گفتگو با دکتر گلزاری نویسنده مقاله فراتر از شکوفایی
میتوانیم بگوییم آیتالله هاشمی رفسنجانی جامع همه فضیلتهای مهم انسانی- فضیلتهای شناخته شده و مورد قبول روانشناسان و عالمان اخلاق- بوده است.
1- شما بهعنوان یک روانشناس و آکادمیسین شخصیت آیتالله هاشمی رفسنجانی را چگونه ارزیابی روانشناختانه میکنید؟
شخصیت از نظر روانشناختی در سادهترین تعریف «مجموعهای از صفات است که در درون یک فرد سازمان یافته و نسبتا پایدارند.» اگر شما بخواهید ویژگیهای شخصیتی را بفهمید نباید با رفتارها و ابراز هیجانهای من در مدت کوتاهی که کنارتان هستم و داریم باهم گفتوگو میکنیم مرا ارزیابی کنید. بلکه درستتر این است که بررسی کنید چه خصوصیاتی از من در طول سالهای زیاد و در موقعیتهای مختلف تکرار شده است؛ برای مثال اگر من برای جلب توجه یک یا چند نفر به نیازمندی کمک کنم و یا به تعبیر امروزی در موقعیتی جوگیر شوم و مبلغی را انفاق کنم ولی اعضای خانواده و دوستان نزدیکم مرا فردی خسیس بدانند، آن بخشندگی «موقعیتی و ناپایدار» صفت شخصیتی من نیست، بلکه خست و تنگچشمی که اینجا و آنجا و پیش دوست و آشنا بروز دادهام بخشی از خلق و خوی مرا نشان میدهد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، در طول زندگی پربرکتشان در عرصههای گوناگون اجتماعی، مبارزاتی، سیاسی و مدیریتی با عده زیادی از دوستان و دشمنان در تماس نزدیک و گاه طولانی بوده است و خوشبختانه یادداشتها و اظهارنظرهای بیش از 100 نفر از آنان درباره ایشان منتشر شده است. بهعلاوه آن بزرگمرد از معدود رهبران سیاسی بوده است که بهدقت و با ذکر جزئیات کارهای روزانه، احساسات، ناراحتیها، غمها و شادیهای 40سال زندگی خود را ثبت کرده است.
آقای هاشمی، بهگواه زندگی پربار خود و فعالیتهای حرکتآفرینی که داشتهاند مطمئنا در زمره رهبران سیاسی آزادیبخش و امیدآفرین و به تعبیر قرآن اسوههای حسنه قرار میگیرند.
من در پاسخ به پرسش اول، نزدیک به 30صفت مثبت و برجسته ایشان را نام بردم. از این خصوصیات آنها که در حوزه مبارزه و سیاست و مدیریت کلان کشور اهمیت بیشتری دارند و آیتالله هاشمی درحد بالایی از آن صفات برخوردار بوده است و در پیام و گفتههای امام امت، رهبر فرزانه انقلاب و سیاستمداران و مدیران درباره ایشان بیان شده است عبارتند از:
هوش و کیاست کمنظیر، حقطلبی، عدالتخواهی، مردمسالاری حقیقی، عقلانیت، تدبیر، صبر و بردباری، استواریمنش، سعهصدر، آمارخواهی و هدفمندی، امیدواری و امیدبخشی، برنامهریزی و سازماندهی، شجاعت، پرکاری و تلاش، زهد و سادهزیستی، علاقه و عشق وافر به توسعه و آبادانی کشور، باور عمیق به وحدت ملتهای اسلامی و... .
آنچه که پیشوایان دینی را از دیگر رهبران سیاسی متمایز میکند و در آقای هاشمی تبلور زیادی داشته، ایمان و توکل او به خداوند، سنتهای الهی و وعدههای الهی بوده است.
