در تحلیلها و تبیینهای صورتگرفته دربارۀ سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بیشتر از مبانی نظری جریان خردگرا استفاده شده است، در این پژوهش، تلاش میشود تا سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از گزارههای رویکرد سازهانگاری تجزیهوتحلیل شود و به این پرسشها پاسخ داده شود که «چه عواملی در تدوین اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران مؤثر است؟ و آیا امکان استفاده از رویکرد سازهانگاری برای تحلیل دورههای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران از دورۀ هاشمیرفسنجانی تا روحانی وجود دارد؟»