سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با روحانیون کاروانهای حجاج ایرانی در مدینه

سخنرانی آیت الله هاشمی رفسنجانی در دیدار با روحانیون کاروانهای حجاج ایرانی در مدینه

  • بعثه مقام معظم رهبری – مکه
  • چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۴

بسم‌الله الرحمن الرحیم
الحمدلله و السّلام علی رسول الله و آله
    برای بنده توفیق باارزشی است که در این لحظات و بسیار ارزنده زندگی در خدمت برادران علما، فضلا و مبلغان کاروانهای حج عمره هستم. برای سخنرانی نیامدم، در مکه هم چنین اجلاسی بود که برای دیدار و تجدید آشناییها که با بسیاری از برادران داریم، رفتیم. بالاخره مسائلی در مقدمه مطرح می‌شود و من روی آنها چند کلمه‌ای بحث می‌کنم. البته مسأله مهمی را که همیشه فکر می‌کنم روح اصلی این سفرها، برنامه‌ها و مناسک است، خدمت شما مطرح می‌کنم که بخاطر یادآوری است که این مسائل برای شما خیلی جدّی است.
هدف اساسی این زیارتها و رفت و آمدها بخصوص در مکه و مدینه که طراحی آن آسمانی است و بصورت تکلیف در قرآن با صراحت آمده و برآنها تأکید شده، دونکته مهم است. من همان دو نکته را که در اظهارات کوتاهی که جناب آقای رضوانی فرمودند، عرض می‌کنم. یکی مسأله خودسازی است. اصولاً عبادت برای خودسازی است بری اینکه انسان از درون خود را رشد دهد و کمال پیدا کند و به خداوند نزدیک شود و عرفان سازنده‌ای در وجودش ایجاد شود. عبادت بهترین وسیله برای این هدف مقدس است. برنامه‌های بسیار خوب، الفاظ مناسب، آهنگهای زیبا و شیوا و محتواهای فوق‌العاده عالی و عرفانی در ادعیه‌هاست. ادعیه اهل سنت هم مقالات مهمی دارد. ولی به نظرم ادعیه شیعه خیلی روان‌تر و با عرفان مورد نظر قرآن خیلی نزدیکتر به نظر می‌رسد.
یکی از وظایف بسایر مهم ما طلبه‌ها و شما که مسئول هدایت حجاج هستید، این است که روی این مسأله زیاد تکیه کنید. هر سخنرانی و مباحثه‌ای که می‌کنید، روح خودسازی را فراموش نکنید، هم برای خودتان که اولاً اگر خود ما ساخته شده نباشیم؟ نمی‌توانیم دیگران را بسازیم. الفاظ خوبی می‌توانیم ادا کنیم شاید بعضیها بگیرند، اما وقتی سخن انسان از دل برآید و خودش رسیده باشد، جور دیگری حرف می‌زند و آهنگ صحبت او فرق دارد. حقیقت چیزی است که اگر آدم بازبان بگوید و با قلبش عمل نکند، مؤثر نیست.
    اول باید خود را بسازیم. شما از این سفر خوبی که خداوند نصیب شما کرد و این مسئولیت به شما داده شد و سرو کار شما با این عتبات مقدسه و انسانهای زائری است که برای خدا طی طریق، هزینه و مشکلات را تحمل می‌کنند، شاکر باشید. خیلی خوب می‌توانید خودتان را تقویت کنید. البته هرکسی مرحله‌ای از تقویت را دارد و راهی به سوی خدا طی کرده است، اما اصول بی‌برگشت آن خیلی اهمیت دارد که انسان در جاهایی نلرزد که لغزشگاههای زیاد و شیطانهای زیادی در کمین ما هستند که از وسوسه‌های خودشان استقاده می‌کنند و ما را می‌لرزانند.