2- بهنظرتان آقای هاشمی چه ویژگیهای شخصیتی آشکار یا نهفتهای داشتند که در عرصه سیاست اینگونه مورد توجه قرار گرفت؟
روانشناسی سیاسی یکی از رشتههای مهم دانش روانشناسی است که شخصیت سیاستمداران و تصمیمات آنها را از دیدگاه روانشناختی بررسی میکند. روانشناسان سیاسی در کشورهای غربی تابهحال به تحلیل شخصیت افرادی مانند هیتلر، استالین و گاندی پرداختهاند. ویژگیهای شخصیتی و رفتاری بسیاری از رؤسای جمهور آمریکا و در سالهای اخیر خصوصیات کسانی مانند محمدرضا پهلوی، صدامحسین و ماندلا نیز مطالعه و منتشر شده است. ترامپ از جمله کسانی است که گذشته، رفتارها، گفتهها و واکنشهای هیجانی او بسیار موردتوجه روانشناسان آمریکایی و اروپایی قرار گرفته است. ما در مجله سیره دانایی برخی از این بررسیهای روانشناختی را به چاپ رساندهایم. اگر به کتابها و مقالههای علمی در این حوزه نگاهی بیندازید میبینید سیاستمداران به 2گروه مثبت و رهاییبخش و منفی و ویرانگر تقسیم میشوند.
معلوم است که گاندی و ماندلا با هیتلر و استالین و صدام خیلی تفاوت دارند. از همه این منابع عظیم و گسترده میتوانیم تصویر دقیق و روشنی از شخصیت ایشان داشته باشیم.
من در کتاب فراتر از شکوفایی این نکته را یادآور شدهام که از نظر علمی توصیف و تحلیل شخصیت افراد باید در چارچوب نظریههای شخصیت انجام شود. در آن کتاب به پشتوانه چند نظریه علمی و معتبر تبیینهایی از شخصیت آیتالله هاشمی رفسنجانی صورت گرفته است.
اینجا میخواهم از پنجره دیگری به سیمای وجودی آن بزرگ نگاهی بیندازم. روزنامه جمهوری اسلامی در اقدامی هوشمندانه و شورمندانه، ویژهنامه «شناسنامه انقلاب» را در چهلمین روز رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی منتشر کرده. در این ویژهنامه نزدیک به 50 نفر از کسانی که سالهای زیاد با ایشان مأنوس و در ارتباط بودهاند (اعضای خانواده، دوستان، همکاران، نزدیکان و...) ویژگیها و صفاتی را از ایشان ذکر کردهاند. من تمام آن خصوصیات را یادداشت کردم. سیاههای از حدود 120 صفت بهدست آمد؛ صفاتی که بسامد زیادتری داشتند؛ یعنی در پیامها و صحبتهای افراد تکرار شده است عبارتند از: دینداری، تقوی، عقلانیت، صبر، اخلاص، اعتدال، امیدواری و امیدبخشی، کمک به نیازمندان، زهد، هدفمندی، شجاعت، بخشندگی، ایران دوستی، هوشمندی، خلاقیت، رازداری، وفاداری، صداقت، انصاف، فروتنی، تلاش و پرکاری، دریادلی، انتقادپذیری، نواندیشی، بخشودگی (کینهتوز نبودن)، بلندنظری، تحمل و خویشتنداری، تشکیلاتی بودن، بردباری و وحدتگرایی. یادآور میشوم این 30 صفت را من از روی ارادت و علاقه به ایشان ردیف نکردهام. اینها صفاتی هستند که در گفتهها و نوشتههای کسانی که سالیان دراز با ایشان بودهاند فراوانی بیشتری دارند. البته برای یک کار تحقیقی دقیقتر لازم است به اسناد ساواک، به اظهارنظرهای مخالفان، به نوشتهها و پیامهای افراد غیرایرانی و نیز به برخوردها و واکنشهای خود ایشان در مقاطع گوناگون زندگی پربارشان نیز رجوع کنیم.
در آینه این خصوصیات 30گانه، میتوانیم بگوییم آیتالله هاشمی رفسنجانی جامع همه فضیلتهای مهم انسانی- فضیلتهای شناخته شده و مورد قبول روانشناسان و عالمان اخلاق- بوده است.
