خاطرات روزانه / آیت الله هاشمی رفسنجانی / سال ۱۳۶۷ / کتاب پایان دفاع ، آغاز بازسازی
حضور آیتالله خامنهای با لباس سپاه در گلف
یکشنبه 2 مرداد | 9 ذیحجه 1408 24 جولای 1988
برای نماز صبح بیدار شدیم. آقای [حسن] روحانی و آقای مهندس موسوی [نخست وزیر] از تهران تلفن کردند و درباره فرماندهی نیروی زمینی ارتش و وضع ناگوار نیروها و ضعف فرماندهان در کنترل نیروها و... گفتند.
ساعت شش صبح به سوی اهواز حرکت کردیم. نزدیک ساعت هشت به گلف وارد شدیم. با آقای [رحیم] صفوی در قرارگاه مقدم صحبت کردم. گفت دشمن امروز تحرکی نشان نمیدهد و لابد منتظر رسیدن نیرو از غرب است. اخیراً نیروهایش را به غرب فرستاده. آقای محسن رضایی آمد. وضع نبرد دو روز گذشته و برنامه آینده را گفت. از سرعت جذب نیروهای مردمی راضی است.
سرتیپ جمالی جانشین فرماندهی نیروی زمینی ارتش و سرهنگ ترابی [فرمانده حفاظت اطلاعات ارتش] آمدند. وضع نیروهای ارتش در جنوب و غرب را گفتند؛ اسفبار است و دشمن در آنجاها به هر جا میخواهد میتواند برود. مدعیاند سرگرم جمعآوری و تجدید سازمان و به کارگیری نیروها هستند.
آقایان بهزاد نبوی و [مسعود] روغنی زنجانی از اعضای ستاد [کل نیروهای مسلح] آمدند. آنها را خواسته بودم که با فرماندهان در منطقه برای اطلاع از وضع و نیازها و آشنایی بیشتر با منطقه جنگی مذاکره کنند و بعد از مقداری مذاکره و توضیح، آنها را به قرارگاه بعثت فرستادم.
آقای [صادق] خلخالی [نماینده قم] آمد. طالب واگذاری مسئولیت دادگاه زمان جنگ برای تنبیه متخلفین بود. گفتم همراه [آیتالله موسوی جزایری] امامجمعه اهواز، سری به یگان و قرارگاهها بزنند و گزارشی بیاورند.
از جبهه غرب خبر میرسد که دشمن وارد شهر گیلان غرب شده و نیروهای رزمی ما بهسرعت جمع میشوند و مشغول سازماندهی آنها هستند. گفتم در غرب، به دشمن که در جادهها و دشت پخششده حمله کنند.
عصر آقایان عبدالله نوری [نماینده امام خمینی در جهاد سازندگی] و ابراهیمی آمدند. پیشنهاد داشتند که عملیات انهدامی انجام شود؛ گفتم در دستور است. آقای [محسن] میردامادی استاندار خوزستان آمد. پیشنهاد تشکیل سازمان جنگهای نامنظم داشت که با جلب موافقت فرماندهان سپاه، قرار شد تحت امر سپاه و با حکم فرمانده سپاه تشکیل شود. برای تنظیم و تدارک نیروهای متفرقهای که این روزها به خوزستان میآیند، برنامه هماهنگی بین شورای پشتیبانی جنگ خوزستان و سپاه مشخص شد.
حکمی برای آقای [صادق] خلخالی نوشتم که به امور نظامیان متخلف جبهه رسیدگی کند و پیشنهاد تنبیه و تشویق بنماید. او مایل است خودش اختیار تنبیه داشته باشد. اوایل شب آیتالله خامنهای با لباس سپاهی به گلف آمدند. سرتیپ [محمد] سلیمی هم همراه ایشان است. خیال دارند چند روزی در منطقه بمانند و بهمنظور بالا بردن روحیهها، برای یگانها صحبت کنند. امروز در پیامی به ائمه جمعه اعلان کردهاند که به جبههها میروند و از آنها خواستهاند که به آنها بپیوندند و هماکنون حرکت علما بهسوی جبههها شروع شده. موجی است که بهآرامی میگیرد ولی تأثیر روانی خوبی دارد. هوای خوزستان هم خیلی گرم است.
آخر شب آقای محسن رضایی اطلاع داد که دشمن از پادگان اباذر بیرون رفته و از گیلان غرب هم رفته ولی آقای حسنی سعدی قبول ندارد. آقای رضایی پیشنهادهایی درباره اختیارات فرمانده سپاه داد.
آقای [محمد] فروزنده آمد. طرحی برای روانه کردن آب کارون به منطقه خرمشهر و اهواز در صورت ورود دشمن داشت که به نظر میرسید عملی است؛ گفتم مقدمات کار را مهیا کنند و در ستاد کل مطرح نماید.