سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با مسئولان خبرگزاری ایلنا

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با مسئولان خبرگزاری ایلنا

  • ساختمان قدس
  • چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۳۸۶

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السلام علی رسول‌الله و آله
درد دل‌های شما مرا که متأثر بودم، بیشتر متأثر کرد. فکر می‌کنم حرف‌های اساسی دارید. این مسئله برای من تازگی ندارد. پیش از انتخابات پیش‌بینی می‌کردم که به اینجا می‌رسد. این نوع انسان‌ها را خیلی خوب می‌شناسم و از عقبه کار هم مطلع بودم که چه می‌خواهد بشود. اینطور که شما می‌گویید ظاهراً روی ایلنا خیلی حساس شدند. این کار یک برخورد ویژه است که علتش تا حدودی روشن است. هرچه جلو بروید، وضع برای شما بهتر نخواهد شد. چون انتخابات در پیش است و آنها روی انتخابات حساس هستند و مطمئناً حساسیتهای انتخاباتی این فضا را تشدید می‌کند.
البته این فشار که روی مراکز خبری مردم می‌گذارند، ضرر دارد. چون خبرهایی که می‌خواهید اعلام کنید، حتی اگر نگذارند، مخفی نمی‌ماند. بالاخره نفوذ می‌کند. اگر فقط چند جمله مختصر بنویسید، آن خبر کوتاه تحلیل می‌شود و دیگران بازتر می‌نویسند. الان خبرگزاری‌ها و رسانه‌های خارجی نقش وسیعی در داخل کشور دارند. فکر نمی‌کنم اگر مردم دنبال مطلبی باشند، هیچ خبری نمی‌تواند مخفی باشد. مگر اینکه مردم بخواهند تیتر رسانه‌های

داخلی را ببینند که عده‌ای این‌گونه هستند. اما کسانی که دنبال مطلبی باشند، مخفی نمی‌ماند و بدتر این است که با تحلیل‌های دیگران مطلب مورد اشاره را می‌خوانند. مثلاً اگر شما 100 درصد مطلبی را بگویید، بهتر است تا اینکه 50 درصد مطالب را با تحلیل‌های نادرست از طریق رسانه‌های خارجی بخوانند که آثار بسیار بدی دارد. این طبیعت کار است. چون محدودیت‌ها مردم را حریص می‌کند و ندانستن واقعی واقعیات باعث ایجاد شبهات می‌شود. اثر این کار برای آنها هم ضرر دارد. البته آنها همه مملکت نیستند، ما باید برای نظام کار کنیم. چون برای نظام ضرر دارد.
می‌دانم این رویه‌ها آثار محدودی دارد، مگر اینکه هدف این باشد که هیچ توجهی به افکار عمومی نداشته باشند و تصمیماتً اساسی را در جای دیگر بگیرند و شکل ظاهری بدهند. اگر این هم باشد، بد است. فکر نمی‌کنم کسی به این وضع راضی باشد. حتی کسانی که الان مسؤول هستند، بچه‌های انقلابند. می‌‌فهمند که این وضع ضرر دارد و نباید مایل باشند که این‌گونه باشد. برای ما کاملاً روشن است که اگر محدود حرکت کنیم، نتیجه معکوس می‌دهد و دل هر علاقه‌مند به انقلاب می‌سوزد.
توقع شما این است که مسایلی را مطرح کنیم تا میدانی برای شما پیش بیاید. من کم و بیش مطرح می‌کنم. نمی‌خواهم خیلی صریح حرف بزنم. چون فکر می‌کنند حرف‌های من رقابتی است و سعی می‌کنند جلوی اثرش را بگیرند. می‌گویند فلانی دارد انتقام می‌گیرد. در عین حال در جاهایی که فکر می‌کنم اثر دارد، حرف می‌زنم. ولی باید بیش از این باشد. نباید منحصر به دو سه نفر باشد. افراد باید حرف‌ها را به مردم بگویند و مطلع کنند. اطلاع داشتن به نفع مردم است. به نفع دولت هم هست. چون می‌تواند خود را در آیینه افکار عمومی اصلاح و مشکلات را کم کند.
در مجموع کاری که می‌توان کرد، همین است که الان می‌کنم و ادامه می‌دهم. امّا باید بحث جدّی با شخصیت‌های مؤثر نظام داشته باشیم. نظرات شما را مطرح می‌کنیم. نظرات مستندی است. شاید بتوان مؤثر بود. البته این شرایط کمی مقاومت می‌خواهد. نباید با اخطار و تذکر عقب‌نشینی کرد. این اتفاق هر زمانی می‌تواند بیفتد. حتماً یادتان هست که در زمان دولت آقای خاتمی روزنامه‌های زیادی را تعطیل و مسؤولان آنها را بازداشت کردند که هنوز پرونده‌ها باز است و مسؤولانشان محاکمه می‌شوند. ولی کسانی بودند که حرف‌ها را می‌زدند. بالاخره تریبون‌های آزادی هم داریم. تریبون مجلس نسبتاً آزاد است. البته نمایندگان هم محدود هستند.
