سخنرانی
  • صفحه اصلی
  • سخنرانی
  • سخنرانی آقای هاشمی به مناسبت سالگرد هفتم تیر در مقابل مجلس شورای اسلامی پیرامون جنایت هفتم تیر و خشم استکبار از ایران

سخنرانی آقای هاشمی به مناسبت سالگرد هفتم تیر در مقابل مجلس شورای اسلامی پیرامون جنایت هفتم تیر و خشم استکبار از ایران

  • پنجشنبه ۷ تیر ۱۳۶۳

 

 سخنرانی به مناسبت سالگرد هفتم تیر در مقابل مجلس شورای اسلامی

    بسم‏الله‏الرحمن‏الرحیم

 »اَلْحَمْدُلِلَّهِ رَبِّ الْعالَمین، اَلصَّلوةُ وَالسَّلامِ عَلی رَسولِ اللَّهِ و آلِهِ اَجْمعین«

 امروز ما وارد چهارمین سال شهادت جمعی از بهترین یاران انقلاب و اسلام می‏شویم، سه سال است که انقلاب بدون این پیشتازان بزرگوارش، به راه خود ادامه داده است. خانواده‏های بسیار محترم عزادار بیش از همه جای خالی این نور چشمان ملت را می‏بینند و در عین حال، شاهد آثار فراوان خون جوشان این سلاله‏های پاک سربازان بدر و حُنین و کربلا و اُحد هستند.

 قبل از اینکه وارد بحث شویم، به همه خانواده‏های عزادار و به پدران، مادران، همسران و به خواهران و برادران و به همه تسلیت عرض می‏کنیم و امیدواریم که خداوند در مقابل این رنجها و هجرانها، آنها را در جوار شهدای خودشان و همنشین اولیاء و انبیاء قرار دهد، و به محضر مقدس امام بزرگوارمان، این مرد بزرگ سالخورده رنج دیده درد کشیده، که بیش از همه ما این ناراحتیها بر قلب مقدسش سنگینی می‏کند، تسلیت عرض می‏کنیم و به مردم عزیزمان که این چنین با صفا و باوفا و با روح و نشاط و خونگرم راه انقلاب را ادامه می‏دهند و به مسؤولان کشور روح و نشاط و دل می‏دهند. خداوند به شما اجر دهد و شما را شریک در ثواب نگاه حسابرسی به این پرونده عجیب تاریخ که نقطه آغازش قتلگاه حزب جمهوری اسلامی در دفتر مرکزی است و نقطه پایانش در دادگاه عدل الهی در قیامت خواهد بود و اوراق پرونده و برگهای زرین این پرونده را آثار فراوان و الهام بخش این افکار شهدای بزرگمان در سراسر تاریخ تشکیل خواهد داد. بعداز سه سال، این ماجرای اندوهبار می‏تواند، برای ما روشنگر حقایق گوهرباری از تعالیم قرآنی باشد. ما همیشه قرآن را می‏خوانیم و در قرآن وعده‏های صریح قرآنی را می‏بینیم، اما وقتی که با مصادیق آن مواجه می‏شویم بهتر می‏توانیم حقانیت این وعده‏ها را و حقانیت این سنن کشف نشده در قرآن را درک کنیم. البته تاریخ و مذهب و دین ما خالی از شواهد زنده نبوده است، ما حادثه اُحد را و حادثه کربلا را داشتیم و جوشیدن خون آن شهدا را داشتیم و همیشه شاهد زنده در کنارمان بوده است. اما این شاهد زنده‏ای که هر روز در ارتباط با زندگیمان با آن برخورد داریم، نطق و تکلمش، و شهادتش صریحتر و محسوستر است و انسان را مطمئن‏تر می‏کند. حضرت ابراهیم(ع) هم در مقابل وعده‏ها و اعلام‏های الهی، در مورد قیامت حتمی، از خداوند سند زنده و محسوس می‏خواهد که لِیَطْمئنَ القَلْبَ.