توضیخ اینکه مارتین سیگمن، پایهگذار جنبش روانشناسی مثبتنگر که آن را رویکرد اصلی روانشناسی در هزاره سوم میلادی مینامند، در کتاب «شادکامی اصیل» خود مینویسد: در سال 1999، آغاز شکلگیری، روانشناسی مثبتنگر، عدهای از روانشناسان برجسته، به همراه تنی چند از دانشمندان رشتههای فلسفه، الهیات و اخلاق به مدیریت کریستوفر پترسون، استاد نامدار دانشگاه میشیگان گردهم آمدند و به مدت 3 سال به بررسی و مطالعه میراث مکتوب 3000 ساله بشری در فرهنگهای مختلف پرداختند تا بتوانند فضیلتهای اساسی انسان را استخراج کنند و راههای رسیدن به آنها را با بهرهگیری از دانش روانشناسی بهدست آورند.
محصول این تلاش علمی منظم و ستایش برانگیز این شد که همه سنتهای دینی، فلسفی، اخلاقی و علمی 6فضیلت زیر را تایید میکنند:
1- خرد و آگاهی 2- شجاعت 3- انسانیت 4- عدالت 5- اعتدال 6- تعالی (استعلاء فراروندگی)
هر فضیلت مانند میدان یا قلهای است که میتوان از راههای مختلفی به آن رسید. روانشناسان مثبتنگر این راهها را «توانمندیهای منش» نامیدهاند. برای نمونه کنجکاوی و علاقه به جهان، تفکر انتقادی و ابتکار و نوآوری 3قابلیت و توانمندی هستند که انسان را به سوی خردمندی و آگاهی سوق میدهند. مجموع این توانمندیها 24 قابلیتمنش بهقرار زیر هستند:
1- کنجکاوی و علاقه به جهان 2- عشق به یادگیری 3- تفکر انتقادی و روشنفکری 4- ابتکار و نوآوری 5- هوش اجتماعی 6- روش بینی 7- دلیری 8- پشتکار 9- راستی 10- مهربانی (بخشندگی و یاریرسانی) 11- دوست داشتن و دوست داشته شدن 12- کار گروهی و شهروندی 13- انصاف 14- رهبری (سازماندهی فعالیتها) 15- خویشتنداری 16- دوراندیشی 17- فروتنی 18- درک زیبایی 19- قدردانی 20- امیدواری 21- معنویت 22- بخشش (کینهجو و انتقامگیر نبودن) 23- شوخ طبعی 24- فعالیت همراه با سرزندگی.
روانشناسان مثبتنگر معاصر با بررسیها و پژوهشهای فراوان نشان دادهاند که افراد مثبت و سالم، 4 تا 5 قابلیت اختصاصی دارند که باید آنها را بشناسند و در همان مسیرها حرکت کنند تا به بعضی از فضایل انسانی آراسته شوند. برای این کار پرسشنامهای 240 سؤالی با عنوان«VIA» ساختهاند. آیا کسی جز آیتالله هاشمی رفسنجانی را میشناسید که به گواهی افراد زیادی که ایشان را میشناسند و با استناد به کارها و فعالیتها و خدمات فراوانی که در زمینههای گوناگون انجام دادهاند به همه فضیلتهای ششگانه آراسته باشد و همه این 24 توانمندیمنش را از خود بروز داده باشد؟
امیدوارم این کار علاوه بر ادای دین کوچکی نسبت به مجاهدتها، خدمات و هدایتگریهای عقلانی و اعتدالی بزرگ قهرمان ملی و دینی مردم ایران، سرآغازی باشد برای پژوهشگران رشتههای مختلف علوم انسانی تا سیمای نورانی نقشآفرینان تاریخ این سرزمین را بهدور از تحلیلها و تخریبهای سطحی به اهالی دین و علم و سیاست و فرهنگ بشناسانند.
در تألیف چاپ و نشر این اثر افراد زیادی سهیم بودند که البته در صدر این یاریکنندگان فرزندان بزرگوار آیتالله هاشمیرفسنجانی قرار دارند. در اینجا وظیفه خود میدانم از همه عزیزان، به ویژه برادر با اخلاص و تلاشگر آقای یاسر هاشمی بهخاطر حمایتها و همکاریهای فراوان و بیدریغشان سپاسگزاری کنم.
