات اعتدالی را بر می‌گزینند. همین دوره هم بعد از اینکه مرا کنار گذاشتند، نتوانستند دکتر روحانی را کنار بگذارند. البته مطمئن بودند که رأی نمی‌آورد. براساس نظرسنجی‌های خودشان گفتند او هشتم است و تا بخواهد بالا بیاید، فرصتی نیست و فعلاً ندارد. باور نمی‌کردند مردم ظرف دو سه روز چنین اقبالی به ایشان نشان بدهند. این کار به خاطر ذات اعتدالی مردم اتفاق افتاد.

س- یعنی معتقدید احتمال تکرار دولتی مشابه آقای احمدی‌نژاد وجود دارد؟

ج- بله اگر آقای روحانی و اینها بد عمل کنند، دوباره همان تیپ‌ها پیروز می‌شوند. افکار عمومی علاوه بر اعتدال گرایی، از افراط و تفریط گریزان است.

س- چرا چنین می‌شود؟

ج- بالاخره یک عده از مردم فراموش می‌کنند و جوان‌هایی که نبودند، یکدفعه می‌آیند و اکثریت آرا را می‌گیرند و کارهایی هم می‌شود و رأی می‌دهند و یک مقدار هم از ابزار قدرت کمک می‌گیرند؛ یعنی اتفاقی که در سال 84 افتاد.

س- برای اینکه این اتفاق نیفتد، چکار باید کرد؟

ج- ما می‌گوییم که مؤمن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود. باید اعتدال‌مان را حفظ کنیم.

س- اشاره‌ای به وضعیت آقای روحانی در جدول کردید که هشتم بودند و احتمال داده نمی‌شد که که بالا بیایند؛ اما ایشان پیروز شدند. ریشه‌هایش را چه می‌دانید که مثلاً از هشتم نظرسنجی‌ها یکدفعه پیروز انتخابات شوند؟

ج- عوامل متعددی دارد. مردم شرایط سیاسی و اقتصادی را دیده بودند. تهدیدها و تحریم‌ها روی مردم سایه انداخته بود. من و آقای خاتمی هم صریحاً حمایت کردیم. در همان چند روزی که بودم، د طبق همه نظرسنجی‌ها رأی من 70 درصد شده بود و آقای خاتمی هم حضور داشتند و به آقای عارف هم گفته بود که کنار برود تا تفرقه نباشد. اگر آقای عارف کنار نرفته بود، قطعاً آقای روحانی در مرحله اول پیروز نمی‌شد. عواملش روشن است. خود آقای روحانی هم با حرف‌ها و رفتارش مردم را جذب کرده بود.

س- منادی اعتدال بودند.

ج- همین‌هایی را که گفتند، دارند عمل می‌کنند.

س- دو سال گذشت و در آستانه سال سوم هستیم. اگر بخواهید یک نگاه کلی داشته باشید، نقاط قوت و ضعف دولت را در چه مواردی می‌بینید.

ج- نقطه قوت آقای روحانی عمدتاً این است که سر حرف‌هایش مانده است. بعضی‌ها را نتوانسته عمل کند و من هم می‌دانم که چرا نتوانسته است و اگر می‌توانست، عمل می‌کرد. ممکن است انتقاد کنند و بگویند انسان چرا چیزی را که نمی‌تواند انجام دهد، بیان کند. معلوم بود که از اول اوضاع چگونه است و چرا آمد؟ در صورتی که این‌گونه نبود که معلوم باشد و ایشان به همان ادلّه امید داشت که آمد البته کم‌کم دارد درست می‌شود. یکی همین هسته‌ای بود که سخت‌ترین کارش بود که به نتیجه می‌رسید. این‌ها اصلاً قبول نداشتند که می‌شود. البته الان هم می‌خواهند که نشود. برای اینکه بگویند ما راست گفتیم. ولی می‌شود و شده است. تورم را پایین آورد. البته مشکل هم بود، چون بایستی پول کمتر بریزند و پول را کمتر ریختند. بعضی جاها مجبور شدند که تعطیل کنند. در مجموع کارهای اقتصادی ایشان قابل قبول است.

