بسمالله الرحمن الرحیم
میهن کهنسال و پهناور ایران، اکنون دورانی سرنوشتساز و دشوار از دگرگونیهای تاریخی و ژرف اجتماعی ـ فرهنگی ـ سیاسی و اقتصادی را میگذراند. این گذار بیبدیل در تاریخ چند هزارهای این خاستگاه و گهوارهٔ تمدن، در جهانی صورت میگیرد که خود سخت در تکاپویی جانفرساست تا با گذر از سدهٔ سراسر خون و انقلاب و تنش قرن بیستم میلادی، با سیمایی به کلی متفاوت از دوران کهنهٔ خویش، پا به هزارهٔ سوم بگذارد. بدینسان، ما در قطاری که پرشتاب به پیش میتازد، خود با شتابی بیشتر در حرکتیم.
ویژگی اصلی این گذار ـ چه در جهان و چه در کشور ما ـ رسوخ بیچون و چرای آن در محکمترین بنیانهای فرهنگی ـ اجتماعی و به تبع آن دگرگونی تمام عیار در ساختارهای اقتصادی ـ سیاسی به مثابهٔ تجلی عینیت یافتهٔ آن بنیانهاست. بر این پایه، شاید گسترهای در زیست فردی و جمعی انسان را نتوان نام برد که از توفان تحول در روابط، قالبها، کارکردها و سرانجام ـ مهمتر از همه ـ مفاهیم، برکنار مانده باشد. ما، شاهد یکی از تجربههای شگفت و کم نظیر در تمدن بشری هستیم.
گرچه ریشههای تحول در بنیانهای اجتماعی و فرهنگی کشور ما دیرینهای به پیشینهٔ جنبش تنباکو و انقلاب مشروطیت وسپس نهضت ملی شدن نفت دارد، اما طلایههای عینی این تحول را میتوان از اواخر دههٔ 1340 خورشیدی به بعد، در ساختارهای خورشیدی همیشه فروزان و جاوید، بر سر راه حرکت توفندهٔ خود به سوی کمال، بسیاری از موانع تاریخی و غیر تاریخی نوزایی شگفت ایران اسلامی را زدود و به حرکت آن روح و سمت و سویی تازه بخشید.
ظرف سالهای اخیر، اقتصاد ایران ـ به تبع ساختار فرهنگی و اجتماعی کشور ـ در بستر عرصههای خرد و کلان آن، تحولاتی بنیادین را در محصول عینی، نیروهای عمل کننده، روابط و سرانجام مناسبات اقتصادی و تولیدی از سر گذرانده و نقش پیشتازی در سدههای طولانی حاکمیت استبداد و چیرگی استعمار تا حدی جبران شد، بلکه ضمن جبران ویرانیهای دهشتبار ناشی از جنگ تحمیلی در هزاران کیلومتر مربع از خاک سرزمین عزیزمان، تحولات ماهوی و ساختاری ژرف و بسیار مثبتی نیز در زمینههای تکنولوژی، مدیریت و نوزایی فنی و اقتصادی رخ نمود تا آنجا که پس از چندین سده، گویی ایران اسلامی انوار دوبارهٔ تغذیه فکری و علمی به جهان پیرامون خویش را از سر گرفته است.
تجربهٔ 18 سالهٔ کشور و گذر از کوران حوادث بزرگ شامل جنگ تحمیلی و 8 سال سازندگی مقدس، نشان میدهد که انقلاب اسلامی و سرزمین زادگاه آن ایران، هزارهٔ سوم میلادی را با سربلندی، شایستگی و احترام در خور پایمردیها، رنجها و بزرگواریهای ملت قهرمان ایران آغاز کرده و در ساختار بینالمللی، همچون سنگ بنای پیریزی تمدن درخشان اسلامی در جهان تشنه کام امروز، جایگاه خواهد داشت.
یکی از محصولات بنیادین این انقلاب، آزاد ساختن نیروهایی در قعر مناسبات اجتماعی کشور بود که برای دهههای متمادی، گویی یکسره از گردونهٔ زیست اجتماعی بیرون مانده بودند، اما اینک به مثابهٔ موتور محرکه و اصلیترین راه برندگان فرآیند سترگ نوزایی، پا به صحنهٔ انقلاب گذاشتهاند. هشت سال دفاع مقدس محصول غیرتمندی و دلاوری بزرگ مردانی بود که در گمنامی و مظلومیت خویش، اژدهای تجاوز را فرو کوفتند و وجب به وجب خاک گلگون سرزمین مقدس ایران را وامدار خون شهیدان خویش کردند.
در سایهٔ تحولات ژرف برخاسته از آرمانها و کارکرد ماهوی انقلاب در دو دههٔ اخیر، اینک کشور ما نسلی نو از انسانهایی را به صحنهٔ کارزار جهانی برای نوسازی و نوزایی گسیل داشته است تا در این تکاپوی سرنوشت ساز، نه تنها به جبران عقب ماندگیها همت بگمارند، بلکه تصویری نوین ـ و البته شایسته ـ از سیمای تمدن ریشه دوانده در سپیده دم تاریخ این سرزمین الهی، در صحنهٔ بینالمللی به دست دهند و ایران اسلامی را در «افق 1400» به جایگاه راستین و سترگ خویش بنشانند.
اینان، مردان و زنانیاند که از نظر فنی و توان اجرایی، گویی در قالب مرزهای ملی نمیگنجند و به تسخیر بازارهای منطقهای و بینالمللی میاندیشند.
این نیروها که در گسترههایی چون مدیریت، فنآوری، بازرگانی خارجی، تولید و ... اعم از خصوصی یا دولتی و کارگری یا کارفرمایی ـ فعالند، گر چه میدان اقتصاد را صحنهٔ کنش اصلی خویش قرار دادهاند، اما بسیار پیش از آن، حامل فرهنگ، آرمانها، اندیشه و اهدافی هستند که با احتساب تمام ابعاد آن، ویژگیهای یک جهانبینی تمام عیار را به نمایش میگذارند.
کتابی که در پیش روی دارید گوشهای از تلاش این انسانهای بزرگ است که در مدتی کوتاه چهرهٔ کشور خویش را آنچنان متحول کردند که تحسین همگان را در مقابل اراده خویش برانگیختند و دریغ که دست آوردهای یک سال آخر که با سرعتی و وسعتی بیشتر کشورمان را غنیتر ساخته در این کتاب نیست.
چنین ملتی، با چنین مذهب، منش و آرمانی، جاوید خواهد ماند.
اکبر هاشمی رفسنجانی
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام