خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۶۰/کتاب «عبور از بحران»

 مجلس را از امروز تا سه‌شنبه آینده تعطیل کردیم. تا ساعت ده در دفترم مطالعه ‏کردم. گروهی از مسئولان حسینیه ارشاد آمدند، برای شروع کار کمک‏ می‏خواستند. برای اینکه، مدتی پایگاه لیبرال‌ها بوده، اعتبار خود را از دست داده. می‏خواهند با کمک ماها، تجدید اعتبار کنند.

 خانم اعظم طالقانی آمد و از بازداشت آقای مخلصی، داماد آقای طالقانی و فراری شدن مجتبی پسر آقای طالقانی که گویا عضو پیکار بوده و اخیراً کنارگرفته، شکایت داشت. با دعوت انجمن اسلامی دانش آموزان، عازم سودان است.

 مهندس [هاشم] صباغیان آمد و برای نجات دوستانشان از حملات حزب‏اللهی‏ها، کمک ‏می‏خواست و به فکر چاره‏ای بود، برای آمدن مهندس [مهدی] بازرگان و دکتر [یدالله] سحابی به مجلس که چند روزی است نمی‏آیند. سپس مهندس [عزت‌الله] سحابی آمد و همین حرف‌ها را داشت، به‌اضافه کمک خواستن، برای آزاد شدن پسرش از زندان که به اتهام همکاری با مجاهدین خلق، بازداشت است.

 بعدازظهر، آقای منصوری از وزارت خارجه آمد و از مسافرت‌های بی‌رویه نمایندگان مجلس به خارج و توقعات زیادشان از سفارتخانه‏ها، حرف زد و از برنامه‌های وزارت خارجه. اول شب مصاحبه‏ای با تلویزیون فرانسه داشتیم. سپس، مصاحبه با تلویزیون خودمان در مورد سالگرد تبعید امام به ترکیه و اشغال لانه جاسوسی آمریکا در ایران که باهم تصادم کرده و روز دانش‌آموز. آخر شب، به خانه آمدم.