 بنابراین این شواهد زنده‏ای که در زندگی‏مان می‏بینیم و در دسترس ماست و هر روز با آن برخورد می‏کنیم؛ به قول قرآن صبح و شام و در حرکتمان با آن تماس می‏گیریم، اینها برای ما می‏تواند آموزنده و درست باشد. یک نگاه بسیار گذرایی کنید و ببینید این حادثه چقدر در زندگی ما و در زندگی دشمنان ما، مؤثر بوده و چه نتایجی به بار آورده و جریان تاریخ را چگونه عوض کرده است؛ خیلی از این مطلب می‏شود فهمید و به همین دلیل خیلی آسان می‏شود راه شهدا را ادامه داد.

 امروزه هیچ انسان منصفی به عنوان ناظر امور بین‏المللی پیدا نمی‏شود که بتواند قضاوت کند که دشمنان ما از آن رأس و مرکزشان که آمریکاست گرفته تا این پادوهای هوادارشان که دارند هنوز هم به تلاشهای مذبوحانه‏اشان، گاهی در داخل کشور، ادامه می‏دهند. کل جریان خصومت با انقلاب اسلامی، خیال می‏کند در این حرکت بسیار زشتش، سودی برده باشد، اگر خون ریزی و دیدن تابوت قربانی‏های جنایت روی دست مردم و دیدن قبور شهدا و دیدن بچه‏های یتیم، اگر اینها پیروزی حساب شود؛ دشمنان ما پیروز شدند و یک مقدار به اهداف خود رسیدند، ولی من فکر نمی‏کنم که هیچ کینه‏توزی و هیچ درنده صفتی چنین جنایات بزرگی را مرتکب شود و هدف او این باشد که خانواده‏ای را عزادار کند و یا قبری بر قبور شهدا اضافه کند و یا یک جنازه خونی را در مقابل چشمش ببیند، اینها اهداف بسیار زیادی برای چنین زشتی که تاریخ نمی‏تواند این را فراموش کند، دارند.

 برخلاف آنچه که در تمام نقاط در نظر گرفته بودند، نظرشان شکست خورد، حادثه هم از چند روز پیش شروع می‏شود، آن روزهایی که شما مردم همین‏جا، همین خیابان و در مقابل همین مجلس با همین صورتی که امروز اجتماع کرده‏اید جمع می‏شدید و شعار می‏دادید به نفع خط امام و علیه لیبرالیسم و علیه منافقین که من دیشب صحنه‏هایی از آن فیلم را می‏دیدم، آن شروع کار است؛ آن نقطه آغاز است. آنها با شما مخالف بودند، آنها با این حرکت مخالف بودند، آنها از این حمایت بی‏دریغ مردم به خشم آمده بودند و برنامه و هدف این بود که این شکوه و ابهت را بشکنند و این حماسه عظیم تاریخ انقلاب را از دست شما بگیرند، خودشان را به بدترین کارها که تروریسم بسیار زشت و وقیحی بود، آلوده کردند که در بدترین شکلش اینها شروع کردند، این گونه تروریسمی که دنیا به خاطر مبارزه با اسلام و انقلاب اسلامی خودش را به آن آلوده کرده است، من در دنیا بی‏سابقه می‏بینم، اصلاً حرکت ابرقدرتها و این نیروهایی که خودشان را تا دندان مسلح کردند در مقابل جمهوری اسلامی، به صورت یک باند ضعیفی در آمده که در غرقاب و گرداب دارد دست و پا می‏زند.

 حرکت تروریسم و انفجار مسجد و خیابان و راه‏آهن و نماز جمعه و دفتر حزب جمهوری اسلامی و خانه‏کارگر و امثال اینها، کارهایی نیست که متناسب با قدرتهای بزرگی مثل آمریکا، فرانسه و سایر کشورهایی که در این جریان قرار می‏گیرند، باشد. این مال یک گروه ضعیفی است که دستش از همه‏جا قطع شده و انحصاراً فقط می‏تواند با صدای بمب و صدای انفجار و با رنگ خون و با حرکتهای جنون‏آمیز توجه دنیا را به خود جلب کند. این گونه حرکتها مال جریانهای شکست خورده یا جریانهای گمنامی است که می‏خواهند در دنیا برای خودشان اسمی پیدا کنند و یا توجه دنیا را به مظلومیت خودشان جلب کنند.