    در جاهایی خودمان هم نمی‌فهمیم که سراغ خیلی‌ها می‌آید. پس اولاً خودمان را بسازیم، خودمان را محاسبه کنیم، همه شما می‌توانید، ما هم می‌توانیم محاسبه کنیم که چکاره هستیم، اگر دیگران ندانند، خودمان خیلی خوب می‌دانیم و خوب و بدمان برای خودمان مخفی نیست و هر مسأله‌ای پیش آید، می‌توانیم خودمان را بفهمیم. در اینجا مخصوصاً در کعبه بهتر است. مکه که حالت دیگری دارد، ابهت کعبه و احساسی که انسان از بیت‌الله دارد و آن نقطه مورد نظر خداوند، انسان را متوجه خیلی چیزها می‌کند.
    در راهنمایی زائران باید خیلی مایه بگذارید. مشکلات زندگی آنها را حل کنید، درد دلهای آنها را گوش کنید. اینها جزو وظایف ماست، ولی اساساً این است یک زائر وقتی به کعبه و مدینه آمد، چه چیزی با خود برده و چه تفاوتی کرده است. باید مقیاسهایی را طراحی کنید، اگر نکردید، بالاخره وجود خودمان را می‌توانیم سوژه قرار دهیم و مقیاس بسازیم. وقتی که آمدیم، چگونه بودیم و حالا که برمی‌گردیم، چگونه هستیم و چقدر توجه کردیم و چقدر گذشته را اصلاح کردیم و چقدر به اشتباهات خود پی بردیم و چه تصمیماتی گرفتیم! و وقتی برگردیم، با گذشته تفاوت داریم یانه؟!
    محاسبه اینها فنی، علمی و روانی است که باید روی آنها کارکنیم. همانطور که درس می‌خوانیم و دقت می‌کنیم. بحث عرفان و خودسازی در علم عرفان و اخلاق، معیارهای زیادی دارند که با آنها می‌توانیم خودمان را بسنجیم. بعلاوه خودمان هم می‌توانیم ابتکار کنیم و علمایی که اینها را نوشتند، ابتکار کردند. فکر نمی‌کنم لازم باشد بیشتر از این برای شما در این خصوص صحبت کنم. حتماً شما خودتان با مسئولیتان و با شرایط و روحیه‌ای که دارید، استاد هستید.
    مسأله بعدی که آقای رضوانی مطرح کردند بحث آثار اختلافاتی است که بین شیعه و سنی و مکتب اهل بیت و مکاتب دیگر اهل سنت وجود دارد. این از بلاهای روزگار ماست. مختص زمان ما هم نیست. در زمان خود پیامبر هم بود. بعد از پیامبر تجدید شد و همیشه بوده است. گاهی کشتارهای وسیعی و انهدامهای فراوانی از این ناحیه پیش آمده و ظلمها و خسارتهای روزمره‌ای که اتفاق می‌افتد، خدا می‌داند که چقدر است. کینه‌ها، دشمنی‌ها، دروغها، تعصبها و تهمتها زیاد است که در این مسیر اختلافات فرقه‌ای در حال اتفاق است. اگر جمع کنیم، اقیانوسی است که هر روز در هر جایی در حال اتفاق است که خیلی از آنها ناحق است. حقش بسیار کم است.
    این یک ادعا و گزافه‌گویی نیست. معیارهای قرآنی می‌توانیم بفهمیم که خیلی ضرر می‌کنیم، ضررهای عظیم الان نصیب دنیای اسلام می‌شود که بیشتر آن بخاطر اختلافات در سطح علما، طلبه‌ها، مریدان و عوامهای مخلص است که ما آنها را تربیت کردیم و آنها خیال می‌کنند که در اقدامات تفرقه‌انگیزی که می‌کنند، در حال مجاهده هستند. خسارات کوچک، فراوان است. خسارات بزرگ آن را که همین الان گرفتار آن هستیم، عرض می‌کنم.