* بسیاری معتقدند آقای هاشمی در برابر تخریبها و فشارها واکسینه شده بود. این در حالی است که بسیاری از سیاسیون جهان که سابقه فعالیت زیادی هم دارند نمیتوانند چنین خویشتندار باشند. تجلیل شما از چرایی این خصوصیت در آیتالله هاشمی چیست؟
بعد از رحلت آیتالله هاشمی از نکتههای بارزی که بسیاری از دوستان ایشان و تحلیلگران سیاسی بر آن دست گذاشتند؛ اولا اهانتها، دشنامها، تحقیرها و تهمتهایی بود که از جهت فراوانی، استمرار، شدت، پلیدی و پلشتی و تنوع اهانتکنندگان بیسابقه بود یعنی به جرأت میتوان گفت هیچ سیاستمدار و مصلحی را سراغ نداریم که هم از طرف اردوگاههای کفر، نفاق، استکبار و سلطنتطلبان و هم از سوی خودیهای اصلاحطلب و اصولگرا و عاملان به احکام شرع (متنسکان) بیش از 40سال بهشدت مورد حمله و هتاکی قرار گیرد و تیرهای مسموم بدترین و زشتترین نسبتها را به جانب خود و اعضای خانوادهاش پرتاب نشود.
ثانیا او به گواهی موافقان و مخالفان با بردباری و خویشتنداری بسیار زیاد و شگفتانگیزی آن تیرها را به جان بخرد، عصبانی نشود، پرخاشگری نکند، مقابله به مثل ننماید و انتقام نگیرد که هیچ بلکه با آرامش و خوشخویی و سکوت و بدون استرس و تنش روانی در پی انجام مسئولیتهای فردی و اجتماعی خود باشد. من عقیده دارم تحلیل این موضوع، میتواند دستمایه تلطیف یک کتاب پربار از منظر آموزههای دینی، تاریخی و روانشناسی باشد که امیدوارم پژوهشگران با انگیزه این کار را به انجام برسانند. در ویژهنامه شناسنامه انقلاب (جمهوری اسلامی 27 بهمن 1395) آیتالله جوادی آملی، آیتالله ابراهیم امینی، آیتالله سیدجعفر کریمی، آیتالله سیدحسن خمینی، حجتالاسلام ناطقنوری، حجتالاسلام مسیح مهاجری، حجتالاسلام سیدصادق قاری و چند نفر دیگر در این باره صحبت کردهاند که به بعضی از آنها اشاره میکنم.
آیتالله جوادی آملی: آیتالله هاشمی، در تابستان قبل از رحلت خود به دماوند نزد من آمدند. هیچ شکایتی از ایشان نشنیدم، یک وقت کسی غصه میخورد میگوید دنیا همین است. ایشان این روحیه را هم نداشت.
آیتالله سیدحسن خمینی: در زمان اوج حملات به آیتالله هاشمی در جلسهای با ایشان بودم که تلخترین جلسه عمر من تا حالا بود. چون بعد از جلسه احساس میکردم حالشان بد شود با هم به منزل برگشتیم. من به خاطر نگرانی از حال ایشان گفتم: میخواهید من هم بیایم تا چای بخوریم و صحبت کنیم؟ گفتند: این چیزها برای من مهم نیست میخواهم بروم خاطراتم را بنویسم و بعد بخوابم!
حجتالاسلام ناطق نوری: واقعا گاهی من از ظرفیت زیاد ایشان در برابر آن همه انتقادها و حملهها خلقم تنگ میشد. ظرفیت او عجیب بود. صاحبنظران دینی و سیاسی برای آن همه خویشتنداری و تحمل همراه با آرامش، عوامل و دلایل زیر را برشمردهاند.
1- دینداری راستین: باور قلبی و عمیق توحیدی؛ توکل و اعتماد به خداوند و ایمان به سنتها و وعدههای پروردگار دینداری واقعی و بدون ریای ایشان را تثبیت کرده بودند.
2- کرامت نفس و ارزش قائلشدن برای خود. به گفته آیتالله سیدحسن خمینی: «فحش ارزانترین چیزی است که ارزانترین مردم در دست دارند. آقای هاشمی که ارزش والای انسانی خود را میشناخت و به آن ارج میگزارد میدانست که حرفهای مفت شأن او را پایین نمیآورد.»