 این کارها را اگر یک گروه کوچک داخلی انجام دهد، از لحاظ منطقی و روال مبارزات دنیا، قابل توجیه است، ولی اگر این کار را آمریکا کند و یا فرانسه و یا کشوری همچون مصر و یا عربستان سعودی انجام دهد و امثال اینها این کار را کنند؛ این نشان ضعف و ذلت است. این نشان واماندگی است. شما می‏بینید که در دنیا، خود اینها علیه تروریسم بین‏المللی چقدر تبلیغ می‏کنند. حالا که می‏خواهند ما را بدنام کنند تا نهایت پررویی همین دو سه روز پیش مقام رسمی وزارت امور خارجه آمریکا، چند کشور را حامی تروریسم بین‏المللی معرفی کرده است، برای بدنام کردن اینها که ایران و لیبی و سوریه و شوروی و کره شمالی و دو سه کشور دیگر را، و گفته اینها در دنیا طرفدار تروریسم بین‏المللی هستند و به عنوان یک ضربه و به عنوان یک حربه اینها را کار گرفته است.

 معلوم می‏شود که اینها خودشان زشتی این مسأله را خوب احساس می‏کنند و این چیز زشتی است؛ مثل خود اسراییلیها که هر کسی را که می‏خواهند بدنام کنند می‏گویند: "ما به او اسلحه فروختیم"؛ می‏فهمند که اسلحه خریدن از اسرائیل چیز زشتی است. مثل یک انسان آلوده بدنام و رسوایی که با هر کسی بخواهد جا به جا شود، در کنار یک انسان دیگری عکسی بگیرد و یا در محفل در کنار او بنشیند و یا با او رابطه قوم و خویشی داشته باشد، موجب بدنامی او می‏شود، اینها یک چنین چیزی است که یک صفتی که مال خودشان است و مروج آن، آنها هستند، دارند به مخالفان خودشان نسبت می‏دهند.

 همین حالا که من به خدمت شما آمده‏ام؛ نیم ساعت قبلش با خلبانهایی صحبت می‏کردم که دیشب از مصر برگشتند. برای اینکه به حماسه روز قدس آسیب بزنند، برای اینکه به جمهوری اسلامی آسیب بزنند، برای اینکه به دنیا بگویند که مخالفان ایران قوی هستند، چه زشتی را اینها برای خودشان تحمل می‏کنند، هواپیمای مسافربری که بیش از صد مسافر داشته است، می‏دزدند و به کشورهای دیگر می‏برند، البته کشورهای همسایه ما اکثراً جرأت نمی‏کنند بپذیرند، و به بهانه این عربستان به نوعی از زیر بارش فرار می‏کنند و در دوحه به زمین می‏نشیند.

 خلبانها نقل می‏کردند که این مأمورین فرودگاه دوحه به عنوان حامی هواپیما مثل دزدها رفتار می‏کردند، می‏گفتند: "با چاقو به خلبان حمله کنید تا حرکت کند به طرف مقصدی که شما می‏خواهید". یک دولت این طور رفتار می‏کند. می‏گفتند: "ما را تشویق می‏کردند تا ما هم تقاضای پناهندگی سیاسی کنیم، رفتیم مصر، هواپیمارباها را از هواپیما بیرون آوردیم و تحویل پلیس دادیم و پلیس مصر با هواپیماربا، مثل مهمان رفتار می‏کند و بعد به ما پیشنهاد می‏کنند که شما اگر می‏خواهید اینجا بمانید، ما شما را می‏فرستیم به بغداد و خانواده‏تان را می‏آورید و امثال اینها."

