گفتمان سیاست خارجی هاشمی رفسنجانی در دوران سازندگی را می توان بر مبنای واقع گرایی آرمانی ارزیابی نمود. اصول کلی و مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در این دوران ثابت ماند اما الگوی رفتاری و اولویت ها تغییر نمود. دربستر این گفتمان می توان دو اولویت را در نظر گرفت: اقتصادی و تنش زدایی.
در ﺣﻮزه اﻗﺘﺼﺎدی، هاشمی رفسنجانی بر مبنای علایق شخصی ، فکری و سیاسی و تجربه هشت سال جنگ از اولویت توسعه و رفاه اقتصادی در سیاست خارجی دفاع می کرد. راﻫﺒﺮد دولت ﺳﺎزﻧﺪﮔﻲ ﻧﻮﺳﺎزی و ﺗﻮﺳﻌﻪ آزادﺳﺎزی اﻗﺘﺼﺎدی و ﻛﺎﻫﺶ ﻧﻘﺶ دوﻟﺖ در اﻗﺘﺼﺎد را می توان بر شمرد. به طور کلی دوﻟﺖ آﻗﺎی رﻓﺴﻨﺠﺎﻧﻲ ﺑﺮ اﻳﻦ ﺑﺎور ﺑﻮد ﻛﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی زﻳﺮ ﺑﻨﺎی اﻳﺠﺎد ﻓﻀﺎی اﻣﻦ اﻗﺘﺼﺎدی است و می تواند به ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﻴﺎﺳﻲ منتهی گردد . رفسنجانی را می توان در زمره رهبران توسعه گرای جهان سوم مانند ماهاتیر محمد قرار داد. لقب سردار سازندگی را می توان با قرینه سازی تاریخی در کنار شخصیتی چون امیر کبیر در نظر گرفت. منش و روش اعتدالی هاشمی رفسنجانی شرایط و زمینه ای مناسب برای عادی سازی روابط خارجی جمهوری اسلامی و کشور های خارجی را فراهم نمود.
سیاست تنش زدایی و همزیستی مسالمت آمیر در دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی از اولویت های دیگر دراین دوران بود. تعامل با کشور های خارجی و تنش زدایی در جهت سرمایه گذاری خارجی و توسعه اقتصادی و روابط نزدیک با همسایگان از رئوس برنامه های دوران سازندگی بود.هاشمی برای خروج از انزوا، گفتگوهای انتقادی با اروپا را پیش گرفت و با آمریکا به بهبود روابط بازرگانی روی آورد تا جایی که در سال 1994 ایالات متحده به پنجمین صادرکننده به ایران تبدیل شد و نیز از جمله خریداران نفت ایران بود.
می توان گفت در این دوران سیاست صدور انقلاب دولت سازندگی در مقایسه با دهه اول انقلاب کاملا تحول یافت و به صورت غیرمستقیم دنبال شد چراکه استدلال این دولت در مورد صدور انقلاب این بود که راهبرد اقتصادی و توسعه وسیله ای برای این سیاست است و با این الگوسازی میتوان انقلاب را صادر کرد.
سیاست تنش زدایی از طریق گفت وگو و مفاهمه، دیدگاهی ناشی از واقع گرایی بود و در عین حال می توانست پاسخگوی ارزش ها نیز باشد و با تمرکز در سطوح مختلف فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی تامین کننده منافع ملی نیز بود . این رویکرد که برخاسته از نوع نگاه هاشمی رفسنجانی به اصول قانون اساسی بود، با فاصله گرفتن از اولویت های امنیتی و ایدئولوژیکی به سمت همگرایی و همکاری همه جانبه پیش رفت و در نتیجه زمینه های بیشتری را برای گفت وگوی میان دولت ها و همگرایی چندجانبه بین حکومتی فراهم آورد .در مجموع می توان گفت سیاست تنش زدایی هاشمی رفسنجانی بر اساس اصول زیر استوار بود:
1 اولویت دادن به امور اقتصادی و پرهیز از درگیری ایدئولوژیک.
2 همکاری متقابل اقتصادی و سیاسی با سایر کشورها.
3 مشارکت فعال در سازمان ها و مجامع بین المللی جهت تحکیم روابط منطقه ای و بین المللی .
4 گفت وگو میان ایران و کشورهای منطقه و جهان در جهت تحکیم روابط.
5 ارتقاء جایگاه ایران در منطقه و نظام بین الملل، در راستای تأمین نیازهای اقتصادی و هم چنین تامین امنیت اقتصادی
سیاست خارجی هاشمی رفسنجانی از مبنایی دو وجهی برخوردار بود. هاشمی رفسنجانی با تفسیر جدیدی از اصل نه شرقی نه غربی از داشتن رابطه با تمام کشور های جهان به غیر از معدودی از کشور ها حمایت نمود. سیاست دو وجهی در جهت تبیین این موضوع بود که از یک سو ضمن انتقاد به نظام سلطه و نظم موجود پرداخت و از سوی دیگر همکاری با دیگر کشور ها را در چارچوب نظم مستقر پی گرفت. شرکت در سازمان های بین المللی، حضور در جنبش عدم تعهد، روند عادی سازی و توسعه روابط با اروپا، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس و تنش زدایی با آمریکا را می توان در این چارچوب و این دیدگاه تفسیر نمود.
هاشمی رفسنجانی پس از دوران سازندگی نیز حامی دولت اصلاحات و سیاست های این دولت بود. دولت اصلاحات مسیر و اهداف دولت سازندگی در توسعه اقتصادی – سیاسی و تنش زدایی و هم زیستی مسالمت آمیز با کشور های جهان و منطقه را ادامه داد.
هاشمی رفسنجانی سیاست خارجی تهاجمی دولت های نهم و دهم را به دلیل مغایرت این سیاست ها با تنش زدایی و همزیستی مسالمت آمیز با جهان و منطقه،همواره مورد نقد قرار می داد و خواهان بازگشت به تنش زدایی و تعامل با جهان بود.
با انتخاب دولت یازدهم و با مانیفست اعتدال گرایی ، هاشمی رفسنجانی سیاست خارجی این دولت را که کاملا منطبق بر تفکر اعتدال گرایی و تنش زدایی استوار بود مورد حمایت کامل قرار داد.هاشمی رفسنجانی از ابتدای مذاکرات هسته ای ایران با 1+5 از این مذاکرات و مذاکره کنندگان حمایت نمود. وی ضمن برشمردن برجام به عنوان یک پیروزی برای ایرن، مذاکره با نمایندگان ۶ کشور قدرتمند جهانی را اقدامی سخت و مهم دانست و گفت: تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی ایران، مقتدرانه و عالمانه، با اهداف حق طلبانه پا به عرصه و دور جدید مذاکرات گذاشت ومذاکره کنندگان مقابل را مجاب نمودند که حقوق مردم ایران را به رسمیت شناسند .هاشمی رفسنجانی برجام را در جهت منافع ملی و منافع مردم می دانست و تا آخرین لحظه از دولت یازدهم و برجام حمایت نمود.