س- کارهایی را که در حوزه بهداشت و اینها انجام دادند، جزو نقاط قوت می‌دانید؟

ج- بله کارهای خوبی است. البته اینها موقت است. ولی اگر پول بریزیم، سخت است. مجموعاً آقای روحانی تا آن مقدار که می‌شد، خوب کار کرده است. من عرض می‌کنم که چند ریسمان ایشان را می‌بندد، یک مقدار خودش باز می‌کند و جلو می‌آید.

س- اگر بخواهید به کاستی‌ها اشاره کنید، چه مواردی مد نظرتان است؟

ج- اشکالاتی در بعضی انتصابات دیده می‌شود. ایشان توجه بیشتری به عقبه خودش نکرد و باید بیشتر توجه کند. وقتی که به شهرستان‌ها می‌رود، آن‌هایی که در آنجا جو را به نفع او شکستند، آن‌ها باید اطرافش بیایند و باید آنها را داشته باشد. خیلی وقت‌ها هنوز قدیمی‌ها دارند زور می‌گویند و به آنها می‌خندند. این درست نیست و ایشان باید یک مقدار بیشتر توجه کنند.

س- اتفاقاً به نکته‌ای اشاره کردید که اغلب منتقدین اشاره می‌کنند؛ یعنی این دید وجود دارد که آقای روحانی هرچقدر در هسته‌ای تمرکز داشته و خوب عمل کرده، در حوزه داخلی و عمدتاً سیاست داخلی با قدرت عمل نکرده است. منتها طیفی هم مقابل اینها وجود دارند که می‌گویند اولاً بحث هسته‌ای نیاز به آرامش داخلی دارد و نباید انشقاق ایجاد شود، ثانیاً یک سری موانع وجود دارد که خارج از کنترل آقای روحانی است. شما این را چگونه می‌بینید؟

ج- در هر دو جا همینطور است؛ یعنی در خارج هم موانع خیلی زیاد بود. هم اسرائیل و هم دلواپسان آمریکا و هم اینجا مشکل وجود داشت. هنوز هم مرحله سختی در پیش داریم؛ یعنی این اسناد به پایتخت‌ها بر می‌گردد و بعضی جاها به مجلس‌ها می‌رود و باید کار کنند. البته الان با این فضایی که مردم دارند، دیگر مجلس‌ها جرأت نمی‌کنند که در کار مشکل ایجاد کنند. ولی موانعی وجود دارد. در آمریکا هم هست. الان اسرائیل با چهار پا جلو می‌آید و ده نفر اسرائیلی در مقابل هتل کوبورگ نشستند و دارند مخالفت می‌کنند و شعارشان این است که با ایران توافق نکنید و فریب نخورید.

س- دو سؤال دیگر مانده، یکی تعامل آقای روحانی را با افکار عمومی و جناح‌ها چگونه می‌بینید، خوب است یا بد؟

ج- نیمه خوب می‌بنیم.

س- چرا؟

ج- برای اینکه باید با افکار عمومی بیشتر تعامل کند. بالاخره افکار عمومی و این طبقه‌ای که اکثریت جامعه هستند، توقع دارند که آقای روحانی با آنها بیشتر محشور باشد.

س- سؤال بعدی انتخابات اسفند ماه است.

ج- الان پیش‌بینی انتخابات اسفند آسان نیست. اگر زور نگویند انتخابات خوب می‌شود و الان اکثریت آرا آقای روحانی و راه ایشان را تأیید می‌کند.

س- ایشان خیلی به برگزاری رقابت آزاد و سالم اصرار دارند، آیا محقق می‌شود؟

ج- وزارت کشور تا حدودی دست ایشان است. ولی نمی‌دانیم طرف دیگر چه کار می‌کند.