 دزد هواپیما را برمی‏دارند، برایش بلیط می‏گیرند و می‏گذارند در هواپیمای عراقی و از مصر به عراق می‏فرستند. خوب! کجای دنیا این طور رفتار می‏کنند. هواپیماربا یک دزدی است که خطوط هواپیمایی را ناامن می‏کند و جان مردم را در آسمان به خطر می‏اندازد و اگر یک حرکت خاصی از طرف خلبانها شود، ممکن است با انفجار یک نارنجک، هواپیما در آسمان آتش بگیرد و اجساد سوخته مسافرها در فضا پخش شود و یک چنین جنایتی اتفاق بیفتد و چنین آدمها را، دولت بزرگی همچون مصر با آن سوابق طولانی مصر، با وراث جمال عبدالناصر، با اینها به صورت میهمان رفتار کنند؟! این چه چیزی را نشان می‏دهد؟ بدتر از اینها فرانسه است. فرانسه هواپیما دزدها را در پادگانهای نظامی خود، از آنها پذیرایی می‏کند و بعد تحت الحفظ با دهها مراقب از اینها حفاظت می‏کند. کسی که به ادعای خودش، بدترین نوع مزاحمت، مزاحمت هواپیماربایی است. خدا می‏داند، مسافرانی در هواپیما نشستند و می‏بینند که یک انسان دیوانه اسلحه به دست بالای سر خلبان ایستاده و ممکن است، نارنجک را از ضامن خارج کند و یا یک گلوله منفجر شود و هواپیما را سوراخ کند، چه وضعی پیش می‏آید، شما فکر می‏کنید که مسافران چه روحیه‏ایی دارند، همین سه چهار ساعتی که اسیرند چه حالتی دارند.

 من نمی‏فهم که اینها چه قدر چشمانشان را روی حقایق بستند و تروریسم را تا این حد به آن آلوده شدند و باز هم نامردها ادعا می‏کنند که ایران مدافع تروریسم بین‏المللی است، اصلاً اینها مبارزه‏ای که با ما می‏کنند غیر از ترور چیزی نیست. کشتی را در دریا زدن و با موشک از چهل مایلی، کشتی نفتی را که نفت می‏برد در کارخانه‏های خودشان کار کند؛ می‏زنند، این جنگ است، این تروریسم نیست؟ این راهزنی دریایی نیست؟ جنگی که با ما می‏کنند چیست؟ اینها از دویست کیلومتری، موشک در شهر ما می‏اندازند و یا کشتی مردم را که از ما نفت خریده و می‏رود در وسط دریا می‏زنند و یا هواپیمای ما را در هوا می‏دزدند و به فرانسه می‏برند و یا دست این گونه آدمهای دیوانه بمب می‏دهند و می‏گویند بروید در نماز جمعه مردم، مسجد، در حزب جمهوری اسلامی و در نخست وزیری منفجر کنید. این مبارزه استکبار جهانی است با جمهوری اسلامی، این نشان ذلت آنهاست.

 یک وقت به ذهن شما نیاید که مردم لبنان که ما از آنها حمایت کردیم و رفتند پایگاه آمریکاییها را منفجر کردند، این گونه است، این مثل آن نیست. مردم لبنان یک گروه کوچک مسلمانی هستند در یک کشور کوچکی که چند کشور ابر قدرت در آنجا نیرو پیاد کرده - آمریکا، فرانسه، انگلستان، ایتالیا، اسرائیل و خود فالانژها و ... - این همه نیروی دشمن در آنجاست و آن گروه کمی از مردم مسلمان می‏خواهند در مقابل این همه دشمن مقابله کنند و آنها حقشان است. اصلاً این گونه کارها مال آنهاست، مردم افغانستان اگر هواپیماهای شوروی را به هر شکلی منفجر کنند، زشت نیست، برای اینکه یک ابر قدرتی با آن یال و کوپالش بیاید و روی مردم بمب بریزد، اینها در مقابلش می‏خواهند آن کارها را کنند.

 اما آمریکا، فرانسه، مصر، لندن، ایتالیا و کشورهایی مثل عربستان و اینها به طور رسمی می‏آیند از تروریسم حمایت کنند و هواپیماربا را به عنوان پناهنده سیاسی بپذیرند و برایش بلیط بگیرند و بعد اعزامش کنند و بفرستند بغداد و خبرنگارها بیایند و با آنها مصاحبه کنند، این کارها، کار یک گروه شکست خورده داخلی یک کشور است، ما این شکایت را از تروریست‏های داخلی کشورمان نداریم، آنها یک مبارزه‏ای دارند و سرکوب شدند و یک زوری هم می‏زنند، اما اگر یک حرفی است، در مجموعه این جریان است، یک مشت آدم دیوانه و رو به زوال هر کاری می‏تواند بکند و منطق هم سرش نمی‏شود و با منطق هم با او بحث نمی‏کنیم، این گونه می‏روند پیدایش می‏کنند و می‏آورند در زندان و می‏گویند در زندان بمان تا شر تو درد سر مردم نباشد، با او این طوری برخورد می‏کنند. اما با یک دولت و با یک جریان استکباری داریم حرف می زنیم، ببینید دنیا به چه روزی افتاده است. امروز بعد از سه سال از انفجار حزب جمهوری اسلامی که می‏گذرد و هر روز در کشورمان شاهد تروریسم هستیم و هر روز پشت سر این جریانها دست استکبار جهانی را دیدیم. باید به خودمان بنازیم و باید افتخار کنیم که اسلام آن چنان قدرتی است و رزمندگان ما آن چنان قدرتی هستند که وادار کردند استکبار جهانی را تا همه اصول ادعایی خود را زیر پاگذارند و با دزدی و با راهزنی دریایی و با راهزنی هوایی و با به خطر انداختن خطوط بین‏المللی که برای همه دنیا خطر دارد، به جنگ جمهوری اسلامی بیایند.

