خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1364/ کتاب «امید و دلواپسی»
جمعه 6 اردیبهشت 1364 5 شعبان 1405 26 APRIL 1985
تا ساعت دهونیم در منزل، برای خطبههای جمعه مطالعه کردم. گزارشها را برایم آوردند و آنها را خواندم. شورای امنیت سازمان ملل اعتراف کرده است که علیه نیروهای ایرانی از سلاحهای شیمیائی استفاده شده ولی صریحاً اسم عراق را نیاورده است. با نخستوزیر مشورت کردم. قرار شد که ضمن استقبال از این گام مثبت، به دلیل عدم صراحت مدعی شویم.
خطبههای نماز جمعه را یکی در [ادامه بحث] عدالت اجتماعی و دیگری راجع به عوامل و آثار جنگ شهری [میان ایران و عراق] ایراد کردم. به آقای ناطق [نوری] وزیر کشور گفتم که جلوی کندن بی رویه خیابانها برای آب و برق و تلفن و گاز و... را بگیرد. ستاد [برگزاری]نماز جمعه برای مخارج جاری استمداد کرد. امام مبلغی میدهند ولی کم است.
عصر سرهنگ [مصطفی]ترابی آمد و گزارشی از وضع دفاعی داد. پیشنهاد کرد که آموزش مردم برای دفاع در مقابل حملات شیمیائی احتمالی عراق شروع شود. آقای صیاد[شیرازی] آمد و ضمن ارائه گزارش پیشرفت برنامه عملیات، درباره مشکلاتی که با سپاه و ارتش دارد، خواستار حمایت قوی شد.
شب وضعیت قرمز اعلام شد و ضدهواییها کار کردند، اما بعداً معلوم شد که هواپیماهای عراقی به فضای تهران نرسیدهاند. ظهر آقای [حسین]علائی یکی از فرماندهان سپاه که همکار آقای صیاد[شیرازی] در عملیات آینده است، آمد و از طرح آقای صیاد اظهار نارضایتی میکرد.