3- عقل نیرومند و هدایتگر
4- عشق و تعهد زیاد به نظام اسلامی و آبادانی و سربلندی کشور
5- شدید القوی بودن (به تعبیر آیتالله جوادیآملی) که برآیند تایید الهی ایمان، معرفت، مقاومت، صداقت، درستکاری و صبر است.
6- صبر زیاد
7- حلم و بردباری
8- تهذیب نفس
همانطور که گفتم اینها و عوامل روانشناختی دیگر نیاز به بررسیهای دقیقتر دارد. خوب است در اینجا برای حسن ختام صحبتهایم به چند روایت را تقدیم خوانندگان کنم:
- امام باقر(ع) از قول حضرت موسیبنعمران(ع) میفرماید: (از خداوند پرسیدم) پاداش کسی که بر آزار و ناسزاگویی مردم شکیبایی ورزد چیست؟ خداوند فرمود: او را در سختیهای روز قیامت یاری میکنم. (جامعالاحادیث صبر)
- امام صادق(ع): بردباری چراغ خداوند است. بردباری پنج صورت دارد:
* کسی که عزیز و ارجمند باشد و خوار و تحقیر شود؛
* درستکار باشد و تهمت زده شو؛
* به حق دعوت کند اما به سبب آن خوار و خفیف گردد؛
* بدون آنکه گناهی کرده باشد آزار ببیند؛
خواهان حق شود، اما مردم با او مخالفت ورزند؛
اگر حتی حق یکی از این پنج مورد را ادا کنی بردبار هستی. (مصباح الشریعه)
امامحسن(ع): حلم و بردباری فروخوردن خشم و خویشتنداری است.
امامعلی(ع): با زیادی عقل، بردباری افزایش مییابد.
- بردباری ثمره دانش و آگاهی است.
- بردباری و وقار همزادند که مولود بلندهمتی هستند. (میزان الحکمه)
حلم- آنگونه که در آثار اخلاقی ما آمده است بالاتر از صبر است به این معنی که انسان حلیم و بردبار اگر با اهانتی روبهرو شود، بدون غصهخوردن و عصبانیت، سکوت و خویشتنداری را پیش میگیرد. و میبینیم امام علی(ع)، این خوی پسندیده را برآمده از عقل، علم و بلندهمتی میدانند که آیتالله هاشمی رفسنجانی در حد بالایی از آنها برخوردار بودهاند.
* در کتاب «فراتر از شکوفایی» به بررسی روانشناختانه شخصیت آیتالله هاشمی میپردازید. قبلا مقالهای هم با همین عنوان در مجله سپیده دانایی منتشر کردهاید چه شد که آیتالله هاشمیرفسنجانی مورد توجه شما قرار گرفت؟
- من از نوجوانی، زمانی که در سیرجان در کلاسهای درس و جلسات دینی شهیدمهدی نصیری لاری (از شهدای هفتم تیرماه سال1360) شرکت میکردم، با معرفی آن معلم دین باور و مجاهد با نام آیتالله هاشمیرفسنجانی آشنا شدم. ایشان ما را تشویق میکرد مجله مکتبالاسلام را بخوانیم بعدها نیز یک شماره مکتب تشیع را که البته درک مطالب آن برای من و دوستانم دشوار بود، در اختیارمان گذاشت. با آمدن به تهران و ارتباط با فعالیتهای مذهبی، جسته و گریخته شنیدن نام ایشان در کنار اسامی بزرگانی مانند شهید مطهری، شهید بهشتی و شهید باهنر که پررنگتر بودند توجه و احترام را برمیانگیخت.
بعدها مقاله مفصل «حیات در عصر بعثت» را در کتاب «محمد خاتم پیامبران» که حسینیه ارشاد منتشر کرده بود و کتاب «سرگذشت فلسطین» را که با پنهانکاری یکی از دوستان به دستم رسید مطالعه کردم. با اوج گرفتن انقلاب اسلامی و زمانی که امامخمینی در پاریس بودند آقای هاشمیرفسنجانی برای همه مردم ایران نامدار و پرآوازه شد که جزئیات آن در تاریخ انقلاب ثبت شده است.