س- جناب‌عالی شرکت می‌کنید؟

ج- بله شرکت می‌کنم. اصلاً همه زندگی من همین است. (2)

س- شخصاً به عنوان نامزد خبرگان؟

ج- بله شرکت می‌کنم

س- قطعی به تصویب رسید؟

ج- در مجلس نمی‌توانم. ولی در خبرگان می‌توانم.

س- خیلی متشکریم از وقتی که گذاشتید. برخلاف این صحبت‌ها یکی دو سؤال برای من مطرح بود. یکی اینکه در بخشی از صحبت‌هایتان به بحث مصلحت اندیشی امام (ره) اشاره کردید و الان هم ما در واقع با مسائل مصلحت آمیزی مواجه هستیم. یکی بحث قدیمی اسرائیل هست و بحث جدید داعش است. برای مقابله با این مسائل شاید مصلحت این باشد که یارگیری از بعضی از ابرقدرت‌ها و کشورهای قدرتمند داشته باشیم. سوالم این هست که اگر چنین ضرورتی را در واقع در مصلحت نظام ببینیم، رابطه‌اش با روحیه انقلابی ما چه خواهد بود؟ آیا در واقع آن نگرش‌ها و ایدئولوژی‌هایی که برانقلاب و جمهوری ما حاکم است، این اجازه را به ما می‌دهد که یک چنین مصلحتی را از این طریق پیش ببریم؟

ج- ممکن است بعضی‌ها خوششان نیاید. ولی داعش یک خطر جدّی جدّی است. کما اینکه طالبان در افغانستان یک خطر جدی هستند. کما اینکه بوکوحرام در آفریقا هم خطر است. داعش در دو طرف ما هست. الان در افغانستان و در مرز ما نیرو گذاشته و در آن طرف هم معلوم است که چه کار می‌کند. در حال جذب نیرو است و نیروهای افراطی دنیا در آنجا جمع می‌شوند. این مسأله مهمی هست. این کاملاً معلوم است که در قسمتی ما با همه آنها مشترک هستیم. همین الان که ما در عراق کمک می‌کنیم، نمی‌رویم که بجنگیم، اما به عراق کمک می‌کنیم. در آن جاهایی که عراق نمی‌تواند بمباران کند، آمریکا می‌آید بمباران می‌کند. آمریکا در زمین نیرو ندارد. ولی پادگانی دارد که به نیروهای عراق آموزش می‌دهد. به نظرم کار مشترک در این میدان اشکالی ندارد. به خصوص در سوریه اشکالی ندارد. اتفاقاً در مذاکرات اخیر یکی از ادلّه‌ای که آنها قانع شدند، همین بود که ایران بعد از این می‌تواند در برخورد داعش با آنها صریح‌تر همکاری کند.

س- سؤال دیگر مربوط به مسائل داخلی می‌شود. در واقع دولت‌های ما و به ویژه دولت‌هایی که گرایش اعتدالی دارند، در مقابل نگرش‌های تندرو، با این چالش مواجه هستند که موفقیت‌هایشان در بعضی از حوزه‌ها مثل موفقیت دولت یازدهم در بحث هسته‌ای از آنجایی ناشی می‌شود که در معادلات رقابت‌های جناحی قرار می‌گیرد؛ یعنی گاهی اوقات می‌خواهد با این کارها سیاست‌هایی را که جناح مقابل در مسائل اجتماعی اعمال می‌کند، بد جلوه دهد و بیشتر بحث، بحث رأی و پایگاه آرای دولت است. در میان رقابت بین جناح‌ها، این مردم هستند که آسیب می‌بینند و واقعاً آسیب اصلی را مردم می‌بینند که با سیاست‌های متضاد در حوزه‌ها مختلف مواجه هستند. راهبرد پیشنهادی شما برای اینکه جامعه ما از این مسأله نجات پیدا کند و با سیاست‌های مشخصی مواجه باشد و در واقع قربانی جدال‌های جناحی قرار نگیرد، چیست؟