راه‌های دیگری هم هست که باید حرف‌ها را مطرح کرد. باید نیروهای علاقه‌مند با دیدن این وضع دلسوزانه به استقبال طرح مباحث بروند و خیلی زود مأیوس نشوند. ما هم هر کاری که می‌توانیم، انجام می‌دهیم. ولی مشکل می‌بینیم که پیش از انتخابات آنها اجازه بدهند. چون معلوم است که کارهایشان با برنامه انجام می‌شود. می‌دانم افراد دلسوز در همه سطوح نظام زیاد هستند که در دولت و جاهای دیگر هم هستند. اگر این افراد متوجه شوند که منافع نظام در طرح این مسایل است، سخت‌گیری نمی‌کنند. این حرف‌ها در محافل بسته‌تر گفته می‌شود.
به هر حال مسئله خبرگزاری ایلنا برای من جدّی است. شاید شرایط شما برای رسانه‌های دیگر هم باشد. ولی پس از صحبت‌های شما آگاهی من بیشتر شد. البته دورا دور مسایلی را می‌دانستم، ولی فکر نمی‌کردم این مقدار متمرکز شده باشند. باید ببینم چکار می‌توانم بکنم. پیش‌بینی می‌کردم در شرایطی که سیاست خارجی وضع جدیدی دارد، این کارها را بکنند. ما هم ملاحظاتی داریم. ان‌شاءالله زحمتی که کشیدید و تشریف آوردید، بی‌ثمر نباشد.
○ به سیاست خارجی اشاره کردید، می‌خواستیم بپرسیم تهدیدات و خطراتی که می‌گویند، چقدر جدّی است؟
● خطرات جدی است. چون دو مسئله بسیار جدّی جلوی ماست. یکی مسئله هسته‌ای است که آمریکایی‌ها و غربی‌ها تا جایی که زورشان برسد، می‌خواهند ما این را نداشته باشیم. محاسبه آن روشن است که چرا این فشارها را می‌آورند. به نقطه باریکی رسیدیم که باید تکلیف در آینده نه چندان دور مشخص شود.
مسئله دیگر شرایط عراق، لبنان و تا حدودی فلسطین و افغانستان است. آمریکا در منطقه سرمایه‌گذاری کرد. آبرو، اموال و نیروهایش را گذاشته و وضع آنها روز به روز بدتر می‌شود. همه خبرهای عراق را نمی‌گویند. نوعاً خبرهایی را که به نفع آنهاست، پخش می‌کنند.
فضا برای آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها که با آنان هستند، خیلی سنگین شده است. منتها در این مسئله به ایران توجه ویژه دارند وما را مقصر می‌دانند. گاهی ادله‌ای می‌آورند که چندان قابل توجه نیست. آمریکایی‌‌ها امروز در دو مجلس سنا ونمایندگان به مشاجره الواتی رسیدند و به هم جلاد و گستاخ گفتند. این تعابیر در سطح مجلس نیست. فکر می‌کنم در داخل خود هم به خاطر این اوضاع مسئله و مشکل دارند. بالاخره می‌بینید ناتو با آن اهمیتش وارد افغانستان شد. ولی هیچ‌کاری نکرد. به هر هدفی که اعلام کردند، نرسیدند. طالبان روز به روز قوی‌تر می‌شود. تهدید می‌کند و تهدیداتش را اجرا می‌کند. اوضاع عراق هم که بدتر است. فضاحتی در لبنان پیش آوردند که اگر چه برای حز‌ب‌الله گران تمام شد، ولی هیمنه اسرائیل شکست. در فلسطین هم اوضاع به طرف حل مسایل نمی‌رود. حتی سعودی‌ها که وارد شدند تا مسایل لبنان و فلسطین را حل کنند، می‌خواستند به دو طرف نگاه کنند که لبنانی‌ها صریح گفتند: «چرا به در خانه سعودی‌ها برویم؟ به در خانه ارباب سعودی‌ها می‌رویم.» طرح ملک‌عبدالله را به هم ریختند.
آمریکا یا باید به شکست در زمینه‌های هسته‌ای ایران، عراق و افغانستان اعتراف و عقب‌گرد کند که برایش سنگین است، یا اینکه راه‌حلی پیدا کند که شاید این راه‌حل ایران باشد. احساس می‌کنند در منطقه هرجا که می‌روند، به دیوار ایران برخورد می‌کنند. همیشه این را می‌گویم که امسال خیلی حساس است. نمی‌خواهیم این حرف‌ها را در جامعه بگوییم که دل مردم خالی می‌شود. به شما که در مسایل صاحب‌نظر هستید، می‌گویم.