یکی از مهمترین یادهایی که در اندیشه و دوران همه مردم ؟؟؟ روشنی باقی مانده است زمانهایی است که با حملههای موشکی صدام ؟؟؟ اندوه و اضطراب، فضای جامعه را تیره میساخت. در آن شرایط غمانگیز و دلسردکننده، خطبههای با صلابت همراه با تحلیلهای منطقی قانعکننده ایشان شور و امیدی وصفناشدنی در مردم به پا میکرد. آنها را مصممتر و مشتاقتر از پیش در صحنه نگه میداشت.
در دوران ریاست جمهوری ایشان، من و آقایان مسیح مهاجری و جلال رفیع به عنوان کارشناسان منصوب ریاست جمهوری اعضای شورای فرهنگ عمومی کشور شدیم.
یکی دیگر از افتخارات بزرگ من این است که به پیشنهاد روشنبینانه آیتالله هاشمی رفسنجانی حدود 5جلسه را در آغاز بعضی روزها در مجمع تشخیص مصلحت در دفترشان حاضر میشدم و برای بعضی بحثهای نماز جمعه (به خصوص زهد و آسیبهای اخلاقی) تبیینهای روانشناختانهای خدمتشان ارائه میدادم. در سالهای اخیر که معاون ساماندهی امور جوانان وزارت ورزش و جوانان بودم چند بار انفرادی و 2 بار با همکاران خود به محضرشان رسیدم و از رهنمودهای روشنگرانهشان استفاده کردم. ایشان به راستی از عمق وجود و بدون شعار به سلامت نفس، توانایی و محافظهکار نبودن جوانان ایمان داشت و با دلسوزی تاکید میکرد که برای احیای سازمان ملی جوانان و اقتدار آن تلاش کنیم و میفرمود من هم توصیههای لازم را در این مورد به مسئولان کشور کردهام.
آیتالله هاشمی رفسنجانی به حق یکی از اصلیترین معماران توانا و هنرمند انقلاب اسلامی ایران است که نهتنها برای آبادانی و توسعه و اعتلای ایران فکر و برنامه و اقدام داشت بلکه برای تمام کشورهای اسلامی و وحدت و سربلندی بیش از 5/1میلیارد مسلمان جهان دل میسوزاند و تلاش میکرد. بعد از رحلت ایشان من در سرآغاز مجله سپیده دانایی بهمن1395 نوشتم.
* درباره کتاب «فراتر از شکوفایی» برایمان توضیح دهید که به چه موضوعاتی در آن پرداختهاید؟
- همانطور که اشاره کردید درونمایه این کتاب، همان مقاله فراشکوفایی است که به مناسبت چهلمین روز رحلت آیتالله هاشمی رفسنجانی نوشتم و در شماره اسفند1395 مجله سپیده دانایی منتشر شد. در دوره کارشناسیارشد روانشناسی بالینی، به کتابها و مقالههایی برخورده بودم که روانشناسان بزرگ مانند فروید و اریکسون زندگی بعضی از افراد نامدار تاریخ مانند داوینچی، گاندی و لوتر را با رویکردهای روانشناختی تحلیل کرده بودند. بسیار علاقهمند بودم که ما روانشناسان ایرانی بتوانیم این کار را درباره برخی از بزرگان خودمان انجام دهیم.
در همان دوره تحصیل در انستیو روانپزشکی تهران، از مرحوم دکتر محمدعلی شیرازی، روانپزشک دانشمند که استاد ما بودند شنیدم که بخشهای زیادی از کتاب زندگی و شخصیت نادرشاه افشار را با تحلیلهای روانشناختی تدوین کرده است و در پی آن است که بعد از پایان آن کار، به بررسی زندگی آغامحمدخان قاجار بپردازد.
نمیدانم آیا آن مرحوم توانستند این دو کار علمی را به انجام برسانند و آیا بازماندگانشان در فکر جمعآوری و نشر آثار ایشان هستند؟ در مراسم حج تمتع سال... که به مدت یک ماه با مرحوم استاد فرزانه دکتر صادق آیینهوند هماتاق بودم (برادر بزرگوار دانشمند حجتالاسلام مهدی عزیزی نیز با ما بودند) بحثهای علمی و مفیدی در تحلیل شخصیت و نقشآفرینان حادثه عاشورا داشتم. ایشان میگفتند در سالهای اخیر تحلیلهای روانشناختی شخصیتهای تاریخی در پژوهشها و درسنامههای رشته تاریخ هم وارد شد است.
