خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی
اولین بار به میدان راه آهن تهران رفتم.
پنجشنبه 6 اردیبهشت 1375 6 ذیحجه 1416 25 آوریل 1996
ساعت هفت و نیم صبح، آقای [اکبر] تُرکان، [وزیر راه و ترابری] آمد که به شرکت راهآهن، برای مراسم افتتاح همزمان 26 طرح و پروژه عمرانی و راهآهن برویم. در مسیر، توضیحات خوبی دربارة وضع راهآهن و طرحها داد. به محوطه ایستگاه راهآهن تهران رفتیم. تاکنون نرفته بودم؛ خیلی وسیع است. نابسامان بوده و اخیراً بازسازی شده و به شکل خوبی درآمده است.
از سالنهای تعمیرات واگنها و لکوموتیوها بازدید کردیم. اطلاعاتم زیاد شد. واحدهای کهنه و معیوب را بازسازی میکنند. اگر همه بازسازی شوند، ظرفیت خوبی به دست میآید. صدها لوکوموتیو خارج از سرویس و هزاران واگن فرسوده داریم. سپس از سالن نمایشگاه ساخت ابزار علائم و ارتباطات – سیگنالینگ- بازدید کردیم. با مشارکت یک شرکت آلمانی و بخش خصوصی ایران [= شرکت مهاران]، میسازند که از وابستگی نجاتمان میدهند.
سپس خطهای جدید دوخطه «تهران- پیشوا» و «تهران- اسلامشهر» را افتتاح کردیم. در سالن بزرگ، راجع به توسعه ساختمانهای ایستگاه توضیحات دادند که پنج هزار مترمربع را به 50 هزار مترمربع میرسانند؛ با هتل، زائرسرا و پارکینگ. در جمع کارکنان، آقای تُرکان، گزارش 26 طرح، شامل 14 ایستگاه بازسازی شده و طرحهای فیبر نوری و خطوط جدید و بالا بردن سرعت لکوموتیو، با هفت میلیارد تومان [بودجه ریالی] و سی میلیون دلار [بودجه ارزی] را داد. نشان درجه سه [خدمت] را به آقای [صادق] افشار، [مدیرعامل شرکت راهآهن] دادم و در اهمیت نقش توسعه مسیر ریلی، پس از شروع راهآهن «سرخس- مشهد» برای دنیا و تقدیر از خدمات وزارت راه و ترابری صحبت کردم. مصاحبهای با صداوسیما نمودم و کلنگ هتل را به زمین زدیم.
به دفتر برگشتم. مجمع تشخیص مصلحت نظام جلسه داشت. به دو دستور رسیدیم و هر دو را خارج از محدوده کار مجمع دانستیم. دیشب دندانم هنگام شام شکست. امروز عصر به دندانپزشکی جهاد [سازندگی] رفتم. سعید [لاهوتی] و دکتر فراهانی، دو دندان را پُر کردند. جرمگیری هم کردند. به خانه آمدم. عفت به شهرستان بم رفته است. بچهها آمدند. شام ساندویچ خوردیم.