 این نشان اهمیت فوق‏العاده این انقلاب است. این نشان قدرت عظیم شماست که فرعونهای مصر و قارونهای سعودی و جلادهای فرانسوی و شیطانهای آمریکایی و عمال جاسوسی اسرائیلی و مجموعه عمال صدام و همه اینها دست به هم می‏دهند با یک حرکت بی معنای تروریستی و به خیال خودشان می‏خواهند انقلاب اسلامی را بدنام کنند و ممکن است تبلیغات کمی مردم را گمراه کند اما مجموعه دنیا را نمی‏شود فریب داد و بعضیها مسائل را می‏فهمند، ما بعد از گذشت چند سال امروز نگاه می‏کنیم به توطئه‏ای که فکر می‏کرد با از بین بردن مجلس و دولت و شورای قضایی و حزب جمهوری اسلامی یکپارچه مدیریت کشور را به هم می‏زند، امروز نگاه می‏کند و می‏بیند که همه تلاشها با این جنگ وسیع و با این محاصره بسیار بد که ما شدیم، این ملت منسجم‏تر و نیرومندتر و مقاومتر و شادابتر به راه خودش ادامه می‏دهد که این چیز عجیبی در دنیا است، این یک تاریخ جدید و یک حماسه بدیع است. دشمنان ما باید دندان روی جگر بگذارند و همین گونه اعتبار خود را از بین ببرند.

 به جملاتی که حضرت زینب(س) به یزید گفت؛ توجه کنید؛ به تسلیتی که در همان میدان کربلا به حضرت سجاد(ع) داد، توجه کنید؛ وقتی که بچه‏های پیغمبر(ص) را از کربلا می‏بردند، آن لحظه آخر، اینها را با وضع بسیار بدی بر شترها سوار کردند و به دستور ابن سعد، اینها را از حوالی قتلگاه عبور دادند که صحنه دلخراش را به اینها نشان دهند که اینها برای همیشه این دفاع را فراموش نکنند، این دیگر نهایت قساوت بود.

 وقتی که اینها رسیدند به آنجا، حضرت زینب(س) که رئیس قافله بود و باید همه را زیر نظرش داشته باشد، حضرت سجاد(ع) را که مریض بودند و پایشان را به شکم شتر بسته بودند، دید خیلی مضطرب است، خودش را رساند به امام سجاد(ع) و گفت: "ای پسر برادرم چرا تو این قدر ناراحت هستی، برای چه"؟ و فرمود: "عمه چطور من ناراحت نباشم؟ این بدنهای قطعه قطعه اولیا اللَّه را این‏گونه روی زمین می‏بینم که نه غسلی، نه کفنی، نه دفنی و بچه‏های پیامبر(ص) را این گونه در حال اسارت می‏بینم، نارحت نباشم؟ زینب(س) فرمود: "ای پسر برادرم غصه نخور! اوضاع این گونه نمی‏ماند، کسانی را خداوند در زیر این آسمان نشان کرده که این بدنهای شریف را دفن می‏کنند و اینجا را منار و مرکز نور قرار می‏دهند و از اطراف دنیا مردم شیفته حق می‏آیند و اینجا مزار و مرکز نور و الهام می‏شود و دنیا از این نور الهام می‏گیرد و اهداف اینها روزی در دنیا شاهد این واقعیتها هست" که حضرت زینب(س) در آن موقع به اینها اشاره کرده بود. ما نمونه آن را به طور زنده در کشورمان می‏بینیم .

