مستنـدسـازان شهـدای بهـرمان*
س) جناب آقای هاشمی، به بهرمان خوش آمدید. یک قسمت از مستند ما درباره شهید علی قطبالدینی** است که در زمان مبارزات، در یکی از میادین رفسنجان، طنابی به گردن مجسمه شاه اندا خت و آن را پایین آورد.
ج) بله، من هم این ماجرا را بعدها شنیدم.
س) درباره نقش مردم بهرمان در انقلاب هر چه میدانید، بفرمایید.
ج) چون در سالهای آخر مبارزه، سه سال را در زندان بودم، خاطره روشنی از برنامههای مردم بهرمان ندارم. ولی بعدها که برایم تعریف کردند، معلوم شد که اینجا هم مثل مردم تهران در صحنه بودند. اصولاً رفسنجانیها از اول مقلّد امام بودند. رفسنجان و نوق و روستاهای اینجا برای هر واعظی امن بود. هر کس که در جاهای دیگر ممنوعالمنبر بود، به اینجا آمد و سخنرانی میکرد. چون دوستان و بستگان ما در اینجا بودند و فضا را حفظ میکردند. مردم اینجا به انقلاب و امام راحل باوفا بودند که هنوز هم مثل سابق باوفایند.
آدمهای خیلی خوبی هستند. کسانی که از مردم و فرزندان اینجا شهید شدند، ارزش بالایی دارند. انشاءالله این گلزار شهدا درست میشود که بعداً نام و یاد اینها در تاریخ بماند.
س) خیلی ممنون.
ج) موفق باشید.
* آیتالله هاشمی رفسنجانی در گلزار شهدای بهرمان بودند که یگ گروه از مستندسازان اعلام کردند: «در حال ساخت مستندی تلویزیونی درباره شهدای بهرمان هستیم و مصاحبه با آیتالله هاشمی رفسنجانی به خاطر فرماندهی جنگ و بهرمانی بودن، از آرزوهای ما بود.»
موضوع با آیتالله هاشمی رفسنجانی در میان گذاشته شد که قبول کردند و این فرصت هنگام بازدید آیتالله از قسمتهای مختلف منزل پدری فراهم شد که پیش رفتند و پرسیدند.
** بنا به گفته بزرگان و تاریخی از شهر بهرمان، در تاریخ 25/7/1357گروهی از نظامیان و دژخیمان شاه به همراه جمعی از اراذل واوباش ، بعداز آتش زدن مسجد جامع کرمان به بهرمان آمده و با یورش، تمامی دیوارهایی که بر علیه حکومت وقت شعار نویسی شده بود تخریب وبعضی از وسایل مردم اعم از موتوری و غیره را آتش زدند و در واقع با ایجاد رعب و وحشت میخواستند با مردمان انقلابی بهرمان درگیر و احیانا بعضی از بزرگان که در راس بودند دستگیر کنند.
در این میان یکی از نظامیان وقت اقدام به ناسزاگوئی به امام خمینی و پاره کردن عکس آن بزرگوار نمود در این موقع با رشادتی تمام عیار از طرف یکی از جوانان غیور و حزب اللهی بهرمان آن نیروی نظامی سا کت شد و سزای عمل خود رادید. آتش آنان زیاد شد وناخداگاه اکثر جمعیت یورشی، به دنبال این جوان به راه افتادند٬گفتنی است که این جوان به منزل آقای حاج قاسم شریفی که نزدیکتر بود پناه برد و آن جمعیت اقدام به کوبیدن درب منزل نمودند بطوری که چیزی به افتادن درب نمانده بود.
با همه تلاش نتوانستند وارد منزل شوند وبا پدیدار شدن جمعیت مردم بهرمان آنان به باغی معروف به باغ اناری شیخ رفته و بعداز تناولی زیاد از همان جا بهرمان را ترک کردند.
بعدها همین جوان مفتخر امروز بهرمان، با مشارکت عزیزان دیگری در رفسنجان اقدام به پائین کشیدن مجسمه شاه کردند ودر سال 1360این بزرگوار در صف رزمندگان ایران زمین به فیض شهادت نائل شد و جزء اولین شهدای نوق و بهرمان گردید. (سردار سرافراز ایران زمین شهید علی قطب الدینی) روحش شاد و یادش گرامی باد.