    یکی مسأله فلسطین است. چرا دنیای اسلام بیش از پنجاه سال و با یک میلیارد و نیم جمعیت نمی‌تواند آن را حل کند؟ چند روز گذشته به تفرقه جدیدی مبتلا شدیم. سران کشورهای اسلامی مسابقه گذاشتند که زودتر از دیگران با اسراییل مشکلات خودشان را حل کنند و رابطه برقرار کنند که ملاقات و مذاکره می‌کنند. رفع تحریم تجارتی می‌کنند.
    من دیروز سخنرانی نماینده اسرائیل را در سازمان ملل دیدم که به ایران می‌تازد. ایران کشور عظیم اسلامی را تعبیر به رژیم شرور می‌کند که واقعاً حمله‌ای است که خیلی گستاخی می‌خواهد که یک کشور مطرود و غصبی دنیا در مجمع بین‌المللی و در حضور پنجاه و شش کشور اسلامی اینجوری به یک کشور مسلمان دیگر اهانت کند و کسی هم چیزی نگوید. واقعاً برای من تحقیرکننده و احساس‌ذلت بود که چه بر سرخودمان آوردیم؟! مسأله فلسطین، به عنوان دمل چرکین و ماندگار دنیای اسلام است که ما با این تفرقه‌ها نمی‌توانیم آن را حل کنیم.  
ما کشور مسلمانی هستیم که در مقابل دیگران که امروز مسلح به انواع سلاحها و قدرتها مسلح شدند، ایستاده‌ایم. مسأله‌ای مثل مسأله هسته‌ای مطرح می‌شود و دنیای اسلام به خاطر تفرقه خودش حاضر نیست در کنار عضوی از اعضای خود بماند، برای اینکه دانشی را بومی کنیم و از این دانش دنیای اسلام به بهره برسد. بحث سلاح نیست، بحث دانشی است که مبنای بیساری از دانشها و قدرتهای دیگر است. شاید اگر ما متحد بودیم، خیلی بهتر از این می‌توانستیم از حقوق خودمان دفاع کنیم. در شورای حکام تعداد زیادی از کشورهای اسلامی حضور دارند. همین مقدار کمی که مراوده می‌کنیم، آثارش را می‌بینیم.
    دیروز برای اولین بار اتحادیه عرب، حداقل از حق ایران حمایت و تأئید کرد. قبلاً این کار را نمی‌کردند، حالا بعضیها تفسیر می‌کنند که ما کارمان را توضیح دادیم و روشن کردیم. آنچه مهم است این است که باید این راه را برویم.
    آقای رضوانی فرمودند یا جلوی آنها را بگیرید و یا به ما اجازه دهید که ما حرف بزنیم. اینجوری جواب نمی‌دهد که ما حرف بزنیم. جوابها همیشه داده شده، کتابهای زیادی است، اما جز دعوا چیزی وجود نداشت. متعصبهایی که خود را منفجر می‌کنند تا تعدادی شیعه را بکشند، چنان تعصبی دارند که با کتاب از راه خودشان برنمی‌گردند. جوابهای ما هم همین‌گونه است.
    آیه‌ای در قرآن داریم که خیلی می‌تواند برای ما آموزنده باشد. به مسلمانها می‌گوید شما به بت‌ها و مقدسهای مشرکین اهانت نکنید و فحش ندهید. چون اگر کردید، آنها به خدای شما فحش می‌دهند. فحش دادن به بت چیزی برای ما درست نمی‌کند، اما وقتی انسانی به خداوند فحش دهد، دنیا می‌لرزد. خیلی تفاوت دارد. ما نمی‌توانیم با آن شیوه‌ها برخورد کنیم. با  شیوه‌هایی که آنها برخورد می‌کنند، کینه‌ها رشد می‌کند و تکامل می‌یابد. کتابها پرتر و مقالات بیشتر می‌شوند و رادیوهای روی آن کار می‌کنند، دشمنان به آن دامن می‌زنند، ما باید به طرف مصالحه، همکاری و تلطیف روابط برویم. هرکسی هم جلو برود، برنده است و در مقابلش هرکسی برای دعوا و به هم زدن میدان پیش قدم شود، بازنده است.