ج- هر جا که آزادی و انتخابات باشد، این وضع طبیعی است؛ یعنی دو یا سه گروه با هم رقابت می‌کنند و این وضع پیش می‌آید. البته باید موازین مشخص باشد که از حدی تجاوز نکنند. آن‌هایی که تجربه دارند، این کارها را بلد شدند و ما هم باید بلد شویم که این کارها را بکنیم. ملاک را هم خودشان انتخاب کردند که ملاک درستی است که اکثریت می‌پسندند؛ و ما راه دیگری نداریم. در انتخابات اخیر آن نکته‌ای که توانست آقای روحانی را سر کار بیاورد، این بود که درصدی از مجموع آنها اضافه آورد و این معنای اکثریت است و همین یک ذره کار را حل کرد. همه دنیا هم این اصل را می‌پذیرند. پس ملاک روشن است و در اختلافات سیاسی، ملاک رأی اکثریت است و دموکراسی هم بدون این اختلافات نمی‌شود و هیچ‌وقت فکر نکنید دمکراسی بدون اختلافات می‌شود. بالاخره هم افکار، هم منافع و هم همه چیزشان با هم است.

س- یعنی شما می‌فرمایید که در واقع این خود مردم هستند که حافظ منافع‌شان هستند؟

ج- به مردم نباید بگویند که این اختلافات دارد به ما آسیب وارد می‌کند. چون خودشان آن طرف یا این طرف هستند. البته این رقابت‌ها باید در چارچوب قوانین باشد.

س- به هر حال یک نیروی توانمند که می‌تواند از اعتدال حمایت کند و آن را پیش ببرد، روحانیت است. به تازگی خانم ملاوردی گفتند که به خاطر رعایت نظر مراجع، موضوع ورود خانم‌ها به ورزشگاه را پی‌گیری نمی‌کنیم. دولت اعتدال برای اینکه بتواند نگرش‌های خودش را پیش ببرد، فکر می‌کنید چگونه می‌تواند از نیروی روحانیت استفاده بیشتری ببرد؟

ج- در انتخابات قبلی هم همینطور بود. بالاخره روحانیت در ایران جایگاه تاریخی دارد و مردم ایران همیشه به این قشر احترام می‌گذاشتند. در قشر روحانی هم اختلافاتی هست که فکر می‌کنم کم‌کم به طرف نظر اکثریت می‌روند که این ریشه در قرآن دارد و آن تأکیدات خداوند بر شورا و مشورت است. «وَ اَمرُهُم شُوری بَینَهُم» و «وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْر» ِ

س- خیلی متشکر و سپاسگزاریم. وقت زیادی گذاشتید و با سعه صدر به همه سؤالات پاسخ دادید.

ج- موفق باشید.

 