بعد از رحلت امامخمینی در مجله «رشد معلم» مقالهای با عنوان راز محبوبیت امام خمینی نوشتم و محبوبیت زیاد و گسترده امام را با رویکردهای مختلف روانشناسی و اسلامی قبل از چاپ مقاله فراشکوفایی در سال1395، درباره شخصیت آیتالله هاشمی رفسنجانی یک پایاننامه خوب و علمی در دانشگاه مفید دفاع شده بود و یک بررسی هم بر مبنای سلسله نیازهای مازلو- البته غیرروشمند و معمولی- در سال1384، به چاپ رسیده بود.
در بهمن 1395 و در دوره نقاهت بیماری که اجازه داشتم از منزل بیرون روم، سعی کردم با منابع اندکی که در اختیار داشتم، از منظر روانشناسی مثبتنگر و در حد مقالهای برای یک نشریه علمی- فرهنگی کاری را به انجام برسانم. خوشبختانه مقاله فراشکوفایی که در 20صفحه و با 82 منبع انتشار یافت مورد توجه صاحبنظران و فرهنگدوستان قرار گرفت و از اینرو ستاد برگزاری کنگره سالگرد رحلت آیتالله هاشمی تصمیم گرفتند کتابی با همان عنوان فراتر از شکوفایی دربردارنده مقالات روانشناسی به چاپ برسد و در اختیار دوستداران ایشان قرار گیرد. با جستوجو و بررسی آنچه به چاپ رسیده بود و با سفارش به روانشناسان علاقهمندی که در این باره کار کرده بودند سرانجام کتابی با مطالب زیر آماده شد:
1- تفصیل مقاله فراتر از شکوفایی، که جدیدترین نظریه روانشناسی مثبتنگر درباره ویژگیهای افراد با شادکامی اصیل و بهباشی کامل را توضیح داده است.
در این مقاله مفصل، با ذکر دلایل و مدارکی نشان دادهام که بعضی از افراد که شاید در هر ملت و کشوری به 10 نفر هم برسند، در ابعاد پنجگانه شکوفایی یعنی هیجانهای مثبت، روابط مثبت، هدف و معنا، اشتیاق به کار و دستاوردهای رشد و حضوری بسیار بالاتر از انسانهای خیلی موفق و سالم و خوشبخت دارند که در قالب این تعبیرهای بلند روانشناسان انسانگرا و مثبتنگر نمیگنجید و باید بر آنها عنوان «فراشکوفا» گذاشت. مطمئنا آیتالله هاشمی رفسنجانی یکی از این معدود قهرمانان ملی و اسلامی ماست که در قله بلند فراتر از شکوفایی قرار دارد.
2- بررسی رفتارها، احساسات و عملکردهای ایشان با معیارهای پانزدهگانه افراد خودشکوفا در نظریه مازلو که خود عهدهدار تألیف آن شدهام.
3- مطالب اصلی پایاننامه آقای سجاد کرمی با عنوان روانشناسی سیاسی هاشمی رفسنجانی با تأکید بر نظریه اریکسون
4- چکیدهای از کتاب روانشناسی 3شخصیت سیاسی جهان (چرچیل، گورباچف و هاشمیرفسنجانی) نوشته مرتضی صادقکار
5- مقاله کوتاه آقای دکتر غلامعلی افروز با عنوان «آیتالله هاشمی رفسنجانی الگوی نیکوی شخصیت متعادل و متعالی»
6- مطلب حجتالسلام دکتر مسعود آذربایجانی با عنوان «هفت ویژگی شخصیتی آیتالله هاشمی رفسنجانی که قبلا با ویژهنامه شناسنامه انقلاب روزنامه جمهوری اسلامی مصاحبه کرده بودند.
7- مقاله نسبتا مفصل آقای مهدی ملک محمد با عنوان «بررسی مؤلفههای سختکوشی (جان سختی) و تابآوری در شخصیت آیتالله هاشمی رفسنجانی».