حساسیت موضوع به خاطر این دو عامل است که گفتم. اگر آمریکا در این دو میدان شکست بخورد، منطقه ما ول می‌شود که در این شرایط به سود ما می‌شود. اگر بخواهد شکست نخورد، باید ریسک کند که ریسک الان آنها تحریم جدّی ایران است. تجربه عراق را دارند که تحریم‌ها را به جاهای عمیقی رسانده بودند. اگر در ایران هم تا آنجا پیش بروند، کار برای ما سنگین می‌شود که بگویند نفت در برابر غذا باشد.
اگر از آن راه نتیجه نگیرند و عجله داشته باشند، شاید دست به اقدامات دیگری بزنند که تحریم و اقدامات نظامی خیلی مهمتر از بحث‌هایی است که الان ما و شما می‌کنیم. نمی‌دانیم اگر این دو را شروع کنند، به کجا می‌رسیم. هر دو قابل تأمل است. می‌توانیم حدس بزنیم، ولی اطلاع نداریم که تا کجا می‌روند. لذا وضع به گونه‌ای است که انسان را ذاتاً محدود کند که دست به کاری بزند. ولی این وضع در این شرایط هم به نفع دولت نیست. باید بگذارند که مردم اخبار مسایل را از منابع داخلی بشنوند. اگر مردم مطلع باشند، به موقع برای همراهی وارد میدان می‌شوند. اگر مطلع نباشند، پس از اینکه خبرش پخش شد، می‌گویند: «چرا ما را در جریان نگذاشتید؟» این شیوه برخورد، بین نظام و مردم فاصله می‌اندازد که در این شرایط نباید بگذاریم این فاصله ایجاد شود. سعی ما در این زمینه است و شما هم کمک کنید. در عین حال اصرار بر احقاق حق مانعی ندارد.
○ آقای احمدی‌نژاد اصرار دارند که بگویند تصمیمات دولت در حوزه سیاست خارجی تصمیمات نظام است. درصورتی که اکثر تصمیماتی که می‌گیرد، تبعات بسیار منفی برای نظام دارد. واقعاً این تصمیمات از ناحیه نظام گرفته می‌شود؟
● شیوه مدیریتش فرق می‌کند. فکر می‌کنم آقای احمدی‌نژاد در مسایل هسته‌ای، عراق و لبنان تصمیم‌گیری درستی ندارد. مطلع می‌شود که مثلاً تصمیم نظام در فلان مسئله این است، ولی ادبیاتش همان تصمیم را به گونه‌ای دیگر مطرح می‌کند. می‌خواهد در مسئله عقب نماند و جلودار باشد که حرف‌ها را به صورت بد مطرح می‌کند.
○ همان ادبیات بر تصمیم اثر می‌گذارد.
● به هر حال رهبری در مسئله هسته‌ای نظر دارند. در مسئله لبنان و عراق افرادی را انتخاب می‌کنند که در محدوده دولت نیستند. از راه دیگری عمل می‌کنند. همین رئیس جمهور می‌توانست مسایل را به صورت خوب کارگردانی کند و راه را بهتر پیش ببرد.
○ الان تصمیم رابطه با آمریکا در چه وضعی است؟
● فکر می‌کنم از صلابتی که قبلاً بود، تنزّل کرد. چه در نامه‌هایی که آقای احمدی‌نژاد نوشت و چه در اظهاراتی که می‌کند، بیشتر می‌گوید به جای مذاکره بیایید مناظره کنیم.
○ کسی نیست که به ایشان بگوید کار دولت مذاکره است و نه مناظره!
● مذاکره این گونه است که باید بنشینند و مسئله را حل کنند. ولی ادبیات ایشان این است. این ادبیات امروز در دنیا جواب نمی‌دهد و وضع دیگری پیش می‌آید. مثلاً همین هولوکاستی که ایشان مطرح کرد، تازگی نداشت. از مدت‌ها قبل همه می‌دانند که 6 میلیون یهودی کشته نشدند. چون بعد از جنگ معلوم شد اکثر آن 6 میلیون نفری که در آن منطقه بودند، زنده هستند. ولی انصافاً هیتلر قصابی کرد و خیلی‌ها کشته شدند.
به علاوه به ما چه ربطی دارد؟ آقای هیتلر کُشت. چرا باید با هیتلر همراهی کنیم؟ اصل هولوکاست درست است. بحث برسر مقدار است. به علاوه یهودی‌ستیزی قبل از کار آقای احمدی‌نژاد در اروپا جدّی بود و افکار عمومی به طرف محکوم کردن صهیونیسم می‌رفت. با کاری که آقای احمدی‌نژاد کرد، دوباره آن سیاست برگشت.
○ خیلی لطف کردید که به ما وقت و به سؤالات ما پاسخ دادید.
● موفق باشید.