    ما در مواردی حق دفاع داریم، اما دفاع مؤثر و سازنده خوب است. فکر می‌کنم الان شرایط مناسبی نیست، تندروهای فرقه‌های مختلف زبانها و قلمهایشان را تیز کردند تا همدیگر را بزنند که سود آن را دشمنان می‌برند. لذا من سعی و سیاست و نظرم همیشه این بود که بالاخره اهل سنت اکثریت دنیای اسلامی هستند. ما اقلیت بزرگی هستیم، ولی درعین حال خیلی تفاوت داریم. ما در دو سه کشور اکثریت داریم. در همه جا اکثریت متدین نیست. آنها در همه جا اکثریت دارند. نمی‌شود اینجوری زندگی را بر شیعه در همه جا با دعوا تنگ کنیم. جاهایی می‌توانند از خودشان دفاع کنند، آنها هم همینطور هستند، ما نمی‌خواهیم آنها در تنگنا باشند. لذا می‌دانم کار شما آقایان سخت است. تندروها از این‌گونه نصایح خوششان نمی‌آید.
    آنها دلشان برای اهل بیت می‌سوزد و نمی‌خواهند دورتر را ببینند و همینجا ناراحت می‌شوند. مؤمن و دلسوز هستند. این نصیحتها برای شما سخت است، ولی امکان دارد با استفاده از آیات، روایات و سیره ائمه اطهار(ع) و بزرگان به آنها نزدیک شوید. اگر برای آنها توضیح دهید، شاید نزدیک شوید. حتی غیرمستقیم و بدور از بحث‌های اختلاف‌برانگیز داستانهایی از پیامبر(ص)، حضرت علی(ع) و ... را مطرح کنید.
    در مورد سخت‌گیریها به نظرم دولت عربستان سالهاست می‌خواهد کم کند و کم کم هم دارند بهتر می‌کنند و الان در خیلی از زمینه‌ها شرایط بهتر است. ما با ملک عبدالله صحبت کردیم، ایشان کاملاً با فلسفه توسعه موافق است و فکر می‌کنند راه درست این است، محورش را دنیای اسلام می‌داند و واقعاً به حرفهایی که می‌زند، مؤمن است. آنها هم کسانی را دارند که سخت است با آنها کنار بیایند و باید با سیاست و برنامه‌‌ای پیش بروند که کارها خراب نشود. لذا قول دادند که مسائلی که شما روی آنها تکیه دارید، حل کنند. دیشب که به بقیع رفتیم. احساس شد گذاشتند آدمهای متفرقه همراه ما بیایند. معلوم بود که کار جدیدی دارد اتفاق می‌افتد. البته از ما هم قول گرفتند که به شما بگوییم شما هم کنترل کنید. اینها وقتی آنجا جمع می‌شوند، عواطف آنها تحریک می‌شود و وقتی منظره دلخراش بقیع را می‌بینند، دلشان می‌سوزد و حرفهای تندی می‌زنند. آنها هم گزارش می‌دهند که شما اگر بخواهید روال خوبی پیش بیاید و آزادانه هرکس بخواهد با عقاید خود سروکار داشته باشد، باید بیشتر کنترل کنید و باید مسئولان و علمای ما بیشتر حوصله به خرج بدهند. از نمایندگان آیات عظام قم هم درخواست می‌کنم واقعیتهایی را که اینجا می‌بینند، بیشتر منعکس کنند.
    آقایان خیلی بیشتر می‌توانند کمک کنند. علمای قم آدمهای روشن ضمیر، آگاه، دلسوز و صاحب فتوا و مؤثر هستند و می‌توانند در سطح بالاتری کمک بیشتری کنند و قطعاً هم این‌گونه خواهد شد. الان با سفرهای قبلی که ما می‌آمدیم و اینجا را می‌دیدیم، متفاوت است. از شما التماس دعا داریم. امیدواریم که با دست پر به ایران برگردید. موفق باشید که کارتان را در سطح وسیعتر انجام دهید.
والسّلام علیکم و رحمه الله