************************************************************************************

1- - قطعنامه 598، هشتمین قطعنامه‌ای بود که شورای امنیت سازمان ملل از ابتدای تجاوز علنی رژیم بعثی عراق به جمهوری اسلامی ایران، صادر کرده بود. همه قطعنامه‌های قبلی به علت جهت‌گیری ناعادلانه آنها از سوی ایران رد شده بود اما در ابتدای صدور قطعنامه 598 بعلت نکات مثبتی که در این قطعنامه گنجانده شده بود از سوی جمهوری اسلامی اعلام شد که ایران جای بحث و مذاکره در این قطعنامه می‌بیند و آن را نه رد کرد و نه قبول؛ ولی سرانجام در تاریخ 27 تیر 1367 این قطعنامه مورد قبول جمهوری اسلامی ایران قرار گرفت. متن قطعنامه 598: شورای امنیت، با تأیید مجدد قطعنامه (1986 میلادی) 582 خود، با ابراز نگرانی عمیق از این که علی‌رغم درخواست‌هایش برای آتش بس، منازعه بین ایران و عراق به شدت سابق با تلفات شدید انسانی و تخریب مادی ادامه دارد، با ابراز تأسف از آغاز و ادامه منازعه، همچنین با ابراز تأسف از بمباران مراکز صرفاً مسکونی غیرنظامی، حملات به کشتیرانی بی طرف یا هواپیماهای کشوری، نقض قوانین بین‌المللی انسان دوستانه و دیگر قوانین ناظر بر درگیری مسلحانه، بویژه کاربرد سلاحهای شیمیایی برخلاف الزامات پروتکل 1925 ژنو، با ابراز نگرانی عمیق نسبت به احتمال تشدید و گسترش بیشتر منازعه، مصمم گردید به تمامی اقدامات نظامی بین ایران و عراق خاتمه بخشد، معتقد شد که می‌باید یک راه حل جامع، عادلانه، شرافتمندانه و پایدار بین ایران و عراق به دست آید. با یادآوری مفاد منشور ملل متحد، به ویژه تعهد همه دُوَل عضو به حل اختلافات بین‌المللی خود از راه‌های مسالمت‌آمیز به نحوی که صلح و امنیت بین‌المللی و عدالت به مخاطره نیفتد، با حکم به این که در منازعه ما بین ایران و عراق زمینه صلح حاصل شده است، با اقدام براساس مواد 39 و 40 منشور ملل متحد: 1 ـ خواستار آن است که به عنوان یک قدم اولیه جهت حل و فصل (مناقشه) از راه مذاکره، ایران و عراق یک آتش‌بس فوری را رعایت کرده، به تمامی عملیات نظامی در زمین، دریا و هوا خاتمه داده و تمامی نیروهای خود را بدون درنگ به مرزهای شناخته شده بین‌المللی بازگردانند. 2 ـ از دبیرکل درخواست می‌کند که یک تیم ناظر ملل متحد را برای بررسی، تأیید و نظارت بر آتش بس و عقب نشینی نیروها اعزام نماید و همچنین از دبیرکل درخواست می‌نماید با مشورت طرفین درگیر، تدابیر لازم را اتخاذ نموده، گزارش آن را به شورای امنیت ارائه نماید. 3 ـ مصرانه می‌خواهد اسرای جنگی آزاد شده و پس از قطع مخاصمات فعال کنونی، براساس کنوانسیون سوم ژنو 12 اوت 1949، بدون تأخیر به کشور خود بازگردانده شوند. 4 ـ از ایران و عراق می‌خواهد با دبیرکل در اجرای این قطعنامه و در تلاشهای میانجیگرانه برای حصول یک راه حل جامع، عادلانه و شرافتمندانه مورد قبول دو طرف در خصوص تمام موضوعات موجود، منطبق با اصول مندرج در منشور ملل متحد، همکاری نمایند. 5 ـ از تمامی کشورهای دیگر می‌خواهد که حداکثر خویشتنداری را مبذول دارند و از هرگونه اقدامی که می‌تواند منجر به تشدید و گسترش بیشتر منازعه گردد احتراز کنند و بدین ترتیب اجرای قطعنامه حاضر را تسهیل نمایند. 6 ـ از دبیرکل درخواست می‌نماید که با مشورت با ایران و عراق، مسأله تفویض اختیار به یک هیأت بی طرف برای تحقیق راجع به مسئولیت منازعه را بررسی نموده و در اسرع وقت به شورای امنیت گزارش دهد. 7 ـ ابعاد خسارات وارده در خلال منازعه و نیاز به تلاش‌های بازسازی با کمک‌های مناسب بین‌المللی پس از خاتمه درگیری تصدیق می‌گردد و در این خصوص از دبیرکل درخواست می‌کند که هیأت کارشناسان را برای مطالعه موضوع بازسازی و گزارش به شورای امنیت تعیین نمایند. 8 ـ همچنین از دبیرکل درخواست می‌کند که با مشورت با ایران و عراق و دیگر کشورهای منطقه، راههای افزایش امنیت و ثبات منطقه را مورد مدافه قرار دهد. 9 ـ از دبیرکل درخواست می‌کند که شورای امنیت را در مورد اجرای این قطعنامه مطلع نماید. 10 ـ مصمم است برای بررسی اقدامات بیشتر جهت رعایت و اجرای این قطعنامه در صورت ضرورت جلسات دیگری مجدداً تشکیل دهد. حضرت امام خمینی پیام مهمی در این مورد خطاب به ملت ایران صادر فرمودند که در قسمتی از این پیام آمده است: «‌ و اما در مورد قبول قطعنامه که حقیقتاً مسأله بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً برای من بود این است که من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوه دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‌دیدم، ولی به واسطه حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می‌کنم و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور ـ که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم ـ با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‌دانم و خدا می‌داند که اگر نبود انگیزه‌ای که همه ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت نظام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی‌بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود، اما چاره چیست؟ همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم دیروز روز امتحان الهی بود که گذشت و فردا امتحان دیگری است که پیش می‌آید ... من باز می‌گویم قبول این مسأله برای من از زهر کشنده‌تر است، ولی راضی به رضای خدایم و برای رضایت او این جرعه را نوشیدم و نکته‌ای که تذکر آن لازم است در قبول این قطعنامه فقط مسؤولین کشور ایران با اتکای خود تصمیم گرفتند. تصمیم امروز فقط برای تشخیص مصلحت بود ... بدانید که پیروزی از آن شماست.»

