بسم الله الرحمن الرحیم. بحث من درباره دیپلماسی و نگاه آیتالله هاشمی رفسنجانی به رابطه با کشورهای دیگر است. به طور کلی روابط امروز سیاسی کشورها با هم، مبتنی بر دو موضع است؛ یکی، سود و چگونگی تأثیر رابطه بر اقتصاد کشورها و دوم، همکاریهایی که میتوانند در سطح بینالمللی برای پیشرفت و همقدمی داشته باشند. مثلا در روابط امروز خود ما با دیگر کشورها، برخی کشورها صاحب صنعت هستند و سرمایه دارند که میتوانند در کشور ما سرمایهگذاری کنند، برخی کشورها هم بازار خوبی دارند و میتوانند بازار خوبی برای کالاهای ما باشند. بنابراین سرمایهپذیری یا سرمایهگذاری در خارج از کشور در روابط دیپلماتیک یکی از نکاتی است که بر اقتصاد و چگونگی زندگی مردم تأثیر دارد.
آیتالله هاشمی رفسنجانی، بعد از جنگ که سکان کشور را در دست گرفتند به دنبال دیپلماسی بودند تا یک تعامل مؤثر و سازنده با بازیگران جهانی داشته باشیم. در این ارتباط دیپلماتیک چند اصل را دنبال میکردند:
اول، تقویت همکاری با همسایگان و ایجاد اقتصاد مشترک و خوشههای اقتصادی همسان با همسایهها.
دوم، تعامل اقتصادی با کشورهای قدرتمندی که صاحب صنعت، سرمایه و تکنولوژی بودند.
سوم، نگاه به کشورهای آسیایی
چهارم، تنشزدایی با غرب و اروپا و متنوع ساختن گزینههای سیاسی ما در روابط خارجی که به ما قدرت چانهزنی در محافل سیاسی و عرصههای سیاست خارجی بدهد. بهتعبیری بهویژه بعد از جنگ، سیاستهای دوران سازندگی مرحوم آیتالله یک رویکرد واقعگرایانه در سیاست خارجی بود و مبتنی بر گفتمان اقتصادمحور و سیاستورز. این گفتمان، گسترش حوزه مشارکت داخلی و نقش بنگاههای اقتصادی را تقویت میکرد. خصوصیسازی اقتصاد را با تکیه بر جلب تکنولوژی و سرمایه خارجی دنبال میکرد و گرفتن وام را یک نکته منفی نمیدانست. توسعه تعامل با کشورهای آسیایی و نگاه به شرق یکی از ویژگیهای آن دوران بود و تقویت مناسبات خارجی با عدم مداخله در امور سایر کشورها. بنابراین همکاری واقعبینانهای که مبتنی بر پرهیز از تنش و تندروی در سیاست خارجی بود موجب یک سلسله رفاقتها و همکاریها به ویژه در سطح منطقه بود که این همکاریها و روابط شخصی مرحوم هاشمی رفسنجانی، توانست امکانات زیادی از کشورهای همسایه را با روند سازندگی در کشور ما همسو و همجهت کند.
سیاستهای آسیبزدایی و تقویت مناسبات تجاری در سطح منطقه تأثیراتی گذاشت که این تأثیرات ناشی از دیپلماسی دوران سازندگی بود. من محوربندی را خدمتتان عرض میکنم:
1- تقویت بنگاههای اقتصادی و روانتر شدن بخش خصوصی و روابط اقتصادی و تجاری در منطقه و آسیا و بینالملل
2- بهبود فعالیتهای اقتصادی در حوزه خدمات مالی و بانکی
3- تشویق سرمایهگذاری خارجی در حوزه اقتصاد داخلی که ما امروز درگیر این مسأله هستیم. برای ما هنوز مشخص نیست که ما علاقهمند به پذیرش سرمایه خارجی هستیم یا نه؛ اگر علاقهمندیم باید اسباب و الزامات این پذیرش را فراهم کنیم.
4- دریافت وامهای بلندمدت و قرضه خارجی
5- توسعه مناطق ویژه و آزاد در سراسر کشور و فعالسازی، توسعه و نوسازی بازار بورس
6- توجه به ایرانیان خارج از کشور؛ در دوره مرحوم آیتالله هاشمی برگرداندن متخصصان مقیم خارج از کشور و سرمایههای ایرانی ها بهعنوان یک اولویت دیده میشد.
7- اولویتبخشی به همکاریهای آسیایی
اگر بخواهیم سیره آیتالله هاشمی را خلاصه کنیم و رویکرد مدیریتی ایشان را در نظر بگیریم، رویکرد رشدمحور در محیط داخلی و بسطمحور در محیط خارجی بود. بر این اساس شاید همچنان الگوهای دوره سازندگی مرحوم هاشمی رفسنجانی همین امروز هم بتواند در وضعیت ما قابل پیاده کردن باشد. او در یکی از مهمترین مقاطع عمر جمهوری اسلامی، ریاستجمهوری را برعهده داشت و توانست کشور را از گردنههای مختلف عبور دهد.
میزگرد چالشهای امروز و راهکارهای هاشمی
منبع: از دفاع تا رفاه