 از همان لحظه بعد از انفجار و از همان اجتماعی که مردم کردند و از اجتماعی که روز بعد شما اینجا کردید و از روز بعد که تشییع جنازه کردید و از اشکهایی که شما هر سال در مراسم این شهدا ریختید و از شعارهایی که هر روز و به هر مناسبتی می‏دهید، این مصداق روشن گفته‏های حضرت زینب(س) در مورد قتلگاه است.

 خوشبختانه امروز خانواده‏های شهدا این مصداق را به چشمان خودشان بعد از فاجعه انفجار دیدند و ما دوستان این شهدا، جوشش خون اینها را بلافاصله بعد از شهادتشان دیدیم. از امام حسین(ع) در طول تاریخ به صدق اظهارات زینب(س) شهادت داد، اما از شهدای قتلگاه حزب جمهوری اسلامی تاریخ زنده و محسوسی دارد. این بحثها و گفته‏ها را می‏گوید و استکبار جهانی را رسوا می‏کند، رسوایی که جریان تروریسم علیه جمهوری اسلامی دامن استکبار جهانی را گرفته، تازه اول کار است و تمام منطق اینها را شکسته است. در آینده هر کس و در هر جا علیه اینها اقدام کند، اینها نمی‏توانند دیگر مخالفت کنند. حرف برای زدن ندارند، منطق ندارند.

 فرانسه‏ای که هواپیماربا را به عنوان پناهنده سیاسی می‏پذیرد و هواپیما را در فرودگاه نظامی خود می‏نشاند. مصری که هواپیماربا را به صورت میهمان به عراق اعزام می‏کند و قطر و بحرینی که پل شدند برای عبور هواپیمارباها و دلال شدند برای این مظلمه، اینها در آینده حرف حساب ندارند و جمهوری اسلامی در آینده همه جوابهای آنها را کف دستشان خواهد گذاشت.

 به هر حال در پایان عرایضم، یکبار دیگر از شما دوستان و مخلصان و عاشقان اسلام که همیشه با حضورتان در صحنه؛ ما را دلداری و نشاط دادید، تشکر می‏کنم و از طرف نمایندگان مجلس شورای اسلامی که صاحب عزا هستند؛ به خاطر 27 شهیدی که آن روز تقدیم کردند، و از طرف هیأت دولت که صاحب عزا است به خاطر چندین شهید که وزیر و معاون وزیر هستند و از طرف اعضای حزب جمهوری اسلامی که میزبان این شهدای عزیز بود و اکثراً از اعضای برجسته این حزب بودند. از خانواده‏های محترم شهدا که بار این رنج عظیم را بیش از همه و قبل از همه به دوششان کشیده‏اند و صبورانه استقامت کردند و با استقامتشان روح دادند و دل دادند با صبر بسیار زیبایشان و با حضورشان در همه جا و با ادامه راه شهدایشان در همه جا، برای دیگران درس و پند شدند، تشکر می‏کنیم و شما را به خدا می‏سپاریم و از اینکه زحمت کشیدید و در این هوای گرم روی آسفالتهای داغ مدتی در مراسم حضور داشتید، اجر شما را از خداوند می‏خواهیم و چند کلمه هم امروز، روز شب جمعه و در حال روزه و در آستانه تمام شدن ماه مبارک رمضان و روز بسیار عظیم هفت تیر و در آستانه ورود مبارک روز قدس که از طرف امام بزرگوارمان اعلام شده، چند کلمه دعا می‏کنیم.

 امیدواریم خداوند به برکت نفوس قدسیه شما و دلهای پاک شما و خداوند در سایه خانواده رنج دیده شما و به برکت خون شهدای ما این دعاها را مستجاب بفرماید.

 پروردگارا به محمد(ص) و آل محمد(ص) قسمت می‏دهیم به رزمندگان عزیز ما پیروزی عاجل عنایت بفرما.

 خدایا به محمد(ص) و آل محمد(ص) قسمت می‏دهیم این شهدای ما را با انبیا و امامان محشور بفرما.

    والسلام علیکم و رحمةالله و برکاته