شـرح : چو ایران نباشد تن من مباد بدین بوم و بر زنده یک تن مباد
فردوسی شاعر بزرگ حماسه سرای قرن چهارم کسی ، که نام حماسه و شعر حماسی و پهلوانی با او به اوج افتخار و سر بلندی می رسد ، هر چند که فردوسی ، روزگاری مورد بی مهری و بی اعتنایی پادشاهی مستبد چون سلطان محمود غزنوی قرار گرفت ، زیرا که سلطان تبار آریایی نداشت و زبان فارسی را نمی دانست ، او یک بیگانه ترک زبان و ترک نژاد بود که بر ایران حکومت می کرد و قادر نبود اندیشه های بلند و افکار پر از معنای فردوسی را درک کند . اما سالها و قرنها پی در پی می گذرد تا ایران و جهان ، فردوسی و دانش شکوهمندش را می شناسد . اولین جشن هزاره فردوسی در سال 1313 بر پاشد . پروفسور برتلس روسی که اولین بار شاهنامه ی چاپ مسکو را به جهانیان عرضه کرد در باره این حماسه سرا می گوید (مادامی که در جهان مفهوم ایران و ایرانی و جود داشته باشد نام پر افتخار شاعر بزرگ ، فردوسی هم جاوید خواهد ماند ) . فردوسی تمام عشق سوزان خود را وقف سر بلندی وطن خود ایران کرد ، او تاریخ و افسانه و اندیشه های بلند را هم در لفظ و هم در معنی در هم آمیخت . در دوره ی سازندگی به زبان و فرهنگ و ادبیات کشور هم مانند سایر جنبه ها ، اهمیت ویژه ای داده شد ، از انجا که رئیس جمهور دولت سازندگی ، خود دست بر قلم داشت و از زمان مبارزه ، اهل سخن و اندیشه و نویسندگی بود ، در زمان ایشان به بزرگان علم وادب ایران توجه گردید ودر بزرگداشت آنها کنگره و مراسم یادبود برگزار شد ، زیرا فردوسی در داستانهای شاهنامه عناصری از لفظ و معنی را آورده که برای هر دوره و مکانی تازه ، نو و گیراست این هدیه تندیس (مجسمه) فلزی و ایستاده ی فردوسی است ، در حالیکه کتاب شاهنامه خویش را در دست دارد ، در یکی از مراسم بزرگداشت به رئیس جمهور به عنوان یادبود تقدیم می شود .