خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

خاطرات روزانه آیت الله هاشمی / سال ۱۳۷۵/ کتاب سردار سازندگی

  • تهران
  • سه شنبه ۶ شهریور ۱۳۷۵

سه‌شنبه 6 شهریور 1375 // 11 ربیع الثانی 1417 27 آگوست 1996

 

[آقای حسین شیخ زین‌الدین]، سفیر جدیدمان در کلمبیا، برای خداحافظی و کسب نظر آمد. گزارشی از وضع آنجا منجمله وسعت و سلطه باندهای قاچاق مواد مخدر و زمینه صادرات فرش و سنگ و خشکبار داد. [آقای جلیل بشارتی]، رییس دفتر مناطق محروم برای گزارش و کسب اجازه مصارف و استمداد اضافه شدن اعتبارات سال آینده آمد و خبری داد از دهاقان شهرضا که روحانی پدر دو شهید، خوابی دیده برای من که در کنار مزرعه سرسبز و چادرهایی مجلل مرا دیده که فرزند شهیدش هم داخل چادر بوده است. از من اجازه الحاق به او را خواسته که موافقت نکرده‌ام و به بعد موکول شده است.

آقای [سیدخطیب‌الاسلام] صدرنژاد، رییس دانشگاه صنعتی شریف آمد. توضیحاتی دربارة سوابق علمی و اجرایی و فرهنگی و کارهای دوره مدیریت خود داد، به منظور دفاع در مقابل مخالفت‌هایی وسیع که علیه او جریان دارد و برای توسعه و بازدید من استمداد کرد.

مهدی [هاشمی، مدیرعامل شرکت تأسیسات دریایی] آمد و گزارش کارهایش را داد. گفت از خطر نجات یافته و هواپیما پیش از پرواز یک موتور از دست داده است. دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رییس‏جمهور] آمد. راجع به مسائل ارزی و اداری صحبت شد. اجازه مسافرت به گرجستان و ارمنستان را داشت که با اولی موافقت کردم.

عصر [آقای حسن حسن‏اُف]، وزیرامورخارجه آذربایجان آمد. نامه آقای [حیدر] علی‏اُف، [رییس‏جمهور آذربایجان] را آورد و برای ساخت لوله گاز تا نخجوان و تأسیس کنسولگری در تبریز استمداد کرد. مصاحبه مفصلی با صداو سیما دربارة سفر به اصفهان نمودم.[1] تا ساعت نُه شب کارهای دفتر را تکمیل کردم و به خانه آمدم.

 

[1] - رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبه‌های 1375، دفتر نشر معارف انقلاب، 1397.