خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال 1360/ کتاب عبور از بحران

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال 1360/ کتاب عبور از بحران

خانواده هاشمی از نرفتن به عروسی دختر مهدوی کنی!

  • تهران
  • جمعه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۶۰
گزارش رضایی از تیراندازی پادگان حشمتیه

صبح زود از دفتر امام تلفن زدند. آقای صانعی اطلاع داد که دیشب در پادگان حشمتیه ‌تیراندازی بوده و اکنون پادگان در محاصره سپاه  و کمیته است. با سپاه تماس گرفتم، معلوم شد حقیقت دارد. هنوز حقیقت ماجرا معلوم نیست، قرار شد تحقیق کنند و اطلاع دهند.

 از ستاد ارتش پرسیدم که گفتند: مهم نیست. دیشب ناشناسی به داخل پادگان تیراندازی کرده  و از داخل جواب داده‌اند. کمیته و سپاه خیال کرده‌اند که در داخل خبری است، پادگان  را محاصره کرده‌اند. صبح که روشن‌شده،  رفع محاصره گردیده است.

 ولی آقای [محسن] رضایی مسئول اطلاعات سپاه قضیه را ریشه‌دار می‌داند و بناست، بعد از رسیدگی گزارش نمایند.

 برای عیادت معلولان جنگ  و انقلاب از خانه بیرون رفتم. خانه محوی  فراری (پسرخاله شاه) را که منزل بسیار بزرگ  و مجللی است، مرکز جانبازان معلول کرده‌اند. شصت نفر بودند که تقریباً همگی قطع نخاع داشتند  و از کمر یا گردن به پائین فلج بودند. خانم [فاطمه] کروبی ازطرف بنیاد شهید آنجا را اداره می‌کند. خوب اداره می‌شود و راضی بودندنماز را با آن‌ها به جماعت خواندیم. روی صندلی‌های چرخ‌دار در جماعت حاضر شدند  و ناهار را با آن‌ها خوردیم. چلوکباب داشتند.

 عصر و شب به عروسی دختر آقای مهدوی کنی  وزیر کشور دعوت داشتیم. عفت همراه سعید، فاطی، خانم مفتح، خانم باهنر، خانم معادیخواه و دختر امام رفتند. ولی من وقتی‌که آماده رفتن شدم، فائزه و حمید آمدند، لذا نرفتم. تمایلی هم نداشتم که در زمان جنگ، در این‌گونه برنامه‌ها شرکت کنم. احمد آقا خمینی هم قرار بود اول شب به منزل ما بیاید، انصرافش را اطلاع داد.