2- آیت‌الله هاشمی رفسنجانی طبق قولی که داده بود، از حوزه انتخابیه استان تهران در انتخابات پنجمین دوره مجلس خبرگان رهبری شرکت کرد که علی‌رغم حجم بالا تبلیغات منفی علیه ایشان، رأی مردم به ایشان در ۷ اسفند بسیار معنادار بود. براساس اطلاعیه ستاد انتخابات کشور ک، پس از شمارش آرای آخرین صندوق‌ها، تمامی نامزدهای لیست انتخاباتی «خبرگان مردم» - به جز یک نفر- که از سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی ارائه شده بود، رأی آوردند. آیت‌الله محمد سجادی عطاآبادی از لیست مذکور، رأی لازم را کسب نکرد و در عوض آیت الله جنتی که مورد حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بود، به مجلس خبرگان راه یافت.

اسامی نامزدهای پیروز این انتخابات در تهران از این قرار است:

۱- اکبر هاشمی بهرمانی با ۲٬۳۰۱٬۴۹۲ رأی

۲- محمدآقا امامی با ۲٬۲۸۶٬۴۸۳ رأی

۳- حسن روحانی با ۲٬۲۳۸٬۱۶۶ رأی

۴ - محسن قمی با ۲٬۲۲۹٬۷۵۹ رأی

۵ - محمدعلی موحدی با ۲٬۱۳۴٬۹۶۳ رأی

۶ - قربانعلی دری نجف آبادی با ۲٬۰۵۶٬۴۲۷ رأی

۷ - سید ابوالفضل میرمحمدی با ۱٬۹۶۲٬۹۴۴ رأی

۸ - محمد محمدی نیک (ری شهری) با ۱٬۹۵۲٬۵۶۳ رأی

۹ - ابراهیم حاج امینی نجف آبادی با ۱٬۹۰۴٬۵۲۴ رأی

۱۰ - سید محمود علوی با ۱٬۷۰۶٬۸۵۵ رأی

۱۱ - نصرالله شاه آبادی با ۱٬۴۴۵٬۱۴۲ رأی

۱۲ - محمدعلی تسخیری با ۱٬۴۴۲٬۲۲۴ رأی

۱۳ - محسن اسماعیلی با ۱٬۴۲۲٬۹۳۵ رأی

۱۴ - محمدحسن زالی با ۱٬۳۵۴٬۷۵۶ رأی

۱۵ - سید هاشمی بطحایی با ۱٬۳۲۴٬۳۴۴ رأی

۱۶- احمد جنتی با ۱٬۳۲۱٬۱۳۰ رأی