بعد از نماز، کتاب "منتخبالاثر" را برای خطبههای نماز جمعه - که میخواهم درباره امام زمان (عج) صحبت کنم - مطالعه کردم. آقای دکتر ولایتی به منزل آمد و از عتابی که دیشب، من به خاطر مخالفتشان با مسئول دفتر سیاسی شدن مهندس [میرحسین] موسوی کرده بودم، گله داشت؛ آنها را متهم کرده بودم که رأی باندی و گروهی میدهند. به ایشان گفتم، این حرف به هر دو طرف بود. آنها به خودشان گرفتند و من از این وضع گروهبندی در حزب نگرانم و این عتاب جدی و ادامهدار است. آقای خامنهای تلفنی، وقتی برای آمدن دکتر فیزیوتراپیست خودشان، برای معاینه من که کمرم درد دارد، تعیین کردند.
عصر دکتر ولایتی، تلفنی به من پیشنهاد کرد که خالد فهوم رئیس مجلس فلسطین را به کشور دعوت کنم. چون وزارت خارجه، مصلحت میداند که در این مقطع ما به فلسطین و سوریه توجه کنیم. گفتم باید فکر و مشورت کنم. گفت عربستان ویزای کارگزاران حج را که میخواهند برای تهیه منزل و تدارکات بروند، به تأخیر میاندازد. لازم است که آقای [محمد] خاتمی وزیر ارشاد [اسلامی] به عربستان برود و ایشان تردید دارند. من با آقای خاتمی صحبت کردم؛ قرار شد، مقدمات سفر را تهیه کنند و قبل از سفر، جلسه مشورتی با سران قوهها داشته باشند. اول شب، والده و همشیرهها آمدند. عفت و فائزه، مهمان نوه امام بودند. شام موجود را که داشتیم، با مهمانها خوردیم.